این مطلب در تاریخ
شنبه, دی ۱۶ام, ۱۳۹۱ در ساعت ۱۹:۱۴
و درباره موضوعات منتشر شده است.
شما میتوانید هر پاسخی به این مطلب را توسط RSS 2.0 دنبال کنید.
شما میتوانید نظر بدهید، یا از سایت خود دنبالک ارسال کنید.
نظر بدهید
چرا «اروند»؟!
دقيقاً 20 دقيقه از ساعت 11 صبح روز 10 مهر سال 1379 گذشته بود كه در زايشگاه اقبال تهران به دنيا اومدم و فكر كنم از همون لحظه – يا شايد هم قبل از اون! – به سلطان بلامنازع سرزميني تبديل شدم كه هرچند بزرگيش از يكصدم هكتار بيشتر نبود و تعداد ساكنينش هم فقط دو نفر بودند! امّا به هر حال تقريباً مطمئنم كه قلب اون سرزمين كوچولو و آدماي اندك امّا مهربونش، با پوم تاك قلب من هارموني داره و فكر كنم هيچي تو دنيا بيشتر از اين نيارزه كه يه آدمايي باشند كه تو رو فقط و فقط به خاطر خودت و بدون هيچ منت و چشمداشتي دوست داشته باشند و تو با حضور اونها و لمس لرزش دلشون، احساس كني ... عميقاً احساس كني كه «زندگي، ضرب زمين در ضربان دل ماست ...»