چه کسی متولی بهسازی و حراست از تمامیت رودخانه‌های کشور است؟!

تاکنون چندین و چند گزارش از روند شتابناک آلودگی شدید رودخانه‌های کشور در این تارنما منتشر کرده‌ام که از آن جمله می‌توان به شادگان، شهرچای، لردگان، زاینده رود، سفیدرود، کارون، کرج ، دوراهان و … اشاره کرد.
این تصاویر هم مربوط می‌شود به رودخانه گرگان‌رود در هنگام گذر از شهر گنبدکاووس؛ شهری که به دلیل مسابقه‌ها و شرط‌بندی‌های میلیاردی‌اش بر روی اسب، شهرت جهانی دارد. امّا با این وجود، وضعیت رودخانه‌ی اصلی شهر که در نهایت، آبش به دریای مازندران می‌ریزد، اینگونه اسف‌بار و نگران کننده است.

به راستی متوّلی ساماندهی رودخانه‌های کشور کدام سازمان است؟ چرا هنگام مکش آب رودخانه‌ها، همه ادعای سهم‌خواهی دارند، از وزارت جهاد کشاورزی بگیر تا وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت صنایع و معادن و مسکن و شهرسازی و شهرداری‌ها و …

امّا هنگام سرمایه‌گذاری برای مدیریت و پاسداری از این اندوخته‌های آبی ارزشمند، همه به دیگری اشاره می‌کنند! نمی کنند؟

10 فکر می‌کنند “چه کسی متولی بهسازی و حراست از تمامیت رودخانه‌های کشور است؟!

  1. دانش

    آقای درویش, تو رو خدا, دلت میاد به چشمه ی به این خوبی که داره از دل زمین و سنگها و ماسه ها, و به رنگ آبی نیلگون میاد بیرون و مراحل فرایند تصفیه رو هم طی کرده و زلال و پاک, مثل مروارید, داره میره که به رودخونه بریزه, بگی پساب. آخه یه خورده انصاف هم چیز خوبیه ها…

    پاسخ:

    دلم كه مي آد … بدجور هم مي آد!

  2. rs232

    پایداری شما را تحسین می کنم که همچنان امیدوارانه به کار خود ادامه می دهید.

    پاسخ:

    قدردان همراهي ها و حمايت هاي دوستان هستم.

  3. اشکار

    .داستان آن قاطع درختان شهر زنجان بکجا کشید؟
    چرا دیگر درباره حقیقت ماجرا خبری ننوشتید؟
    ……………
    به آلودگی رودخانه ربطی ندارد اما باید پله پله پیگیری کرد اگر داستان زنجان معلوم نشود این رودخانه نیز همینگونه می ماند

    پاسخ:

    اشكار جان اگه خبري داري برايمان بگو. يا دست كم خودت اين موضوع را پيگيري كن و به درويش كمك نما.
    درود.

  4. شقایق

    اگر نوشته ی روی عکس ماهی ها را نمی خواندم ؛
    خودم هیچ گاه متوجه نمی شدم که ماهی هستند!خیلی تاسف انگیز است.

  5. اشکار

    یک راه حل میلیتاریستی و البته کم دوام برای پاکیزگی رودخانه این شهر:
    …صبح زود…انبوهی از کارشناسان معروف به مهندس و چند دکتر دکوری از اداره بهداشت و محیط زیست و منابع طبیعی و شهرداری و چند مامور مسلح….دیالله! آشغال هارو تمیز کنید!!..چی من..چی ما من مهندسم.. اوا من دکترم.. صدای کشیدن گلنگدن و ضربه قنداق تفنگ به کله دکتر …آویزان کردن یک کیف سامسونت شکسته به گردن مهندس….نزدیک ظهر…کارشناسان کارنشناس و از زیر کار دررو با کندی مشغول نظافت آبراهه هستند….
    …این داستان چند ایراد اساسی دارد:
    نخست جنبه پوپولیستی آن که یادآور خاطرات خمر های سرخ است که حتی زدن عینک را نشانه بورژوازی و روشنفکری می دانستند و اشخاص تحصیل کرده کامبوجی را اعدام می کردند
    …خوب باید چه کرد؟
    بنظر من ضمن برخورد محکم با متخلفان باید در جامعه اطلاع رسانی کرد نخست از پایه و مدارس وگرنه صحبت با کسی که عمری را در پشت میز تلف کرده حاصلی ندارد..نکته دیگر این است که پس از منع ریزش زباله در رودخانه به این امر اکتفا نکرد و محلی را برای تفکیک در نظر گرفت منتها نه تفکیک فرمایشی مانند برخی کارخانه های دست چندم کمپوست که تنها حاصل آن ریختن پورسانت خرید در جیب مبارک دوستان است

  6. اشکار

    بدترین قسمت این است که مردم و مسئولان به همزیستی با کثافت عادت کنند

  7. محمد درویش نویسنده

    بله … همين نگران كننده است … انگار مردم در دوره كوري خوزه ساراماگو زندگي مي كنند و اين همه كثافت را نمي بينند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.