بایگانی دسته: حقوق محيط زيست

سندي ديگر در مظلوميت محيط زيست!

و ماجراي شكار در مناطق حفاظت شده همچنان ادامه دارد …

     در دو روز انتهايي مردادماه 1387 در منطقه‌ي حفاظت شده‌ي دنا بودم و ملاقات‌هايي با مديركل محيط زيست استان كهكيلويه و بويراحمد (آقاي بادام فيروز)، معاون محيط طبيعي استان (آقاي خدارحمي) و برخي از مسئولين و محيط‌بانان محلي سازمان در منطقه‌ي شهرستان دنا (سي سخت) داشتم. متأسفانه به دليل درگيري مسلحانه‌ي پيش آمده بين گروهي از شكارچيان متخلف و محيط بانان منطقه‌ي حفاظت شده‌ي دنا در روز 26 مرداد كه منجر به كشته شدن يكي از شكارچيان شده بود، منطقه دچار التهاب شديدي بود. به ويژه آن كه در طول تاريخ تأسيس منطقه‌ي حفاظت شده دنا، تاكنون هيچ تلفاتي – چه از سوي متخلفين يا محيط‌بانان – به وقوع نپيوسته بود. در صورتي كه در مناطق ديگر همجوار، چون سبزكوه و تنگ صياد تاكنون چندين مورد درگيري منجر به قتل گزارش شده است.

 

چشم اندازي زيبا از قله بيزن در رشته كوه دنامنطقه حفاظت شده دنا - خاريدون - ۳۰ مرداد ۸۷


     به هر حال، به دليل وضعيت حاد فرهنگي منطقه، اقوام شكارچي كشته شده، در برابر فرمانداري سي‌سخت اجتماع كرده و خواستار قصاص محيط بان مربوطه شده‌اند. حتا در مواردي خود اقدام به مضروب ساختن برخي از نزديكان محيط بان و خسارت زدن به اموالش در سطح شهربرآمده‌اند. وضعيت به گونه‌اي است كه تمامي اتومبيل‌هاي سازمان در سطح استان، آرم خود را از روي خودرو پاك كرده و كليه‌ي پرسنل با لباس شخصي در سطح استان تردد مي‌كنند! افزون بر آن، تعداد زيادي از پرسنل نيروي انتظامي مسئوليت حفاظت از ساختمان‌هاي مربوط به اداره كل محيط زيست استان را در سطح شهرستان دنا برعهده گرفته‌اند.
از طرفي، همچنان سه نفر از محيط بانان كه در درگيري حضور داشتند، در بازداشت به سر مي‌برند.
     و اين همه در حالي است كه افراد وابسته به شكارچي متخلف، آزادانه درسطح شهر تردد مي‌كنند، آن هم در حالي كه خودشان با تيراندازي و مقاومت در برابر دستورات مأمورين حفاظت، درگيري را شروع كردند و حتا لاشه‌ي شكار (يك رأس كل) هم از آنها بدست آمده و ضميمه‌ي پرونده شده است.
     به ديگر سخن، در استان كهكيلويه و بويراحمد، جنگ كاملاً مغلوبه است و اين پاسداران از قانون بودند كه دچار ناامني و تهديد شده بودند و نه متعارضان به قانون!
حيرت‌آورتر آنكه، نزديكان شكارچي متخلف، حتا اجازه‌ي حضور نمايندگان سازمان را در مراسم ترحيم و عرض تسليت به بازماندگان را ندادند!
    به هر حال، آنچه كه در دنا اتفاق افتاده است، موضوع خوبي براي جامعه‌شناسان است تا به تحليل علمي ماجرا با همه‌ي ظرافت‌هايش بپردازند. اما آنچه كه آشكار است، مظلوميت بيش از پيش ملاحظات محيط زيستي و قوانين مرتبط با آن است؛ رخدادي كه نشان مي‌دهد منافع اغلب هموطنان ما در مناطق حفاظت شده تا چه اندازه با آموزه‌هاي محيط زيست در تضاد قرار دارد.

شادروان حبيب الله عباسپور، رييس منطقه حفاظت شده دنا كه به همراه دكتر هرمز اسدي سال گذشته در تصادفي خونبار درگذشتند.

 
    هرچند نبايد از خاطر برد كه برخورد صرفاً قهرآميز با متخلفان در مناطق حفاظت شده، هرگز نتوانسته و نخواهد توانست تا امنيتي پايدار براي زيستمندان مظلوم مناطق چهارگانه به ارمغان آورد.

ابراز نگراني احزاب سياسي در مورد يك موضوع غير سياسي!

 

green-party-real-progress-logo.jpg

 

ديروز – پنج شنبه، 17 مرداد 87 – بيانيه‌اي با امضاي 19 حزب و تشكل سياسي كشور منتشر شد كه در آن براي نخستين‌بار – تا آنجايي كه به خاطر مي‌آورم – موضوع اصلي و گرانيگاه بنيادي بيانيه، نه به حوزه‌ي سياست ربطي داشت، نه اقتصاد، نه فرهنگ و نه مذهب. هرچند شايد اين بيانيه بيشترين ارتباط را با كيفيت زندگي ايرانيان و تمامي زيستمندان ساكن در ايران‌زمين داشته باشد و از اين منظر هم بتوان آن را بيانيه‌اي سياسي خواند و هم اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و …
چرا كه اين بار رهبران و نمايندگان «حزب آزادي، حزب اتحاد ملّي ايران، حزب اراده‌ي ملّت ايران، حزب اسلامي رفاه كارگران، حزب اعتماد ملّي، حزب پاك ايران، حزب ترقي ايران، حزب جامعه‌ي مدني استان همدان، حزب فرزندان ايران، حزب مردم، حزب وحدت ملّي، كانون مهستان، كانون دانشجويان و دانش‌آموختگان استان ايلام، كانون فارغ‌التحصيلان و دانش‌آموختگان استان آذربايجان غربي، كانون همبستگي دانشجويان و فارغ‌التحصيلان، مجمع فرهنگيان ايران اسلامي، مجمع دانشجويان و دانش‌آموختگان استان گلستان، سازمان رهروان فردا و جمعيت اسلامي وكلاي دادگستري» بر پاي بيانيه‌اي مهر تأييد زده بودند كه آشكارا در آن نگراني شديد تشكل متبوع‌شان از روند شتابان تخريب محيط زيست و اُفت ناپايداري سرزمين مادري بيان شده بود.

greenparty.jpgجاي خالي احزاب سبز در ايران كاملاً آشكار است …green-party.jpg

و اين مي‌تواند يك شناسه‌ي مثبت و اقدامي اميد‌بخش براي طرفداران محيط زيست در كشور باشد. به خصوص اگر بياد آوريم در طول تاريخ مدوّن يكصدساله‌ي اخير ايران، تاكنون هيچ شخصيت حقيقي يا تشكل حزبي نتوانسته با شعار طرفداري از محيط زيست، دست‌كم يكي از كرسي‌هاي نمايندگي مجلس در صحن بهارستان را تصاحب كند.
از اين رو انتظار مي‌رود تا دوستان سبزانديش، به شايسته‌ترين شكل ممكن در انعكاس اين رويداد كم‌نظير تاريخي در حوزه‌ي محيط زيست كشور اقدام كنند.
اميد كه بيش از اين، شاهد حضور مؤثر احزاب سياسي در مباحث زيست‌محيطي باشيم تا ديگر نشنويم يا نخوانيم كه نماينده‌ي فلان حزب سياسي با حيرت كامل بپرسد: مگر بين گرمايش زمين و انتخابات هم رابطه‌اي وجود دارد؟!

پاپ سبز!

وقتي كه اين اسقف مشهور آلماني، در آخرين سال رياست جمهوري سيد محمّد خاتمي توانست سرانجام به بالاترين جايگاه ممكن در كاخ زيباي واتيكان دست يافته و عنوان رهبر كاتوليك‌هاي جهان را از آن خويش سازد، كمتر كسي مي‌توانست پيش‌بيني كند كه در فاصله‌اي كمتر از سه سال خواهد توانست به چنين محبوبيت و مقبوليتي دست يابد؛ آن هم نه فقط در بين هم‌كيشان خود، كه در ميان اغلب ملل جهان.

 

پاپ سبز در انديشه جهان گرمايي و خطرات روزافزون آنپاپ سبز در تن پوش سبز!

امّا بنديكت شانزدهم با برخي هنجارشكني‌ها و به ويژه با ورود به مسايل محيط زيستي نشان داد كه نه تنها از جنس پيشينيان خود نيست، بلكه به خوبي با راز و رمز دوران معاصر آشنا بوده و مي‌داند كه تا چه اندازه دست‌درازي‌هاي آزمندانه‌ي نوع بشر مي‌تواند حيات را در همه‌ي جنبه‌هاي آن به نابودي كشاند.
در حقيقت، اين رهبر مذهبي، شايد بيشتر از بسياري از سياستمداران كشورهاي اروپايي از خطرات جهان‌گرمايي، تغيير اقليم، آلودگي هوا، كمبود آب شيرين، بيابان‌زايي، تزريق سموم كشاورزي به طبيعت و بحران به زير آب رفتن جزاير در اثر بالاآمدن آب اقيانوس‌ها و آب شدن يخ‌هاي قطبي سخن گفته و پيروان خويش را به پاسداري از طبيعت و كاهش مصرف فراخوانده است.
به همين دليل، بسياري از مردم جهان، به بنديكت شانزدهم، لقب «پاپ سبز» داده‌اند؛ لقبي كه در افزايش محبوبيت وي بسيار مؤثر بوده است.
اين را مي‌شود در بازتاب‌هاي آخرين سفرش به استراليا نيز دريافت.
گزارش همشهري را از اين رويداد مي‌توانيد اينجا بخوانيد.

 

خاتمي و پاپ

مؤخره:
مي‌ماند يك آرزو! اينكه بشود در بين رهبران مذهبي خويش نيز، شخصيتي را به جهان معرفي كرد كه همانگونه سبزانديش و صلح‌طلب و طرفدار واقعي محيط زيست باشد؛ رهبري كه با اقتدار بتواند حتا تا طبقه‌ي فوقاني عمارت آشناي ملل متحد در نيويورك ارتقاء يابد.
بسيار مايلم كه آن رهبر مذهبي، ايراني باشد و نامش: سيّد محمّد خاتمي.

در ستايش تيتر صفحه‌‌ي يك روزنامه اعتماد امروز!

صفحه اول روزنامه اعتماد شنبه - ۲۹ تير ۸۷

 

طبيعت‌‌خواران! يك گام به عقب

     خبري كه روز جمعه بر روي درگاه محيط زيست خبرگزاري ايسنا و پورتال انجمن منتشر شد و امروز به تيتر صفحه‌ي يك روزنامه‌ي اعتماد رسيد، خبر كوچكي نيست! بخصوص اگر بدانيم كه سالهاست در اين ديار كمتر روزنامه‌اي حاضر مي‌شود فروشش را با اختصاص دادن يك تيتر در صفحه‌ي آغازين خويش به محيط زيست، كاهش دهد!
    امّا امروز اين اتفاق افتاد و اعتماد در نيم‌صفحه‌ي اوّل خويش تيتر زد:

«راي ديوان عدالت اداري به نفع محيط زيست»

     رأيي كه بي‌شك براي مدت‌ها خواب آرام را از طبيعت‌خواران صاحب‌منصب خواهد ربود.

    و اما ماجرا چیست؟ 
    اقدامي كه ديوان عدالت اداري بر اساس شكايت سازمان بازرسي كل كشور انجام داد (ابطال تبصره ماده 4 آيين‎نامه اجرايي ماده 180 قانون برنامه 5 ساله سوّم)، بي‌شك چون نگيني فروزان در پرونده‌ي اين دو نهاد نظارتي باقي خواهد ماند و طرفداران محيط زيست وطن، هيچگاه اين رويكرد مثبت و ارزشمند را كه در راستاي صيانت از اصل 50 قانون اساسي جمهوري اسلامي صورت گرفته است، از خاطر نخواهند برد.
    كمتر از 9 درصد از ايران‌زمين، بر بنياد ميثاقي جهاني به عنوان مناطق حفاظت‌شده يا پارك ملّي انتخاب گشته تا همچو اندوخته‌ي ژنتيكي و حافظه‌ي تاريخ طبيعي اين بوم و بر براي نسل‌هاي آينده باقي ماند. بي‌شك مجموع 12 هزار گونه‌ي گياهي و جانوري موجود در اين سرزمين‌هاي بكر و ارزشمند و محيط‌هاي تالابي، نه فقط متعلق به نسل امروز و فرداي ايران، كه ميراثي جهاني است و بايد نشان دهيم كه استحقاق مديريت بر چنين سرزميني كه هر هكتار از آن، بيش از 22 برابر هر هكتار از خشكي‌هاي جهان ارزش دارد، هستيم.
    اين در حالی است که جهانِ متمدّن ظاهراً سالهاست پندِ هوشمندانه‌ي انديشمندِ بزرگ خود، باک نيستر فولرِ فقيد را آويزه‌ي گوش قرار داده که می‌گويد: «جهانی بيانديشيد، محلی عمل کنيد.» تعيين مناطق چهارگانه  و اهتمام به حراستِ پايدارِ از تنوّع زيستی موجود در اين اندوخته‌گاه‌های ارزشمند، از همين آموزه است که ريشه می‌گيرد؛ آموزه‌اي كه به درستي روح آن در ماده 16 قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست مصوب 1353 دميده شده است.
    نبايد از اين واقعيت چشم پوشيد که پاسداری از تنوّع زيستی، گرايه‌ای جهانی با ريشه‌های کهن فرهنگی، مذهبی است؛ چرا که بر بنياد يکی از آموزه‌های توسعه‌ي پايدار، هر چه گوناگوني و پايداريِ چهره‌هاي متنوّع حيات بيشتر و تضمین‌یافته‌تر باشد، مي‌توان به دورنماي بقای زيست‌بوم‌هاي زميني اميدوارتر بوده و با اطميناني بيشتر و اراده‌ای راسخ‌تر، براي آينده‌اي دوردست‌تر برنامه‌ريزي كرد. بنابراین گزاف نخواهد بود، اگر ادعا شود: درجه‌ي پایداری تمدّن انسانی، متناسب با اهمیتی خواهد بود که در فرهنگ جهانی، نسبت به حراست از تنوّع زیستی وجود خواهد داشت.
    و درست به همين دليل است كه اينك محمّد درويش به عنوان يكي از طرفداران پرشمار طبيعت وطن، به نشانه‌ي قدرشناسي و تكريم اين حركت طبيعت‌مدارانه‌ي دو دستگاه اصلي نظارتي كشور (ديوان عدالت اداري و سازمان بازرسي كل كشور) كلاه از سر برداشته و به سهم خويش چنين تلاش‌هايي را حرمت مي‌نهد.
    باشد كه بتوانيم با حفاظت و حراست واقعي از محيط زيست ناهمتاي خويش، عملاً بر بنياد اصل مترقي 50 قانون اساسي حركت كرده و حيات اجتماعي روبه رشد اين مردم فهيم را تضمين كنيم.

انشاالله

این یادداشت امروز به صورت همزمان در صفحه ۱۸ اعتماد منتشر شد.