بایگانی دسته: فقر مدیریتی

آخرین روز حضورم در پردیسان!

جناب آقای دکتر کلانتری
معاون محترم رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست
موضوع: استعفا

با سلام و احترام؛ دلیل آنکه ۷۱ روز صبر کردم برای تقدیم استعفای خویش به جنابعالی، آن بود که امیدوارانه می پنداشتم شما همانگونه که به تمامی مدیران پردیسان دستکم یکبار فرصت گفتگوی رودرو را دادید، به محمّد درویش هم چنین مجالی را می دهید. البته همچنان می توانستم بر این امید پابرجا مانده و تا پنجم آذرماه ۱۳۹۶، زمانی که دوره ماموریت چهارساله ام در سازمان حفاظت محیط زیست به پایان می رسد، صبر کنم؛ اما وقتی که دیدم حتی حاضر به گفتگو با نمایندگان شورای هماهنگی تشکلهای مردمنهاد سراسرِ کشور هم نشده اید؛ بر این باور به یقین رسیدم که ممکن است تداوم حضورم در پردیسان به گسست بیشتر روابط سازمانِ مورد علاقه ام با مردم بیانجامد؛ رخدادِ تلخی که آشکارا به سرمایه اجتماعی تازه ترمیم شده در این حوزه که کوشیدم تا با تداوم گفتگوهای پردیسان بر ابعاد چند وجهی اش بیافزایم، آسیب خواهد زد.
بنابراین ضمن تقدیم استعفای خویش، تقاضا دارد سه خواهشم را مورد مداقه قرار دهید:

نخست:
از گسترش مکتب مدارس طبیعت تا آنجا که توان دارید حمایت کنید؛ اگر می خواهید ایرانی به ظرفیت ۸۰ میلیون محیط بان بسازید، راهش از حمایت عملی از توسعه مدارس طبیعت می گذرد.

دوم:
از تغییر مبلمان شهری سزاوارانه حمایت کرده و با نفی خودرومحوری، شرایط را برای جایگزینی موازین زیست محوری فراهم سازید. اگر ۹۳ درصد زنان و ۸۶ درصد مردان ایرانی به گفته وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دچار درجاتی از کم تحرکی و چاقی هستند؛ اگر وزن متوسط دانش آموزان زیر ۱۲ سال ایرانی در طول یک دهه اخیر دوبرابر شده و اگر روزانه ۵۰ میلیون ساعت از عمر ایرانی ها – به ارزش سالانه ۲۵ هزار میلیارد تومان – در ترافیک هدر می رود، راهش از بهبود کیفیت خودرو و سوخت و ساخت بزرگراههای بیشتر نمی گذرد، باید به گسترش پیاده راه و مسیرهای ایمن دوچرخه سواری همت کرد و خود و مدیران تان در این حوزه پیشگام شوید.

سوم:
با کنشگرانِ حوزه محیط زیست صبورانه تر برخورد کرده و هرگز منتقدان خود را در هیچ حوزه ای از جمله GMO، با القابی چون نادان، احساسی یا سیاسی خطاب نکنید.

✅ خلاصه اینکه جناب کلانتری عزیز!
به قول یک دوستِ کاشانی: “همیشه خراشی است روی صورت احساس”
شما به عنوان راس سازمان متولی محیط زیست ایران، لطفاً آن خراش را ژرف تر نسازید و هوای احساسات پاکِ دوستداران واقعی و بی منت طبیعت وطن را داشته باشید.

پایدار باشید.

با تجدید احترام؛ محمّد درویش
اول آبان ۱۳۹۶

گزارش واشنگتن پست از مدیریت کلنگی ترامپ در حوزه محیط زیست!

🔴 ترامپ شمار زیادی از کارمندان آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا را مرخص می کند؛ زیرا می گوید: پول نداریم! اما در همان حال، ۵۴ میلیارد دلار به بودجه ارتش آمریکا می افزاید!🔴

#روزنامه_واشنگتن_پست در شماره اخیر خود، پرده از یک فاجعه جدید در #دولت_ترامپ برداشته و خبر می دهد كه به زودي بودجه آژانس حفاظت از محيط زيست ايالات متحده تا آن حد کم خواهد شود كه اين سازمان در نخستين سال كار خود تحت رياست جمهوري ترامپ، دستکم یک پنجم از كارمندان خود را از دست خواهد داد. اين كاهش بودجه نيز به ناچار بخشي از برنامه هاي محيط زيستي، مانند پروژه هايي كه پاكسازي زمين هاي آلوده ناشي از مواد زاید خطرناك و يا مكانهاي صنعتي متروكه را تضمين مي كنند و همچنين پروژه استاندارد بين المللي “ستاره انرژي” (كه زماني به منظور تلاش برای کاهش انرژی مصرفی در تولیدات کارخانه‌ای و کم کردن عوامل به وجود آورنده ابداع شد) و برنامه هاي عدالت محيط زیستي براي پشتيباني از جوامع محلي در گسترش و بكارگيري راه حلها در حفاظت از محيط زيست و سلامتي را تعطيل خواهد كرد. برنامه هاي مربوط به تغييرات اقليم و بودجه براي روستاهاي محلي در آلاسكا نيز بنا به پيش نويس بخشنامه اي هدف قطع كامل قرار گرفته اند. بخش تحقيقات و توسعه سازمان هم احتمالا تا ٤٢٪‏ از بودجه خود را از دست خواهد داد.
ويليام بِكِر، مدير اجرايي “انجمن ملي آژانسهاي هواي پاك”-NACAA- می گوید: قطع اين بودجه ها، اگر كه از جانب كنگره تأييد شود، نتيجه ويران كننده اي براي همه جوامع در سرتاسر ايالات متحده خواهد داشت و قلب و روح برنامه ملي كنترل آلودگي هوا را پاره پاره خواهد كرد و سلامتي و رفاه دهها ميليون نفر در امريكا را به خطر خواهد انداخت.
پيشنهاد قطع بودجه آژانس حفاظت از محيط زيست بازتاب فشار دولت جديد براي بالا بردن بودجه دفاعي (نظامي) فدرال است.
آژانس حفاظت از محيط زيست روز گذشته از ابراز نظر در اين مورد خودداري كرد، اما #اسكات_پروييت، رئيس جديد و #منفور اين سازمان كه خود سالها منتقد آن بوده و يكي از هدفهاي مهمش نقض قوانيني است كه در دوران #اوباما وضع شده اند، به خبرگزاري E&E نگراني خود را در مورد تعهداتي كه اكنون از جانب دولت مورد هدف قرار گرفته اند، به ويژه در زمينه زيرساختهاي آب، ابراز كرده است!
خانم جينا مك كارتي، كه از سال ٢٠١٣ تا پايان رياست جمهوري اوباما، مديريت آژانس را برعهده داشت مي گويد كه “اين بودجه پيشنهادي جديد تنها يك چيز تخيلي است، اگر كه دولت ترامپ فكر مي كند كه آژانس حفاظت از محيط زيست مي تواند با آن وظيفه خود را در پاسداري از سلامت عمومي انجام دهد. طرح جديد نياز به سرمايه گذاري در تحقيقات علمي و اجراي قوانين و در واقع درسهايي را كه سازمان در طول ٤٦ سال گذشته از تاريخ گرفته و خواست مردم امريكا را براي ادامه پشتيباني از آنها، بكلي ناديده مي گيرد.”
سخنگوي سازمان #صلح_سبز، تراويس نيكولز، در يك ايميل پافشاري بر آن دارد كه قطع بودجه سازمان حفاظت از محيط زيست، اتفاقي نيست و به شكل نامتناسبي بر قشر تنگدست جامعه و اقليتها تأثيرگذار خواهد بود. او اين استراتژي دولت را “راسيسم محيط زيستي” خطاب مي كند.

🔴 خواننده عزیز مهار بیابان زایی!
به نظر می رسد، ۴۵ سال پس از #اجلاس_استکهلم، دوباره در آمریکا، سیاستمدارانی قدرت را در دست گرفته اند که برخوردار از تفکراتی مربوط به دوره پیش از #راشل_کارسون هستند! این عقبگرد تاسف بار، فقط در یک حالت می تواند فرصتی تاریخی برای دوستداران زمین بوجود آورد؛ آن هم این است که یک لحظه از نقد دولت طبیعت ستیز و نژادپرستانه ترامپ دست برنداشته و برای یکبار هم که شده، اتحادی جهانی را بر علیه چنین تمامیت خواهان گستاخ و نابخردی به نمایش نهیم. اعلام تعویق سفر ترامپ به #بریتانیا در اثر مخالفت مردمی، می تواند نویدبخش این دوران طلایی باشد.

به سندرم بتنیسم پایان دهیم!

9 سال پیش در چنین روزی، یعنی 29 اردیبهشت 1387 برای نخستین‌بار همایشی در تالار شهریاران جوان تهران برگزار شد با عنوان: «سدهای بزرگ؛ پیامدها و جایگزین‌ها»؛ همایشی که در آن کسی قرار نبود بر خلاف رسم رایج تا آن زمان به ستایش سدسازی و سردارسازی در حوزه سازندگی به بهانه‌ی ساخت این جرثومه‌های سیمان‌اندود و پهن‌پیکر بپردازد. محتوای ارایه شده در آن همایش، سر و صدای فراوانی در محافل رسانه‌ای مستقل به راه انداخت و نه‌تنها روز ملی حمایت از رودخانه‌ها در برابر سدهای بزرگ را بنیان نهاد؛ که موجی را سبب شد تا در نهایت منجر به ارسال نامه‌ای از سوی گروهی از اساتید دانشگاه صنعتی اصفهان در زمستان 1388 به مقام معظم رهبری شود که در آن از پیامدهای ویرانگر سدسازی در ایران به شدت ابراز نگرانی شده بود. مقام رهبری هم در پاسخ به درخواست نخبگان کشور، به رییس جمهور وقت دستور دادند تا با دقت نظر و به شایستگی به ابراز نگرانی اساتید پاسخ داده شود.
و امسال، نهمین سالی است که این روز ملی در ایران گرامی داشته می‌شود؛ روزی که البته در دنیا قدمتی بیشتر داشته و سابقه آن به 14 مارس 1998، یعنی حدود 18 سال پیش می‌رسد. این که چرا سازه‌ای که به ادعای سازندگانش قرار بوده تا آب را مدیریت و تنظیم کند، خود به مهم‌ترین عامل مرگ رودخانه‌ها تبدیل شده، حکایت تلخی است که نشان می‌دهد: بشر مدرن امروز، بسیار کمتر از بشر سنتی دیروز از قوانین حاکم بر طبیعت سردرمی‌آورد و یا آن که در برابرش کرنش می‌کند. راستی چرا باید از رودخانه‌ها در برابر سدهای بزرگ حمایت کرد؟ و چرا جهانیان، دو بار در سال، یکی در 14 ماه مارس (24 اسفند) و دیگری در آخرین یکشنبه سپتامبر، حرمت رودخانه‌ها را در زمین گرامی داشته و می‌کوشند تا مردم و رهبران جهان را از وخامت شرایطی که بر این رگ‌های بی رنگ زمین حاکم است، آگاه سازند.
مخالفت‌ها در برابر سدسازی به جایی در جهان رسیده که متأسفانه اگر هفته‌ای دو فعال محیط زیست توسط مافیای طبیعت‌ستیز در جهان به قتل می‌رسد، سهم قابل توجهی از این قتل‌ها، مانند قتل خانم برتا کاسرس در هندوراس، ریشه در قدرت افیونی آب‌سالاران سازه محور دارد.
حقیقت داستان آن است که حال رودخانه‌ها تقریباً در هیچ نقطه‌ای از کره زمین خوب نیست؛ اغلب آنها هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی با چالش‌ها و تهدیدهای جدی مواجه شده‌اند؛ دیگر کمتر رودخانه‌ای را می‌توان سراغ گرفت که آب گوارایش از سراب تا پایاب ادامه یافته و به دریا و اقیانوس‌ها برسند. رودخانه‌ها، یکی از مهم‌ترین بسترها برای حفظ و پایداری از تنوع زیستی موجودات آبزی به شمار می‌روند. هنگامی که این رگ‌های راهبردی حیات در کره زمین، از وضعیت مطلوبی برخوردار نباشند، یعنی بخش بزرگی از زیگونگی حیات؛ از کتابچه‌ی بی‌رقیب و یکتای آفرینش با تهدیدی مرگبار روبرو شده است. برای همین است که در طول نیم قرن گذشته نسل بین 30 تا 50 درصد از آبزیان آب شیرین برای همیشه منقرض شده است که یکی از مهم‌ترین دلایلش، علاوه بر کاهش کیفیت آب و صید بی‌رویه، ساخت سدهای متعدد مخزنی در مسیر رودخانه‌هاست که سبب گسست بوم‌شناختی و ایجاد خلل در فرآیند تخم ریزی ماهی‌ها را فراهم آورده است.
در عین حال، نباید فراموش کنیم که سدسازی و طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای، دلیل وخامت شرایط بوم‌شناختی در ایران و بسیاری از نقاط جهان نیست! بلکه ابزاری در دست مبتلایان به نوعی سندرم خطرناک موسوم به «سندرم بتنیسم» یا همان طرفداران مدیریت سازه‌ای و طراحان برنامه‌ها و آرمان‌های توسعه در کشورهایی است که آفرینندگانش، بویی از فهم اکولوژیک نبرده و بر این پندار غلط پای می‌فشارند که می‌توانند با تکیه بر قدرت سخت‌افزاری و فناورانه‌ی بشری به جنگ قوانین طبیعت رفته و آن را به نفع نسل خود تغییر داد. شاهد مدعای فوق، بحران دریاچه پریشان یا زریوار یا دشت طوس یا … است که ربطی به سدسازی ندارد، بلکه قربانی انتخاب آرمان غلط، یعنی دستیابی به خودکفایی در کشاورزی به هر قیمتی شدند؛ آن هم نوعی از کشاورزی که ظاهرا کسی نمی‌خواهد یا نمی‌تواند برای ارتقای نرم‌افزاری و بهبود راندمان‌های آن تلاش کند! چرا؟
حاصل این نگاه خطرناک، مصیبت‌هایی است که گریبان ما را در ارومیه، بختگان، گتوند و خوزستان، داریان، زاینده رود و گاوخونی، میناب، جازموریان و هامون گرفته است و متأسفانه بیم آن می‌رود تا با همان نشانی‌های غلط، استان‌هایی چون چهارمحال و بختیاری، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان هم، همان فرجام تلخ را تجربه کنند.
آیا نسل هوشمند امروز اجازه تکرار آن خطاهای نابخشودنی را می‌دهد؟
شاید پاسخ به این پرسش در آیین‌های دهمین سالگرد روز ملی حفاظت از رودخانه‌ها در برابر سدهای بزرگ در 29 اردیبهشت 1396، آسان‌تر باشد! نه؟

فرازها و فرودهای آلودگی هوا در پردیسان، تهران و ایران!

میوه شیرین ماجرای تلخ آلودگی هوا!

دوباره زمستان آمد و روسیاهی نه به زغال که به برج میلاد ماند! اینکه سازندگان این بلندپیکرترین سازه‌ی موجود در وطن به خواب هم نمی‌دیدند که روزی به شاخصی برای سنجش غلظت آلودگی هوای پایتخت بدل خواهند شد، شکی نیست؛ اما اینکه برج میلاد را به قلیان صلواتی تهرانی‌ها بدل کنیم و در آثار طنازان و کارتونیست‌ها به وفور مورد انگولک قرار گیرد، خودش نوعی ابتکار است! نیست؟
نوشتار پیش رو، به همین بهانه به ماجرای ابتکار، آلودگی هوا، شهرداری و پردیسان می‌پردازد … ادامه‌ی خواندن

روایت محمد فاضلی از نخستین مسأله در محیط زیست ایران!

    بیست و ششم آبان 1394 در ادامه سلسله سخنرانی‌های ماهانه‌ی علمی که دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست برگزار می‌کند، نوبت به دکتر محمّد فاضلی؛ مرد شماره 2 مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست جمهوری رسید تا در پنجمین کارگاه آموزشی از منظر یک جامعه‌شناس، به موضوع مهم اما مغفول‌مانده‌ی خدمات متقابل علوم انسانی و محیط زیست بپردازد. در حقیقت محمّد فاضلی در یک سخنرانی شورانگیز که بیش از 80 دقیقه و یک نفس طول کشید، تلاش کرد از جای خالی گفتمان محیط زیستی به عنوان یک فضیلت ارزشی یا پارادایم در جستارهای روشنفکری زمانه معاصر سخن گوید.
هنگامی که سخنان این استاد برجسته دانشگاه شهید بهشتی تمام شد، نخستین جرقه‌ای که در ذهنم آتش افروخت؛ دریافت این حقیقت بود که اگر در طول 25 سال گذشته که نخستین تلاش‌های جدی نگارنده و همفکرانش برای توجه دادن مردم و رهبران کشور به موضوع محیط زیست شکل گرفته است، روشنفکران وارسته و شجاعی چون محمد فاضلی و محمد فاضلی‌ها را هم در کنارمان داشتیم، شاید خیلی زودتر از امروز مدیران ارشد کشور به این صرافت می‌افتادند که نه‌تنها نباید در مراسم آبگیری گران‌قیمت‌ترین پروژه سازه‌ای کشور – سد داریان – شرکت کنند، بلکه تا آنجا که امکان دارد باید خود را به بی‌اطلاعی زده و حاضر به مصاحبه در مورد این پروژه 25 هزار میلیارد تومانی هم نشوند! این در حالی است که تا همین چند سال پیش، برای افتتاح سازه‌هایی که کمتر از یکصد میلیارد تومان هزینه دربرداشتند، صف مقامات برای قیچی کردن روبان قرمزرنگ مشهور! بی‌پایان می‌نمود.
بگذریم …
در اینجا می‌کوشم تا به مهم‌ترین فرازها از سخنان این مرد بزرگ بپردازم، مردی که حضورش و سخنرانی گیرایش در تالار سرو پردیسان، سبب شد تا برای نخستین بار، این تالار با مشکلی به نام کمبود جا و صندلی روبروشود؛ واقعیتی که منجر شد در کارگاه ششم – ساعت 10 صبح هفدهم آذر – که نوبت به دکتر محمود سریع‌القلم می‌رسد، دراندیشه تدارک تالاری بزرگ‌تر چون سالن شهدای پردیسان باشیم. ادامه‌ی خواندن

سخنان شگفت‌آور ستار محمودی و چراغ سبز دوباره به سدسازی در کشور!

    روز گذشته، ستار محمودی، قائم مقام وزیر نیرو در کارگاه آب و رسانه در نیروگاه طرشت، گفت: اگر از ظرفیت رسانه‌ها به خوبی استفاده کنیم به راحتی می‌توانستیم در خصوص سدسازی با جامعه سخن بگوییم.
وی افزود: ارتباط نداشتن با رسانه‌ها باعث شده عده ای بگویند سدسازی خوب است و عده‌ای بگویند نه سدسازی اقدامی نادرست است. پس مدیران آب باید توجه کنند که باید ادبیات مشترک داشته باشند و از دادن آمارهای مختلف خودداری کنند.
وی اظهار داشت: در طی هفته‌های گذشته متأسفانه در بسیاری از نقاط کشور شاهد وقوع سیل‌های مخرب بودیم در همین مدت از بسیاری از نهادها و حتی مراکز علمی با وزارت نیرو تماس گرفتند که چرا به اندازه کافی سد ساخته نشده است؟!
ستار محمودی در حالی به همکاران ارشد خود در وزارت نیرو توصیه می‌کند که ادبیات مشترک داشته و آمارهای مختلف ارایه نکنند که به نظر می‌رسد تیغ تیز انتقادهای وی، قبل از همه متوجه خودش باشد! چرا که او در همین 23 مهرماه و در جریان برگزاری گردهمایی مدیران عامل شرکت‌های آب منطقه‌ای کشور در ارومیه، سخنان تندی را بر زبان آورد که یکی از پایگاه‌های اطلاع‌رسانی وابسته به همین حوزه یعنی نیرو نیوز، با این تیتر به استقبال سخنان ستار محمودی رفت: «انتقاد بی سابقه یک مدیر ارشد وزارت نیرو از روند سدسازی‌ها در گذشته» وی صراحتا در آن گردهمایی گفت: «برگزاری مسابقه سدسازی در گذشته عامل مهم وجود پروژه‌های نیمه کاره بسیار زیاد در بخش آب کشور است.»
برای اینکه میزان تبسم خوانندگان عزیز مهار بیابان‌زایی کامل شود، باید یادآوری کنم که فرد بعدی مورد نظر جناب قائم‌مقام وزیر نیرو که باید ظاهراً توصیه ایشان را رعایت کنند، از قضا خود حمید چیت چیان، رییس مافوقش است که در تیتر نخست روزنامه‌های 16 شهریور 1394 پایتخت، این جمله وی خودنمایی می‌کرد: پایان عصر سدسازی! سیاستی که رسماً آن را اعلام کرد و مورد استقبال گسترده دوستداران محیط زیست قرار گرفت؛ به ویژه که چیت چیان به این هم بسنده نکرده و با اعلام خرید هر کیلو وات برق به قیمت 900 تومان از طریق استحصال انرژی‌های نو، عملاً آب پاکی را بر روی دست سوداگرانی که به بهانه‌ی ساخت سدهای برق‌آبی بیشتر، به دنبال جذب ریال‌های بیشتر بودند، ریخت. ادامه‌ی خواندن

گزینه‌های جایگزین سدسازی!

    یادداشت پیش رو، شاید یکی از مهم‌ترین دست‌نوشته‌های محمّد درویش در طول نزدیک به سه دهه حضورش در عرصه محیط زیست و منابع طبیعی کشور باشد. این یادداشت – که به دلیل اهمیت و جایگاه راهبردی موضوعی که طرح کرده، نخست در پایگاه شمس، ارگان مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست جمهوری منتشر شده است – می‌تواند به شکلی پایدار و مصون از هزینه‌های هنگفت تحمیل سدسازی و طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای به عنوان مانیفست جدید وزارت نیرو مطرح شود. یادمان باشد که ما نمی‌توانیم انکار کنیم و یا این واقعیت تلخ را از یاد ببریم که هنوز در سوسنگرد و بستان و بسیاری از مناطق زیر دست بزرگترین و غرورآفرین‌ترین سد کشور، یعنی کرخه، هموطنان عرب‌زبان ما از این سد با عنوان «سد عرب کُش» یاد می‌کنند! کافی است نگاهی به زوال مظاهر معیشت و زندگی بومی این هموطنان که از محل صیادی در تالاب‌های اقماری پایین دست حوضه آبخیز کرخه تا هورالعظیم و نیز حصیربافی تأمین می‌شد، بیاندازیم تا درک کنیم که چنین صفت‌های ناخوشایندی ریشه در چه خطاهای راهبردی‌ای دارد.
هنوز فرصت هست. بیاییم شجاعانه اشتباهات خود را بپذیریم و با تلاش جامعه‌ی علمی برای به روز کردن شیوه‌هایی چون بهبود نرم‌افزاری تقاضا برای آب و به روزکردن شگردهایی چون آبخوانداری، آبخیزداری و کاریز و در نهایت استفاده از آب‌شیرین‌کن های خورشیدی سازگار با محیط زیست، آینده‌ی بهتری را برای فرزندان ایران زمین رقم زنیم.
آمین …
در ادامه اصل یادداشتم در شمس با عنوان: زمان پایان دادن به تفکرات سازه‌ای در مدیریت آب آمده است … ادامه‌ی خواندن

پایان دوران سدسازی و طرح های انتقال آب بین حوضه ای را باید اعلام کرد!

    حتی اگر خسارت‌های جبران‌ناپذیر سدسازی به توان اکولوژیک کشور را در نظر نگیریم و حتی اگر به فجایع محیط زیستی ناشی از اجرای طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای توجهی نکنیم؛نمی توانیم جراحتی که غلبه تفکر سازه‌ای در مدیریت آب کشور بر رابطه‌ی بین اقوام ایرانی نهاده را فراموش کنیم.
و خسارت بزرگ تهدید امنیت ملی و همبستگی ایرانیان ناشی از اجرای این طرح‌های آزمندانه و نامتناسب با توان بوم‌شناختی فلات ایران است. ادامه‌ی خواندن

شرایط ایده آل مدیریتی در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کدام است؟

    رویایی‌ترین شرایطی که پیش از انقلاب بر عرصه طبیعت ایران حاکم بود، برمی‌گردد به دوره‌ای که اسکندر فیروز در رأس سازمانی مقتدر به نام محیط زیست قرار داشت و ناصر گلسرخی هم در رأس وزارتخانه‌ای به نام منابع طبیعی. به نظر می‌رسد اینک نیز دوستداران محیط زیست و فعالان حوزه‌ی منابع طبیعی کشور باید خواستار تشکیل وزارتخانه‌ای قدرتمند به نام منابع طبیعی شده که سازمان‌هایی چون هواشناسی، شیلات و نقشه برداری به علاوه سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کنونی را شامل شود. در عین حال، سازمان حفاظت محیط زیست با تقویت اقتدار خود در بدنه‌ی دولت، باید همچنان به وظایف نظارتی و حاکمیتی خود ادامه دهد. بدین‌ترتیب، وزن گرایه‌های محیط زیستی در وزن‌کشی‌های درون کابینه هم به نفع محیط زیست و منابع طبیعی سنگین‌تر خواهد شد، چرا که در اغلب موارد، متولیان این دو نهاد راهبردی، نظراتی مشابه را پیگیری می‌کنند که به نفع پایداری بوم‌شناختی کشور است. ادامه‌ی خواندن

سقوط آزاد در سرمایه‌های اجتماعی! چرا؟

    دهم دی ماه 1393، زمانی که تمامی فرمانداران مراکز استان در یزد گردهم جمع شده بودند، مرتضی میرباقری – قائم مقام وزیر کشور در امور اجتماعی و فرهنگی – با لحنی آرام اما هشداردهنده خطاب به31 فرماندار حاضر یادآوری کرد: وضعیت سرمایه اجتماعی در کشور نگران کننده است. وی با اشاره به وجود سالانه نزدیک به 14 میلیون پرونده قضایی در محافل قضایی، یادآور شد که چنین حجم عظیمی از پرونده‌های باز برای جامعه‌ای که از 22 میلیون خانوار تشکیل شده و حدود سه میلیون خانوار هم، زنان سرپرستی خانواده را برعهده دارند؛ بسیار تأسف‌بار است. چرا که نشان می‌دهد تقریبا از هر سه خانواده، دو خانواده درگیر دادگاه و محاکم قضایی هستند و حاصل آن، 600 هزار زندانی جدید در سال است! در آن گردهمایی که موسوم به نشست تخصصی ملّی مشارکت‌های نهادمند اجتماعی بود، میرباقری آمارهای تکاندهنده‌تر دیگری هم مطرح کرد که جملگی حکایت از افول شاخص‌های مرتبط با سرمایه اجتماعی؛ یعنی پایه چهارم ثبات و پایداری هر حکومتی داشت. از این رو، از فرمانداران کلان‌شهرهای ایران خواست تا با کاهش نگاه‌های امنیتی و تسهیل‌کردن شرایط، زمینه را برای بازگرداندن نشاط به فعالیت‌های مدنی در قالب تشکل‌های مردم‌نهاد فراهم سازند. توصیه‌ای که بی‌شک سازمان حفاظت محیط زیست برای تحققش در طول دو سال گذشته جانانه کوشیده است. از همین رو، سه شنبه گذشته در ادامه سلسله سخنرانی‌های علمی ماهانه‌ای که دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست برگزار می‌کند، بحث سرمایه‌های اجتماعی در ایران در دستور کار قرار گرفت و با حضور دکتر سلیمان پاک‌سرشت،  در تالار سرو پردیسان، فرازها و فرودهای این موضوع مهم واکاوی شد. ادامه‌ی خواندن

تفاوت رفتار محیط زیستی سه مرد کابینه یازدهم!

    ماجرا برمی‌گردد به روزی که پس از هفت سال، مجدداً شورای عالی محیط زیست در سیزدهمین روز از آبان 1392 به ریاست رییس جمهور دولت تدبیر و امید تشکیل جلسه داد. معصومه ابتکار پس از پایان آن جلسه نسبتاً طولانی، با لبخند همیشگی‌اش به میان خبرنگاران آمد تا با امید و رضایت از نخستین مصوبه‌ی بسیار مهم شورا خبر دهد؛ اینکه مقرر شد تا در همه‌ی وزارتخانه‌ها، دفتری با عنوان دفتر محیط زیست دایر شود؛ اقدامی که در صورت تحقق می‌توانست زاویه‌ی بین محیط زیست و گرایه‌های اقتصادی را به کمینه کاهش دهد. ادامه‌ی خواندن

فروچاله‌هایی که زندگی را در میناب می‌بلعند!

وقتی که تخریب محیط زیست در میناب اشتغال می‌آفریند!

    نقل است که می‌گویند: آن زمان که تازه نسیم باختر در حدود یک دهه‌ی پیش، ریزگردهای عربی را بر خاک استان‌های زاگرس‌نشین وطن سرازیر کرده بود، برخی از بزرگان محلی ندا درداده بودند که این خاک برکت است و باید از آن استقبال کرد و تبرک جُست!
ظاهراً امروز هم در میناب، سرزمینی که روزگاری به هشت میلیون نفر نخل – پهناورترین نخلستان ایران – یک میلیون اصله انبه – بی نظیر و بی رقیب در ایران – و ده‌ها هزار درخت مرکبات، به ویژه لیمو می‌بالید، داستانی مشابه در حال تکرار است! ادامه‌ی خواندن