10 تصویر ناب که آدم را به تفکر وامی‌دارد!

    یکی از سایت‌های معتبر عکاسی در دنیای اینترنت، بی‌شک  1x.com است؛ هرگاه که احساس کردید نیاز به هواخوری ذهن دارید، حتمن سری به آن بزنید و در لذت زوایای کم‌نظیر و چشم‌اندازهای تفکربرانگیزش غرق شوید.

    دلم می‌خواهد به بهانه‌ی 5 سالگی مهار بیابان‌زایی، این 10 تصویر را به خوانندگان عزیز دل‌نوشته‌های درویش تقدیم کنم. به نظر شما کدامیک واجد ارزش والاتری هستند یا درنگ بیشتری را می‌طلبند؟

بگویید کدامتان از خواب زندگی بیدار نخواهد شد، آنگاه که روحتان، لذت انگشتان سپید عشق را احساس می‌کند؟

درختان اشعاری هستند که زمین بر آسمان می‌نویسد. ما آنها را قطع می‌کنیم و کاغذ می‌سازیم، شاید بیهودگی‌هامان را بر آن ثبت کنیم.
جبران خلیل جبران

چه کسی اندوهگین خواهد شد از دریایی که صورتش را آشکارا می‌نمایاند، یا از کوهی که در پرتو خورشید می‌خندد؟

فیلیپوس

فقط هنگامی لال شدم که مردی از من پرسید: تو کیستی؟

وقتی بر قلب زندگی نایل آیی، زیبایی را در همه چیز خواهی یافت، حتا در چشمانی که در برابر زیبایی کورند.

لحظه ی تسلیم …

و سرانجام این پارادوکس!

70 فکر می‌کنند “10 تصویر ناب که آدم را به تفکر وامی‌دارد!

  1. نیما

    سلام
    پنج سالگی وبلاگ وزین تان را بهتون تبریک می گم .
    عکس های زیبایی بودن .انتخاب اینکه کدام به دل میشینه کار سختیه .
    هرکدام زاویه ای خاص از دید یک عکاس به زیبایی های دوروبر ماست .
    ودر کنارش انتخاب متن ها برای عکس هایت زیباتر و کامل کننده بودند
    شاد زی و

    پاسخ:

    درود بر نیمای عزیز و ممنون از تبریکت.

  2. رويا

    “ارزش والاتر” و “درنگ بیشتر” رو نمی دونم/ اما “زندگی تعطیل نخواهد شد” رو دوست داشتم/اصولا من با “صفت دادن “کمی مشکل دارم /راستی !دوست وبلاگی عزیز این خبر تابناک رو دیدین؟11/1/89

    آسمان اينترنت غبار آلود است!
    “صلح سبز” در گزارش خود آورده است: “دوران ديسکهاي سخت رو به افول رسيده است و اکنون همه چيز روي اينترنت ذخيره مي شود و در اينترنت خدمات و کاربردهاي متنوعي براي ذخيره کردن اطلاعات ارائه مي شود اين درحالي است که از نظر فيزيکي تمام اين اطلاعات براي ذخيره شدن به دستگاههاي غول پيکري نياز دارند که انرژي خود را از کربن تهيه مي کنند.”
    يک سازمان جهاني به تازگي گزارشي از عملکرد فناوري اطلاعات منتشر کرده و هشدار داده است که “ابرهاي اينترنت” باعث آلودگي بيش از حد هوا و افزايش دي اکسيد کربن اتمسفر زمين مي شوند.

    به گزارش مهر، “ابرهاي محاسباتي” (cloud computing) اصطلاحي است که براي “ابرهاي اطلاعات ديجيتالي” به کار مي رود.

    گزارش اخير سازمان جهاني “صلح سبز” (Greenpeace) نشان مي دهد که اين ابرها موجب افزايش بسيار زياد انتشار گازهاي گلخانه اي مي شوند. پيش بيني ها نشان مي دهد که گازهاي گلخانه اي موجود در اتمسفر زمين تا سال 2020 مي توانند به سه برابر ميزان کنوني برسند.

    افزايش انتشار دي اکسيد کربن به دست “ابرهاي محاسباتي” نه تنها تمام سرورهاي IT بلکه تمام تلفنهاي همراه هوشمند و لوح- رايانه هايي مثل “آي- پد” اپل را زير اتهام قرار مي دهد.

    “صلح سبز” در گزارش خود آورده است: “دوران ديسکهاي سخت رو به افول رسيده است و اکنون همه چيز روي اينترنت ذخيره مي شود و در اينترنت خدمات و کاربردهاي متنوعي براي ذخيره کردن اطلاعات ارائه مي شود اين درحالي است که از نظر فيزيکي تمام اين اطلاعات براي ذخيره شدن به دستگاههاي غول پيکري نياز دارند که انرژي خود را از کربن تهيه مي کنند.”

    “فناوري اطلاعات سبز بساز” (Make IT green) عنوان گزارش اخير سازمان “صلح سبز” است که به خصوص انگشت اتهام خود را به طرف “فيس بوک” گرفته است. اين شبکه اجتماعي به ساخت يک پايگاه داده اي عظيم در “پراينويل” در اورگان آمريکا متهم است. اين پايگاه داده ها يک منبع آلاينده و منتشرکننده دي اکسيد کربن است.

    اين تصميم جديد فيس بوک خشم کاربران اين شبکه اجتماعي را برانگيخته است. به طوري که در چند هفته اخير اين کاربران در بيانيه اي اعلام کرده اند: “مي خواهيم که فيس بوک به طور 100 درصد از انرژيهاي تجديدپذير استفاده کند.”

    گزارش “صلح سبز” نشان مي دهد که شرکت ياهو براي سرور جديدي که در شهر “بوفالو” واقع در ايالت نيويورک ساخته است از انرژي هيدروالکترويک استفاده مي کند.

    براساس گزارش کامپيوتر وورد، فناوريهاي اينترنت در مبارزه با تغييرات آب و هوايي هيچ کمکي عرضه نمي کنند. به طوري که اطلاعات آژانس حفاظت از محيط زيست آمريکا نشان مي دهد که مصرف انرژي ابرهاي اينترنت در سرورها و تاسيسات مخابراتي در سال 2010 برابر با يک ميليون و 963 هزار کيلووات بر ساعت خواهد بود که اين رقم در سال 2007 برابر با 622 هزار بود.

    اين ابرهاي محاسباتي هزار 34 تن دي اکسيد کربن توليد مي کنند و بيشترين مصرف در کشورهاي فرانسه، آلمان، کانادا و برزيل است.

  3. رويا

    و …این خبر مهر رو هم…

    کوچ زود هنگام گورخرها از بهرام گور/ لزوم چاره اندیشی جدی مسئولان

    کمبود علوفه ناشی از خشکسالیهای اخیر استان فارس همچنان بر مشکلات بهرام گور دامن می زند به گونه ای که اکنون این منطقه حفاظت شده را با مشکل کوچ زودهنگام گورخرهای منطقه روبرو کرده است.

    مهر نوشت:

    منطقه حفاظت شده بهرام گور در شرق استان فارس و شمال شرقی شهرستان نی ریز قرار دارد و وسعت این منطقه 40 هزار و 800 هکتار و ارتفاع بلندترین نقطه آن دو هزار و 787 متر بوده و دارای آب و هوای گرم و خشک و بارندگی حدود 200 میلی متر است. این محدوده از سال 1351 با عنوان منطقه حفاظت شده “بهرام گور” تحت مدیریت اداره کل حفاظت محیط زیست فارس قرار گرفته است. منطقه حفاظت شده بهرام گور تنها منطقه ای در کشور بوده که جمعیت قابل ملاحظه و پویایی از گورخر ایرانی را در خود جای داده است.

    از چندی پیش در پی شدت گرفتن خشکسالی، این منطقه نیز با مشکلاتی در حوزه کمبود منابع آبی و غذایی برای زیستمندان منطقه مواجه شد که در پی آن گورخرهای بهرام گور مجبور شدند چند ماهی از سال را از این منطقه مهاجرت کرده و به سایر مناطق بروند. این وضعیت تا جایی ادامه داشت که چندی پیش چند جبیر نیز خارج از منطقه حفاظت شده مشاهده شد که این امر به دلیل مشکلات کمبود علوفه و منابع غذایی رخ داده بود. بر این اساس در پی گرم شدن هوا در منطقه نی ریز فارس گورخرهای بهرام گور زودتر از موعد طبیعی مهاجرت کردند و این امر نیز یکی دیگر از تاثیرات منفی خشکسالی در این منطقه به شمار می رود.

    رئیس اداره محیط زیست شهرستان نی ریز در این رابطه گفت: با توجه به گرمی هوا و نبود علوفه در منطقه حفاظت شده بهرام گور، گورخرهای موجود در این منطقه زودتر از حد طبیعی به مناطق اطراف مهاجرت کردند.

    علیرضا فرخی افزود: در سالهای گذشته مهاجرت این حیوانات در اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد انجام می شد اما امسال مهاجرت گورخرها از اوایل فروردین ماه آغاز شد ه است. وی با بیان اینکه علت اصلی مهاجرت گورخرها مربوط به گرم شدن زودتر از هنگام هواست، خاطرنشان کرد: تعداد زیادی از این گورخرها در منطقه قره تپه هرات و تعدادی در کویر شهر بابک دیده شده اند. به گفته رئیس اداره محیط زیست شهرستان نیریز گورخرهای مهاجر منطقه حفاظت شده بهرام گور تا مناسب نبودن شرایط به منطقه مذکور باز نخواهند گشت.

    در این رابطه محیط زیست شهرستان نی ریز تمام تلاش و امکانات خود را به کار بسته تا شاید بتواند وضعیت بهرام گور را به شکل مطلوبی ساماندهی کند اما برای خروج کامل بهرام گور از این مشکلات باید اعتبارات ویژه ای نیز به این امر اختصاص داده شود و در این رابطه مسئولان استان باید چاره جویی های خود را به شکل جدی و سریع اعمال کنند تا بهرام گور بیش از این به مشکلات ناشی از خشکسالی مواجه نشود.

  4. رسول کریمی

    سلام
    به قول آقا نیما، انتخاب بهترین سخته، چون هر کدام از جهتی زیبایی دارند و درنگ و تفکر می طلبند.
    اما “چه دشوار است عدالت!” خیلی تعمل برانگیز و زیباست.
    عدالت…عدالت گمشده جامعه ی امروز…!

    “چه غروری دارد او که پیروز میدان است” ، واقعا چه غروری دارد او که پیروز میدان است….!!

    ممنون از اینکه 1x.com رو معرفی کردید.

    پاسخ:

    زنده باشی رسول جان. قابلی نداشت و ممنون که های لایت کردی.

  5. محمد درویش نویسنده

    درود بر رؤیای عزیز:
    نخست آن که خوشحالم که “تعطیلی زندگی” را دوست نداری.
    دوم این که ممنون از حساسیتت نسبت به رویدادهای محیط زیستی.
    یادم هست در تاریخچه زمان استیون هاوکینگ هم مطلبی آمده بود که برای بسیاری شگفت آور بود؛ این که هر تلاشی که دانشمندان برای افزایش نظم در جهان میکنند، خود به فزونی انتروپی یا بی نظمی منجر می شود!
    البته من یقین دارم که کاربرد بیشتر انرژی های فناناپذیر و پاکی مثل نور خورشید در آینده ای نه چندان دور نگرانی ها را در این حوزه کاهش خواهد داد.
    کاش در مورد گورخرها هم می توانستم همانقدر خوشبین باشم.
    زنده باشی.

  6. هومان خاکپور

    اول آن پسرک … آن کودک نیم برهنه عالی بود بعد از اون پارادوکسه؛ که البته سمت راستیش باعث شد ناغافلکی یه پس گردنی هم نوش جان کنیم رفیق! … ببین محمد جان چطوری این ته مانده ی خانی ما هم برباد رفت …

  7. محمد درویش نویسنده

    شرمنده هومان جان! حالا خوبه اشکار این طرفها پیدایش نیست … وگرنه دیگه ول کن معامله نبود! بود؟
    درثانی عزیز من چرا بی احتیاطی کردی آخه؟
    کی رو دیدی که با عیالش وبگردی کنه؟ البته به جز امیرسررشته داری!!

  8. سروی

    من اون عکس نازنین از پرنده های کوچک رو که برای خوردن غذا بی تابی می کنند دوست دارم … خیلی …

    احساس ظریف مادرانه ام رو قلقلک می ده

  9. محمد درویش نویسنده

    تصویر بسیار زیبایی است و کنایه از مسئولیتی بزرگ دارد …
    امیدوارم روزی فرزندانت به داشتن چنین مادر فرزانه ای افتخار کنند.

  10. سروی

    بله ، مسئولیت سنگین و البته شیرینیه

    ممنون
    از طرف خودم و بچه ها! ازتون تشکر می کنم
    😀

  11. سروی

    اونی که کوپنیه “زنده گی ” هست
    واسه زندگی ، کوپنی که خدا می ده ، کافیه

    پاسخ:

    ای داد … ای بیداد … مگه می شه یک طرفدار محیط زیست بخواد 4 تا بچه داشته باشه؟
    این پارادوکس داره، تناقض داره، ناسازه داره! نداره؟

  12. Montra

    سللللام،
    1- چه قدر دلم براي اين جا تنگ شده بود!
    2- تولد دل نوشته هاتون مبارك؛ خيييلي هم مبارك.
    3- چه قدر اين عكس ها قشنگ بودن؛ ان قدر كه چيز بيش تري نتونستم بگم.
    4- سيزدهم خييلي خوبي داشته باشيد.

  13. محمد درویش نویسنده

    ممنون مونترای عزیز و باوفا. امیدوارم تو هم نوروز خاطره انگیز و پرترانه ای را درک کرده باشی و فردا آن را با پایکوبانی سزاوارانه به پایان ببری.
    درود …

  14. اشکار

    اول آن پسرک … آن کودک نیم برهنه عالی بود بعد از اون پارادوکسه؛ که البته سمت راستیش باعث شد ناغافلکی یه پس گردنی هم نوش جان کنیم رفیق! … ببین محمد جان چطوری این ته مانده ی خانی ما هم برباد رفت …
    …lهومان خان مزاح می فرمایید شما و پس گردنی؟
    پس این همه اشعار لری که برایتان فرستادم بی نتیجه بود
    شمایی که می بایست چون شیری ژیان و ببری بیان بغرید و بخروشید؟

  15. اشکار

    خالو هومان خالو واژه پارسی است و خان لغت مغولی
    برازنده شما یک عنوان خارجی نیست

  16. اشکار

    کارت ساخته شد
    درویش خان بقول ژولیوس سزار :بروتوس تو هم؟
    درویش خان ه.مان خان نیز همانند شما گلی است از بوستان بهشت

  17. اشکار

    مگه می شه یک طرفدار محیط زیست بخواد ۴ تا بچه داشته باشه؟
    …..عجب؟! چهارتا بچه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  18. اشکار

    هومان قلب پاک و دل بزرگی دارد. کمتر پدری را دیدم که اینگونه برای خانواده اش دل بسوزاند …
    ..شیر باشند هومان خان سرشان سبز و دلشان پر از امید بادا

  19. سروی

    مونترااااااااااااااااااااااااا

    خوش برگشتی شازده خانوم

    دلمون برات یه عالمه تنگ شده بود

  20. حمید مصدقی

    سلام
    اول سال نو مبارک
    دوم تولد دل نوشته هاتون مبارک
    خدا قوت

    پاسخ:

    سلام بر حمید عزیز و با معرفت. من هم سال خوشی را برای تو و همه خانواده عزیزت آرزو دارم.
    خداوند عمه را بیامرزد …

  21. هومان خاکپور

    اشکار و محمد عزیز
    ممنون از این همه لطفی که بی منت و رایگان نثارم می کنید …

    پاسخ:

    همچین بی منت بی منت هم نیست! می خوایم بیام رو سرت خراب شیم دوباره!!
    شرمنده!

  22. عيال امير سررشته داري

    جناب درويش من با تصاوير سوم و پنجم ارتباط بيشتري برقرار كردم و واقعا آرزو دارم در محيطي مثل تصوير سوم ساعتها بدوم. در ضمن در مورد آن پارادكس فكر مي كنم كه اگر هيكل نفر سمت چپ مثل نفر سمت راست بود قطعا چنين پارادكسي پيش نمي آمد. تولد پنج سالگي وبلاگتان هم مبارك.

    پاسخ:

    درود و سپاس …
    تصورش را بکنید اگر بشود محیط عکس سوم را پیدا کرد و در آنجا ساعتها دوید … چه شود؟ من احتمالن به جای درپیت می شوم: برادپیت! و آن خانوم دست چپی هم می رود در سمت راست قرار می گیرد! نه؟
    خوشحالم که اینجا می نویسید.

  23. امير سررشته داري

    محمد جان تصوير پنجم و هفتم احساس متضادي از مسير زندگيند. در آخر مي توانم عكس آن عقاب را هم دوست داشته باشم ولي نمي دانم چرا؟ در ضمن تو از كجا مي دانستي كه عيال من هميشه و همه جا همراه من است؟

    پاسخ:

    این فقط یک حدس کارشناسی بود و بس!
    همراهی عیال را می گویم!
    درود …

  24. عمو محسن

    درویش عزیز

    اون عکسی که توش ” روی زیبا دوبرابر میشه “،
    اون عکسی که یادمون می آره همیشه در کنارت دوستائی میتونن باشن که مثل آب رون هستند ،
    اون عکسی که بهت میگه ” کار ما نیست شناسائی راز گل سرخ ،
    اون عکسی که بهت میگه ” رخت ها را بکنیم ، آب در یک قدمی است ” ،
    اون عکسی که بهت میگه ” آب را گل نکنیم ،
    شاید این آب روان ،
    میرود پای سپیداری ،
    تا فرو شوید اندوه دلی .”

    تلاش فراوانتان در آغاز ششمین سالگی ” مهار بیابان زائی ”
    با همان آرزوی زیبای تنها نماندن شاپرک ها ،
    همراه با خوانندگانی چنین هوشمند و دقیق ،
    برای ” همگی مان ” خجسته و مغتنم است .

  25. مهتا

    از اولی و آخری خیلی لذت بردم.. واقعا ممنونم که پنجره ای رو به زندگی همیشه باز میکنی ..

  26. محمد درویش نویسنده

    پنجره همیشه هست … رو به زندگی هم هست … اصلن مگر پنجره می تواند پشت به زندگی باشد؟ … اما …
    گاه ما یادمان می رود که :

    هر چه اندوه ، هستی مان را عمیق تر بتراشد، گنجایش شادی ِ بیشتری خواهیم یافت.

    درود بر مهتای عزیز.

  27. Montra

    من هم خوش حالم که این جام، سروی جان.
    آقای درویش نگران سروی نشدید!؟ آخه با 4 تا بچه عمرن بتونه این جا هم بیاد. دلمون تنگ می شه ها. از من گفتن بود…

  28. محمد درویش نویسنده

    دقیقن به نکته درستی اشاره کردی مونترا جان!
    انگار از ملاحظات زیست محیطی نمی ترسد، لطفن تو با سروی صحبت کن، بلکه بتوانی به همین دلیل راضیش کنی که از خر شیطووون بیاد پایین! هرچند که من فکر نمی کنم بیاد پایین!!

  29. کالیراد

    تولد زایش دوباره ی زندگی است
    تولد مهار بیابان زایی با تمام دل نوشته های نابش مبارک

    بهار را بهاری بیاغازید و بهاری به بهار آتی پیوند زنید

    و من از ديدن تصوير ز يک ديده ي ناب
    عشق را مي جويم
    زندگی یافتن ریشه ی عشقی است بنام گلسرخ
    سبدی پر ز گل سرخ به دستم دادند
    این سبد آن تو باد

    پاسخ:

    درود بر كاليراد عزيز …
    خوشحالم كه دوباره اين طرفها آفتابي شديد.
    اميدوارم چهره آفتابي زندگي در سال 89 همواره به شما لبخند زند …

  30. دوست آنيموس

    نمی دانم که چه سری است که من طبیعت را با تمام جلوه هایش دوست دارم و به آن عشق می‌ورزم حتی اگر کویر باشد. منتها مباد آن روزی که ما سبزی را کویر کرده باشیم و مباد آن روزی که ما درختی را شکسته باشیم حتی اگر بخواهیم قلمی بسازیم و اندیشه ای را بسط دهیم و امیدوارم که همواره بکاریم برویانیم و از طبیعت با تمام جلوه های آن لذت ببریم. خواه سبزی چمن خواه خاک کویر.

    پاسخ:

    سرش شايد اين باشد كه يا متولد ماه ارديبهشت هستيد و يا ارديبهشت ماهي ها را دوست داريد!

  31. شقایق

    سلام.
    سالمان سبز

    تولد این دردانه هم مبارک

    پاسخ:

    ممنون از لطفتان.
    در ضمن سلام از ماست …

  32. شقایق

    در ضمن پارادوکس خیلی با مزه بود و البته آدم رو به تفکر وا می داشت!

    پاسخ:

    چه جور تفكري؟
    مثل عيال امير؟!

  33. دانش

    آقای درویش عزیز, همه ی تصاویر, روح افزا و دلفریب هستند, ولی لمیدن در قایقی پارویی, میان دریاچه ای آرام و محصور در جنگل, و گوش دادن به آواز پرندگان جنگلی, دارای چنان لذتی است که از توصیف آن قاصرم. به همین دلیل, من تصویر شماره پنج را برمیگزینم.

    سالها قبل, فرصتی دست داد تا این تجربه را در یکی از دریاچه های استان انتاریو کانادا داشته باشم و افسوس میخورم چرا آنموقع کسی نبود تا از من و قایق و آن دریاچه ی نیلگون عکسی به یادگار بگیرد.

    محمد جان, امروز با دیدن این تصویر رویایی, به پانزده سال قبل بازگشتم و یکبار دیگر, سر تا پای وجودم را, لذت- بودن در آن دریاچه, فرا گرفت. از این بابت, ازت ممنونم.

  34. محمد درویش نویسنده

    درود بر دانش عزيز …
    و من چقدر دوست دارم روزي بتوانيم مزه چنين پاروزدني را در درياچه چغاخور و در كنار هومان عزيز با هم تكرار كنيم.
    زنده باشيد …

  35. آنا

    ممنون از تصاوير زيبا كه مي شه اونها رو علاوه بر هديه تولد ، به عيدي هم تعبير كرد . هرچه بود چسبيد . ممنون
    اما انتخاب از بين اين تصاوير سخته . هركدوم به نوعي آدم را به تفكر وامي داره .
    اول از همه ، آخرين عكس . شايد اين خصلت ، خاص مادرهاست كه هرجا رابطه مادرو فرزندي ، حالا از هرنوعي مي بينند سريع در اون نقش فرو مي رن و حس مي گيرن . با ديدن اين عكس از معدود دفعاتي بود كه خوشحال شدم كه يك فرزند دارم و قرار نيست در چنين بوته آزمايشي سخت و دشوار قرار بگيرم .
    عكسهاي بعدي كه نظرمو خيلي جلب كردند عكسهاي سوم و پنجم هستند . وسعت و عمق فضاها و سكوت شنيدني هردو عكس از نكات قابل توجه اين دو تصوير هستند . تك درخت استوار و تك سرنشين قايق ، تنهايي انسان در اين روزگار و تلاش يك نفره اش براي بودن و موندن را به يادم مياره .
    عكس پاييزي را ناگفته پيداست كه دوست دارم به خصوص با يادآوري زيباي شما ” زندگي هرگز تعطيل نخواهد شد ”

    باز هم حرف دارم ، اما فعلا بايد برم . بقيه اش در فرصتي ديگر

  36. محمد درویش نویسنده

    خوشحالم که چسبید. البته در آخرین تصویر، ماجرا چیز دیگری است که فکر نکنم به مهر مادری ربطی پیدا کند!!
    توصیف تان از تصاویر برایم جالب است و نکته سنجی و دقت تان را تحسین می کنم.
    و دست آخر این که خوشحالم زندگی را هرگز تعطیل نمی بینید و از آن مهم تر آن که هنوز حرف دارید …
    درود.

  37. بانو آنيموس

    حدود نيم ساعت، يك ساعتي،‌ توي اون آدرسي كه داديد غرق شدم. عكس‌هاش گاهاً خيلي ساده بودن ولي من خودم هيچ‌وقت به عنوان سوژه عكاسي به ذهنم نمي‌رسيد…
    پارادوكس برام جالب بود، از بابت آزادي عقيده. يعني نه سمت راستي با نگاه عاقل اندر سفيه به چپي نگاه مي‌كرد، و نه سمت چپي حس من بهتر مي‌باشم رو به روبروييش القا مي‌كرد. در عين احترام توي حال خودشون و در حال لذت بردن از فضاي خصوصي خودشون بودن.
    احتمالاً اين معناي واقعي آزاديه كه غالب ِ ما ايراني‌ها هم مدام دنبالش مي‌گرديم و از نداشتنش دم مي‌زنيم اما خودمون زودتر از هر دولت و حكومتي از خودمون صلبش مي‌كنيم، گاهاً فقط به يه نگاه ِ ناجور به كسي كه مطابق سليقه‌ي خودش (و نه ما!) رفتار كرده، اينه كه ما آزادي عقيده نداريم، آزادي رفتار نداريم، آزادي گفتار نداريم و هر كدوممون به نوعي دچار خودسانسوري هستيم…

    پاسخ:

    آفرين آنيموس عزيز.
    آن تصوير دهم در ستايش آزادي است. در ستايش حرمت نهادن به حريم شخصي است. در ستايش بهشت است.
    درود …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *