در کامنت پست قبلی، مدیر محترم وبلاگ ارزشمند آلماگل، فرمودهاند: «درخصوص سد عظیم آسوان با شما هم رای نیستیم. گویا منابع علمی در دسترس شما در باره این سد جامع و کامل نیست.»
از این رو، برای آگاهی علاقهمندان و تنویر افکار عمومی، به ویژه آن دوست عزیز و نیز مرد خاکی گرامی که ظاهراً شیفتهی کلام زیبای چرچیل شده و از مفهوم خطرناک نهفته در پشت آن، غفلت ورزیده است، توجه شما را به مرور دریافتهای زیر جلب میکنم:
۱- بیش از ۱۳ سال پیش یعنی در سال ۱۹۹۴ میلادی، نمایندگان ۳۲۶ گروه و اتحادیهی تخصصی مردمنهاد از ۴۴ کشور جهان، طی بیانیهای که از آن با عنوان «میثاق مانیبلی» یاد میشود، از بانک جهانی خواستند تا دیگر برای احداث سدهای بزرگ وامی را به هیچ کشوری اختصاص ندهند (بانک جهانی یک میلیارد دلار برای ساخت سد آسوان هزینه کرده است)؛ چرا که هیچ تحلیل مستقل یا شاهدی برای نشان دادن این که هزینههای مالی، اجتماعی و زیستمحیطی ۵۰۰ سدی را که آن بانک در ۹۲ کشور جهان ساخته و یا در ساختش مشارکت مالی داشته، با فواید تحقق یافتهی آنها همارز باشند، وجود ندارد.
۲- سه سال بعد، یعنی در مارس ۱۹۹۷، در شهر کوریتیبا برزیل بیانیهی مشابه ای به امضای نمایندگان ۲۰ کشور دیگر رسید.
۳- تا پیش از ساخته شدن سد آسوان، رود نیل سالانه ۱۲۴ میلیون تن رسوب را به مدیترانه میبرد و نزدیک به ۱۰ میلیون تن رسوب را نیز در دشت سیلابی باریک و دلتایی که خانهی همهی مردم مصر است، انباشت میکرد؛ جایی که کشاورزی و زراعت حرف اوّل را میزد. امروزه امّا بیش از ۹۸ درصد از رسوبات نیل، در مخزن بزرگ سد آسوان تلمبار میشود. بسیاری از دانشمندان بر این باورند که از دست رفتن این لای (سیلت) – که ازت چندانی ندارد، اما سرشار از سلیس، آلومینیوم، آهن و سایر عناصر حیاتی است – پیامدهای جدی در کشاورزی مصر داشته است و نیاز به کودهای شیمیایی را به نحوی گسترده و نگرانکننده افزایش داده است. این در حالی است که در گذشته این سیلت و گل و لای نهشته شده میتوانست سالی یک میلیمتر به عمق خاک کشاورزی و بسیار مرغوب دلتای مصر بیافزاید. اما اینک افت حاصلخیزی خاک، یکی از شدیدترین اشکال بیابانزایی را در منطقه آفریده است. افزون بر آن نرخ عقبنشینی دلتای حاصلخیز مصر، که از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۹۱ به ۲۰ متر در سال میرسید، نزدیک به دو دهه است که به سالی ۲۴۰ متر افزایش یافته است!
۴- در بارهی بحران شوری در دلتای مصر ناشی از احداث سد آسوان میتوانید به مقالهی تکاندهندهی زیر که در شماره ۳۰ آوریل ۱۹۹۳ مجله معتبر ساینس (شماره ۲۶۰) منتشر شده است، نظری بیاندازید:
Impact of Irrigation Control Works on the Nile Delta Coast after the Construction of High Aswan Dam.
افزون بر آن لینکهای زیر نیز میتوانند به دانستگی جنابعالی در خصوص فجایع ناشی از احداث سدهای بزرگ مخزنی، به ویژه آسوان کمک کند:
۱- The southeastern Mediterranean ecosystem revisited: Thirty years after the construction of the Aswan High Dam.
۲- The Nile in Crisis.
۳- Dams & Fish.
۴- Silenced Rivers.
جناب درویش….مطلب خیلی خوبی بود…
مسلما انسان اگه دست تو کار طبیعت کنه دارای اثر منفی در اون عمل خواهد داشت….
پس با این حساب پروژه های بزرگ سد کارون و سد در دست احداث ارس(آراز) به ضرر اراضی کشاورزی منطقه خواهد بود…
در مورد سخن چرچیل…ممنون میشم مفهوم پشت پرده اش را برایم تشریح کنید…ما فعلا سوات آنچنانی نداریم…پس برداشتی که من کرده ام اشتبا بوده!پوزش می طلبم!
موفق باشید
موضوع ساده است! اگر قرار باشد همه رودها بمیرند تا آب به مساوات بین آدمیان قسمت شود، دیگر حیات و تنوع زیستی نخواهد ماند که آدمیان بر سر خوانش بنشینند و زندگی کنند!
موفق باشید.
با سلام
طبیعت، هر چه دست نخورده تر باشد ، زیباتر و به گونه ای وحشی تر
خواهد بود. از درج مطلب زیبایتان سپاسگزارم.
شیرین
بازتاب: مهار بیابان زایی » بایگانی » تقابل چرچیل و انجیل در حوزه سدسازی!