آخرین کلام مهران دوستی خطاب به محمّد درویش!

یادش گرامی باد

امروز در آیینی باشکوه، پیکر یکی از صداهای ماندگار رادیو، با بدرقه‌ی دوستداران پرشمارش برای همیشه در آغوش خاک آرام گرفت … مهران دوستی را می‌گویم، دوست عزیزی که فقط 9 سال و یک روز بیشتر از من مهمان دنیا بود و در انتقال دل‌نگرانی‌هایم در حوزه‌ی محیط زیست به مخاطبان رسانه، بسیار مؤثر عمل کرد …

هرگز فکر نمی‌کردم اردیبهشت 94  که به پایان رسد؛ مجال گفتگوهای روزانه‌ام با مهران دوستی در کافه رادیو هم به پایان خواهد رسید! گفتگوهایی که حدود پنج سال از آغازش می‌گذشت و در اغلب این روزها، به بهانه‌ی محیط زیست، گپی چند دقیقه‌ای در باره‌ی مهم‌ترین رخدادهای طبیعت ایران با او می‌زدم. یادم هست در همان نخستین دیدارهایی که در محوطه‌ی جام جم با مهران داشتم، دیدم که چگونه سیگار را با سیگار روشن می‌کند و با چه اشتیاقی این ماده‌ی جانسوز را دود می‌کند …

نزدیکش شدم و گفتم: حیف نیست آدمی که اینگونه عاشق محیط زیست است و با آلام طبیعت وطن، درد می‌کشد، خود در شمار افزایش‌دهنده‌ها‌ی دردهای طبیعت باشد؟ حتی به شوخی تهدیدش کردم که اگر سیگار کشیدن را ادامه دهد، روزی افشایش خواهم کرد!! و هر دو خندیدیم … تا اینکه در نخستین روزهای پاییز سال 93 به دلیل وخامت شرایط قلب بیمارش به بیمارستان رفت … همان موقع در دل گفتم: کاش شوخی نمی‌کردم و واقعاً آن تهدید را عملی می‌ساختم! شاید در آن صورت، اینک مجبور نبودیم تا مهران را … آن صدای بی تکرار را؛ در 59 سالگی از دست بدهیم! همان گونه که روزی با دوستی دیگر چنان کردم و حالا سه سال است که او دیگر سیگار نمی‌کشد.

آخرین گفتگویم با مهران به نخستین روز از کارگاه آموزشی سه روزه‌ای برمی‌گردد که در ناهارخوران گرگان برای توان‌افزایی نمایندگان شبکه تشکل‌های مردم‌نهاد در 31 استان کشور برگزار کردیم. در حدود ساعت 15:30 روز 29 اردیبهشت 1394 با مهران دوستی از مصیبت‌های افت سطح آب زیرزمینی در دشت مشهد و دلایل این فاجعه سخن گفته و راه‌های برون‌رفت از آن را یادآور شدم که می‌توانید آن گفتگو را در این نشانی، گوش کنید. واپسین کلامش را در این گفتگو از یاد نمی‌برم: آقای مهندس! چکار داریم می‌کنیم با خودمان؟!!

کاش می‌دانستم که این آخرین باری است که صدایش را می‌شنوم و برایش شرح می‌دادم که چقدر دوستش دارم …

کاش یادمان باشد که قدر هر گفتگو با دوستانی که دوستشان داریم را بدانیم و یادشان بیاندازیم که چقدر دوست‌شان داریم … کسی چه می‌داند! شاید همین یادانداختن‌ها سبب شود تا روز وداع به تأخیر افتد! نه؟

 

13 فکر می‌کنند “آخرین کلام مهران دوستی خطاب به محمّد درویش!

  1. Shahla Ayadi

    روحش شاد و قرین رحمت الهی باد.
    زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
    هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
    صحنه پیوسته به جاست
    خرم ان نغمه که مردم بسپارند به یاد.

  2. پسرک فضول

    مهران دوستی اسطوره ای در گویندگی بود که نمونه اش بسیار کم پیدا می شود. عاشق “محمد درویش” گفتنش بودم. چون این نام و محیط زیست را با چنان قدرت و صلابتی بیان می کرد که ناخودآگاه دوشت داشتنی بدانی پشت گفتگو چه چیزی را خواهی یافت. تا آخرین روز چهارشنبه هفته قبل برنامه هایش را وش دادم و عاشق صدایش بودم. صبح شنبه باورم نمی شد که کافه رادیوی شنبه بدون مهران خواهد بود. با جنان سوز و افسوسی از تخریب محیط زیست حرف می زد و با چنان احساسی میگفت “حال زمین خوب نیست” که به ناگاه غمی عظیم را به دل متبادر می ساخت. واقعن حیف شد. واقعن.

  3. محمد درویش نویسنده

    درود بر امیر عزیز … آنقدر گفت: حال زمین خوب نیست … تا حال خودش هم خراب خراب شد … یادش گرامی.

  4. محمددهقانی

    روحش شاد
    یادش گرامی
    صدایش همیشه جاودان خواهد ماند

  5. احسان محمدی

    بعضی صداها مثل بعضی نگاه ها در حافظه آدم می مانند. زنده. غبار نمی گیرند. صدای مهران دوستی از آن صداهایی است که هر وقت بشنویم پشت بندش آه می کشیم که کاش هنوز بود… روحش در آرامش

  6. محمد درویش نویسنده

    راست می‌گویی احسان جان … آن صدا، آن مهران می‌توانست حالا حالاها به مردم ایران و به طبیعت ایران خدمت کند. افسوس …

  7. جمعی از مردم شهرستان اردکان

    جناب آقای درویش
    سلام و عرض احترام؛
    به عنوان اردکانی، ضمن سپاس از حضور شما در شهرستان اردکان مواردی را به استحضار شما میرسانیم:
    پیشرفت در جوامع مختلف امری بدیهی می باشد که باید در کنار امر توسعه، برخی مشکلات و ضعف ها که از بدیهیات است نیز مدیریت و کاهش یابد.
    استان یزد بر اساس توسعه صنعتی و معدنی بنا شده و قطعا باید از معادن سرشار این استان به نحوی استفاده گردد تا ارزش افزوده بالاتری نصیب استان گردد و صد البته در کنار مزیت های بالا؛ برخی مشکلات نیز گریبانگیر آن شده است.
    سعی مسئولان نیز در این مسیر و کاهش معایب بوده است.
    در اردکان و در کنار راه اندازی صنایع بزرگ همچون گندله و فولاد و کاشی و . . . کارهای زیست محیطی همچون راه اندازی دو پایگاه سنجش الایندگی،شروع احداث مرکز تحقیقات زیست محیطی،راه اندازی اولین مرکز تحقیقات یوز آسیایی، پایش آنلاین صنایع و . . . . . . شروع شده است.
    متاسفانه انجمنی از شما برای سخنرانی در اردکان دعوت کرد که رییس وی ، رییس حزب موتلفه اردکان است و با چند نفر از فرزندان نوجوان و جوانش، این انجمن زیست محیطی که کاملا سیاسی است را راه اندازی کرده اند.
    نامبردگان در استانه انتخابات مجلس و برای تخطئه فعالیت های چشمگیر اصلاح طلبان و در راس آن جناب دکتر تابش نماینده 4 دوره شهرستان که اتفاقا با حکم رییس جمهور؛ عضو شورای عالی حفاظت محیط زیست کشور و رییس فراکسیون محیط زیست مجلس هستند، از حضرتعالی سوء استفاده سیاسی کردند و جمله ای را از شما تیتر کرده اند که تا چند سال دیگر در اردکان جایی برای زندگی نیست !!!!!!!!!
    همه اینها را نگفتیم که نشان بدهم مشکلی نیست بلکه قصدمان این است که سوء استفاده عده ای سیاست زده که از حربه محیط زیست که به گفته مقام معظم رهبری ” یک مسئله ملی است” را بر علیه اصلاح طلبان و نماینده اصلاح طلبی همچون آقای دکتر تابش را به جنابعالی یادرآور شوم.
    لطفا تحقیق بفرمایید و برای شفاف سازی موضع گیری نمایید.
    با تشکر وافر
    جمعی از مردم شهرستان اردکان

  8. محمد درویش نویسنده

    درود بر شما هموطنان عزیز و طبیعت دوست اردکانی. همان طور که عالی ترین مقام در جمهوری اسلامی ایران در سخنان تاریخی 17 اسفند 1393 تأکید فرمودند: محیط زیست مسأله این دولت یا آن دولت و این جناح یا آن جناح سیاسی نیست. محیط زیست یک مسأله ملّی بوده و همه باید نسبت به آن حساس باشند. جناب آقای تابش هم در شمار سبزاندیش‌ترین نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستند که در بزنگاه‌هایی مهم یار و یاور دوستداران محیط زیست در کشور بوده و برای ارتقای مباحث محیط زیستی در صحن بهارستان و جامعه بسیار تلاش کرده‌اند. اما نباید به نحوی عمل کنیم که هر کسی مخالف ما نظری داشت، بلافاصله او را با حربه‌ای سیاسی برانیم و اجازه انتقاد را از جامعه بگیریم. واقعیت این است که روزگار اردکان با چنین چشم‌اندازی که برایش طراحی شده، روزگار مطمئنی نیست و در بروز این چیدمان در توسعه نمی توان فقط یک نفر را مقصر دانست. همان طور که خودم هم در آن سخنرانی تأکید کردم: چرا تاکنون اغلب مردم و تشکل‌های محیط زیستی اردکان ساکت بوده‌اند؟ چرا باید نخستین همایش محیط زیستی در طول تاریخ اردکان به هشتم خرداد 1394 برسد؟! اتفاقا مطمئن هستم آقای تابش با علاقه و نفوذی که دارند حتما کارخانه ها و دیگر بخش‌های توسعه را واخواهند داشت تا به ضوابط محیط زیستی بیش از پیش گردن نهند. زیرا هم می توان کارخانه داشت، هم پل زد و هم جاده و معدن را مورد استفاده قرار داد و در عین حال، مواهب محیط زیستی را هم در امان نگه داشت. همانگونه که بارها در همین تارنما به نمونه های موفق خدمات متقابل توسعه و محیط زیست اشاره کرده ام. پایدار باشید و به خاطر حفظ محیط زیست، دسته بندی های سیاسی را کنار گذاشته و همه با هم به فکر نجات طبیعت وطنی باشیم که دوستش داریم.
    آمین.

  9. نازی حسینخانی

    شعری که مدیر مرحوم مهران و طراح برنامه های وی برای طبیعت سرود
    “هریک نهالی را بکاریم”
    نشسته در افقهای نگاهم
    شکوه پهنه زیبای جنگل
    مشامم را هماره می نوازد
    هوای پاک و روح افزای جنگل
    **
    درختان صف به صف در ابر و باران
    بسوی آسمانها قد کشیده
    به روی گیسوان سبز آنها
    زلال ِ قطره ی شبنم چکیده
    **
    بهاران در حضور خرمِ خویش
    تجلی می کند از تار و پودش
    پس از باریدن باران همیشه
    طراوت می تراود از وجودش!
    **
    درآواز قشنگ رود وبرکه
    بیا تا مثل جنگل سبز باشیم
    دل خود را برای “جشن رویش”
    میان وسعت جنگل بپاشیم
    **
    زجنگل تازه بودن را نگیریم
    بیا تا حرمتش را پاس داریم
    برای وسعت این مخمل سبز
    بیا هریک نهالی را بکاریم
    شاعر:یدالله گودرزی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *