فکر کنم برای همهی افرادی که هنوز در توان شگفتانگیز وزارت راه در ساخت جادههایی استاندارد و پایدار و با کمترین فشار و تخریب بر محیط زیست، شک دارند، یک گردش فشردهی دو روزه به استان کهکیلویه و بویراحمد کافی باشد تا دریابند که چگونه در حیف و میل بیتالمال و تخریب شتابناک و حیرتانگیز طبیعت به بهانهی احداث جاده، گوی سبقت را از هر کشوری که تصور کنیم، ربودهایم!
حقیقت آن است که عمر برخی از جادههایی که در بهار امسال، دچار تخریبهای متعدد و تشدید لغزش و ریزشهای دامنهای و حتا تسریع حرکتهای تودهای (سولیفولکسیون) شدهاند، به یک سال نمیرسد و به گفتهی مردم محلی، در طول سال بارها و بارها مورد مرمت قرار میگیرند، امّا به مجرد ریزش نخستین بارندگی، دوباره جاده بسته و خاک شسته میشود.
البته وضعیت پیشآمده کاملاً طبیعی است! وقتی برای ساخت پروژهای چون آزادراه قزوین – رشت، مطالعات ژئوتکنیکی، تازه پس از آغاز عملیات اجرایی انجام شده است! معلوم است که مطالعات و ارزیابی زیستمحیطی جادههای کوهستانی استان کهکیلویه و بویراحمد از چه کیفیتی برخوردار بوده است!
مطابق گزارش روزنامهی اطلاعات، تنها در یک مورد «به سبب افزایش سرعت لغزش تا حد ۵۶ سانتیمتر در روز، عملیات راهسازی آزادراه قزوین – رشت، متوقف و محل تخلیه شد. خطوط انتقال برق فشار قوی قطع شد و در نهایت در همان روز، حدود ۸/۱ میلیون مترمکعب خاک به سمت آزادراه ریزش و بخشی از مسیر سفیدرود را اشغال کرد.»
دوست عزیزم، عباس محمّدی زمانی گفته بود: «وزارت راه، سابقهای دیرین در بریدن غیرفنی شیبهای کوهستانی که موجب رانش دامنه و فرسایش خاک و از میان رفتن پوشش گیاهی میشود، دارد. امّا، طرح آزادراه قزوین_رشت «شاهکاری» است در این زمینه که اثر مخرب آن برای همیشه ماندگار خواهد بود.»
در سفرهایی که در طول یکسال گذشته به استانهای کهکیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری داشتم، بیش از پیش به درستی این اظهار نظر کارشناسانه ایمان آوردم.
۸ تصویر زیر که مربوط میشود به مرداد و آبان ۱۳۸۵ و فروردین ۱۳۸۶ گواهی است بر مدعای فوق:
تصویر ۱- شمال غرب سی سخت – آبان ماه ۸۵
تصویر ۲- همان از زاویه ای دیگر – ۳۰ فروردین ۸۶
تصویر ۳- همان از زاویه ای دیگر
تصویر ۴- به سمت میمند – ۳۱ فروردین ۸۶
تصویر ۵- به سمت پادنا – ۳۱ فروردین ۸۶
تصویر ۶- محور دشتک میمند به سمت آب ملخ
تصویر ۷ – محور ترانزیت اهواز – یاسوج
تصویر ۸ – محور معدن به دورک اناری – مرداد ۸۵ – چهارمحال بختیاری – جاده ای که تاکنون بارها مرمت شده است!(در کنار سرشاخه کارون)
میماند یک نکته و چند تبصره!
نکتهی نخست آن که یک ضربالمثل انگلیسی میگوید: «ما آنقدر پولدار نیستیم، تا پوشاک ارزان قیمت بخریم.» این پند هوشمندانه، به درستی در مورد صنعت جادهسازی ما هم مصداق دارد! چه اگر ثروتمند نبوده و از پول مجانی نفت بیبهره بودیم، به صرافت استفاده از مهندسانی خبره میافتادیم تا بدیهیترین اصول راهسازی را اینگونه حیرتآور فراموش نکرده و چنین هزینهای بر دوش مردم و دولت تحمیل نمیکردیم. فقط کافی است تصور کنید که اگر قرار بود چنین اشتباهاتی در صنعت هستهای یا پزشکی کشور رخ دهد، چه فاجعهای انتظار ایرانیان را میکشید! حالا باز هم بگویید: ما خیلی بدشانسیم!
و امّا چند تبصره:
لابد از آخرین آمارهایی که دکتر علیرضا مغیثی، رئیس ادارهی پیشگیری از حوادث و سوانح وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کرده، آگاهی دارید؟ ایشان در گفتگو با خبرنگار واحد مرکزی خبر گفتهاند: قربانیان حوادث کشور به رقم ۵۰ هزار نفر در سال رسیده که بیشترین سهم آن را کماکان حوادث ترافیکی با ۲۸ هزار کشته در سال، از آن خود کرده است؛ همان حوادثی که افزون بر تلفات مزبور، سالی ۶۰۰ هزار مجروح و شش میلیارد دلار خسارت (معادل ۵ درصد تولید ناخالص ملّی) به اقتصاد کشور تحمیل میکند. به سخنی سادهتر و با احتساب خانوادههایی که همه ساله از شوک حوادث و سوانح رخ داده در کشور آسیب دیده و متأثر میشوند، دستکم به رقم نگرانکنندهی حدود یک درصد جمعیت کشور میرسیم. اگر به این رخداد غمبار، این خبر تأملبرانگیز را هم اضافه کنیم که ایرانیان سالی ۸ میلیون پروندهِ قضایی و طرح دعاوی جدید بر علیه یکدیگر در محاکم قضایی داخلی میگشایند (یعنی به ازای هر ۹ ایرانی – از کودک یک روزه گرفته تا پیرمرد ۱۲۰ ساله – دستکم یک پروندهی دعاوی در دادگستری (آن هم فقط در طول یک سال گذشته) مفتوح شده است!!)؛ و باز اگر یادمان بیافتد که مصرف سرانهی دارو در ایران، سه برابر استاندارد جهانی است، درمییابیم که چرا آمار تلفات ناشی از حوادث در کشور، بیش از دو برابر تلفاتی است که سال گذشته در ناامنترین کشور جهان – عراق – به وقوع پیوسته و ۲۲ هزار نفر از شهروندان این کشور در اثر جنگ داخلی به قتل رسیدند.
میخواهم بگویم: درست است که عدم تمرکز و حواس پرتی شخص در بروز حوادث منجر به قتل و جرح، به ویژه در رانندگی، سهمی پررنگ را برعهده دارد؛ امّا این واقعیت نباید چشمانمان را بر روی حقایق مشهود دیگر، از جمله عدم اعتنای وزارت راه در ارزیابی زیستمحیطی پروژههای راهسازی و کاربست اصول علمی پذیرفتهشده در طراحی، ساخت، نگهداری و مرمت جادههای کشور بربندد.