امروز در فرهنگسرای پورسینا، نخستین نشست کانون فردوسی بزرگ در سال ۱۳۸۹ کلید خواهد خورد و علاوه بر شاهنامهخوانی کم نظیر استاد امیر صادقی و فرنگیس توسی، شاهد سخنرانی دکتر امیرحسین ماحوزی، سخنور چیرهدست و تحلیلگر نامی شاهنامه خواهیم بود.
پس آنان که شاهنامه را فردوسی را و ایران را دوست دارند، خود را در ساعت ۱۶ به شهرک غرب-خیابان ایران زمین شمالی-روبروی بیمارستان بهمن-فرهنگ سرای پورسینا برسانند تا از نزدیک شور و شوق کمنظیر فرزندان پاکنهاد وطن را ببینند و باور کنند.
در نشست قبلی که در ۱۹ اسفندماه ۱۳۸۸ برگزار شد، استاد صادقی قطعه شعر بلندی را در مدح حکیم نامی توس سرود که در بخشی از آن از سیاستهای فرهنگی کشور و جفای آشکار به فردوسی انتقاد شده و میپرسد:
چرا این همه فیلم فرمایشی
که ما را نمیبخشد آرامشی
به شه نامه هست آنقدر داستان
ز جنگ آوران و همان راستان
شما این نوشته به فیلم آورید
بکوشید و فکر سلیم آورید
چه گفت آن ابرمرد شیرین سخن
که رحمت بر آن شیر پیر کهن
شما خلق ایران، چه پیر و جوان
هر آنکس که باشد ز نیک اختران
بداند که این نیک و بد بگذرد
چونان داند آن سان که داند خرد
به فردوسی هرکس که شد ناسپاس
سر و گردنش یک به یک زیر داس
به کردار او در جهان مرد نیست
نبوده، نباشد و یا بعد نیست
فدای چنین شاعری جان ما
که جان داد و شد زنده، ایران ما
امیدوارم فردا شمار بیشتری از دوستان را در پورسینا ملاقات کنم.
مؤخره:
از استاد صادقی پرسیدم، چرا رستم برای شکست سهراب از نیرنگ سود جست؟ در حالی که او حتا دیو ددان را در هفت خوان از خواب بیدار کرد و پس از نبردی برابر به هلاکت رساند؟
در بارهی این پرسش اندکی بیاندیشید و نظرتان را اگر مایل بودید، برایم بنویسید.