🔻گزارشِ قرن؛ مادرِ تحلیل‌ها – ۱🔻

🔻گزارشِ قرن؛ مادرِ تحلیل‌ها – ۱🔻

🇮🇷: @darvishnameh

🔴احتمال نجاتِ ما یک به بیست است! آیا خلیج فارس متروکه می‌شود؟🔴

۱⃣ دنیا از زمان انقلاب صنعتی تاکنون بیش از یک درجه سانتیگراد گرمتر شده است. به مدد #توافقنامه_اقلیمی_پاریس – پیمانی غیرالزامی، غیرقابل اجرا و بی‌توجه مانده‌ای که در روز جهانی زمین در سال ٢٠١۶ به امضاء رسید – این امید وجود داشت که افزایش دما به دو درجه محدود شود. اما – با توجه به کارشکنی‌های دولت ترامپ و چند کشور دیگر – شانس موفقیت، بنا به بررسی جدیدی بر اساس روند انتشار گازهای گلخانه‌ای در حال حاضر، ١ به ٢٠ است.‌ اگر ما با معجزه‌ای قادر باشیم تا گرمایش را به دو درجه محدود کنیم، تنها باید در مورد نابودی آبسنگ‌های مرجانی در مناطق گرمسیری، بالا آمدن چند متری سطح آبها و متروکه شدن #خلیج_فارس مذاکره کنیم. پژوهشگر اقلیمی، جان هنسِن گرم‌شدن ۲درجه‌ای زمین را “نسخه‌ای برای یک فاجعه درازمدت” لقب داده است؛ فاجعه‌ای که حاصل یک نگاه خوشبینانه و در بهترین حالت ممکن رخ خواهد داد! چراکه به احتمال زیاد تا پایان این قرن، بشر باید خود را برای یک افزایش ۳درجه‌ای آماده کند؛ فاجعه‌ای که نابودی تمامی رویشگاه‌های جنگلی شمالگان را درپی داشته و تاریخِ ماندگاری شهرهای ساحلی را می‌پیچد. رابرت واتسون، رئیس سابق مجمع بین‌المللی تغییرات آب و هوایی سازمان ملل، می‌گوید: افزایش دما در حد سه درجه یک کمینه واقع‌بینانه است. زیرا بسیاری دیگر، براین باورند که دستکم ۴درجه بر میانگین دمای کره زمین تا کمتر از نودسال آینده افزوده می‌شود. رخدادی که معنی مهیبش خشکسالی مداوم در اروپا است. ضمن اینکه بخشهای بزرگی از چین، هندوستان و بنگلادش مبدل به بیابان شده، رودخانه عظیم کلرادو به باریکه‌ای بدل گشته و بخش گسترده‌ای از جنوب غرب ایالات متحده غیرقابل سکونت خواهد شد. و البته تکان‌دهنده‌تر آنکه چشم‌انداز افزایش پنج درجه‌ای دمای زمین، پژوهشگران برجسته اقلیمی دنیا را برانگیخته تا از پایان تمدن بشری سخن گفته و هشدار دهند!

۲⃣ اما آیا دانستن اینکه ما می‌توانستیم از همه این تغییرات کابوس‌وار جلوگیری کنیم، یک دلداری است یا یک نفرین ابدی؟! زیرا از دهه بین ١٩٧٩ تا ١٩٨٩، ما یک موقعیت عالی در اختیار داشتیم تا بحران اقلیم را حل کنیم. قدرتهای بزرگ دنیا در چندین امضاء یک چهارچوب قانونی جهانی را برای کاهش انتشار کربن تأیید کردند. در طول آن سالها، شرایط برای پیروزی نمی‌توانست مناسب‌تر از این باشد. موانعی که ما در حال حاضر آنها را دلیلی برای کوتاهی‌مان می‌دانیم، هنوز پیدا نشده‌اند. تقریبا هیچ مانعی بر سر راهمان نبود – هیچ چیز، به جز خودمان! افسوس که قدر ندانسته و آن فرصت بی‌تکرار را سوزاندیم.

۳⃣ تقریبا هر چیزی که در مورد تغییرات اقلیمی اینک میدانیم، در سال ١٩٧٩ هم می‌دانستیم. آن‌زمان داده‌های جمع‌آوری شده از سال ١٩۵٧ به بعد آنچه را که پیش از پایان قرن بیستم شناخته شده، تأیید می‌کنند: آدمی، ماهیت نیوار – اتمسفر – کره زمین را از طریق احتراق بی بند و بار سوخت‌های فسیلی تغییر داده است. پرسشهای علمی عمده حل و فصل شده و مورد بحث نبودند و زمانی که دهه ٨٠ میلادی آغاز شد، توجه از تشخیص معضل به جزییات عواقب پیش‌بینی شده از آن جلب شد. در مقایسه با نظریه ریسمان-string theory-و مهندسی ژنتیکی، “پدیده گازهای گلخانه‌ای-استعاره‌ای که به اوایل سالهای ١٩٠٠ بازمی‌گردد-یک تاریخ کهن بود که در مقدمه هر کتاب زیست شناسی معرفی می‌شد. علم پایه نیز هم چیز پیجیده‌ای نبود و می‌توانست به یک اصل-axiom-خلاصه شود. انتشار دی اکسید کربن هر چه بیشتر به نیوار، به معنای گرم شدن بیشتر زمین و هر سال با سوزاندن ذغال سنگ، نفت و گاز، نوع بشر هر چه بیشتر مقدار شرم‌آوری از دی اکسیدکربن را به نیوار خالی می‌کند.

🔻اما چرا آن هشدارها را جدی نگرفتیم و چرا هنوز هم تداوم بی‌سابقه آتش‌سوزی در جنگل‌های شمال سوئد و پیامِ دردناک آن را جدی نمی‌گیریم؟ مگر نشانه‌های فروپاشی را نمی‌بینیم؟

🔶ادامه دارد🔶

#مادر_تحلیل‌ها
#سی‌سال_غفلت_درنابودی_یک_دشمن_مشترک

https://t.me/darvishnameh/7507

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.