✅ نگاه یکی از خوانندگانِ #دهه‌شصتی درویش‌نامه به صاحبِ #درویش‌نامه! ✅

✅ نگاه یکی از خوانندگانِ #دهه‌شصتی درویش‌نامه به صاحبِ #درویش‌نامه! ✅

🇮🇷: @darvishnameh

سلام
دیروز سه‌شنبه بود و از قضای روزگار، سه‌شنبه‌های بدون خودرو مصادف شد با هشتم آبان ماه …
و از آنجایی که ما دهه شصتی‌ها همیشه عقبگردی در تاریخ معاصر، برای یافتن خاطرات مشترکمان داریم؛ به هشتم آبان ۱۳۵۹ رفتم.
روزی که نظامیان حزب بعث صدام، از جنوبِ شبه‌جزیره آبادان اقدام به دورزدن این منطقه برای سیطره‌ی کامل بر شهر نمودند.
اما در کمتر از ۲۴ ساعت مدافعین شهر با مقاومتی مثال‌زدنی کاری کردند کارستان و اجازه ندادند آبادان به سرنوشت خرمشهر دچار شود!
خب، شاید بگویید این مساله چه ربطی به سه‌شنبه‌های بدون خودرو دارد؟!
در ظاهر هیچ ربطی ندارد …
ولی ما دهه شصتی‌ها به هر واسطه برایش ربط پیدا می‌کنیم👌
به جرات می‌توان گفت: ۸ آبان ۱۳۵۹ تنها عاملی که باعث هوشیاری و اطلاع مردم و قوای نظامیمان از یورش بعثیون به جنوب آبادان شد؛ حماسه‌ی “شهید #دریاقلی_سورانی” بود که با یک دوچرخه چندین کیلومتر را رکاب زد تا به شهر رسید و شرح واقعه داد و نهایتاً اقدام به موقع در مقابله با این یورش صورت گرفت.
همیشه برایم سوال بود که این شهید با وجود اینکه یک اوراق‌فروشی داشت و ماشین در اختیارش بود، پس چرا برای صرفه‌جویی در زمان از ماشین استفاده نکرد و دوچرخه را ترجیح داد؟!
تا اینکه دیشب با مشاهده یک برنامه تلویزیونی متوجه شدم که دشمن می‌توانست گرای ماشین را بگیرد و آن را منهدم کند، ولی این امکان را برای دوچرخه نداشت و “شهید دریاقلی سورانی” از این مطلب مطلع بود.
مخلص کلام اینکه؛ از منظر جنگ سخت هم که بنگریم، دوچرخه از جهاتی بر خودرو مزیت دارد.
نمی‌دانم چرا این مطلب را نوشتم! شاید همانند شما به دنبال بهانه‌هایی برای سرکردنِ زمستان باشم …
شاید هم دلم برای مردان بی‌ادعای مدافع این بوم‌و بر تنگ شده، مردانی که هنوز نسل‌شان ادامه دارد و به هیچ حزب و جناحی وصل نیستند و تنها پای اعتقادات‌شان ایستاده‌اند.
اعتقاداتی که برای پاره‌ای از مدعیان، محترم نیست!
مدعیانی که در ظاهر روشنفکری و شعارهای زیبای حقوق بشری و شهروندی و محیط‌زیستی رخ می‌نمایند.
از قضا دیروز بزرگترین راهپیمایی صلح جهان(حماسه‌ی عظیم اربعین) هم بود …
و شما به عنوان یک فعال محیط‌زیستی ارادت‌تان را به این حماسه در قالب یک مطلب در کانال‌تان نشان دادید.
اما مدعیان و حامیان ظاهری محیط‌زیست که نه عرق دینی دارند و نه ملی! شدت بغض‌شان را از این حماسه با جمله‌ای که به لحاظ دستوری هم غلط بود نشان دادند و نوشتند: “حب الایران یجمعنا”!
خوشحالم که شما هم به حفظ منافع ملی پایبندید و هم دینی …
و خوشحال‌ترم از این جهت که شما مدعی دفاع از محیط‌زیست نیستید، بلکه به طور واقعی، عملی، علمی و تخصصی در این جهت عرق می‌ریزید، حرص می‌خورید و ادای دین می‌کنید به این مرز و بوم …
به نظرم باید راهکاری برای جدایی صف مدعیان دفاع از محیط زیست از مدافعین واقعی آن پیدا کرد …
محیط‌زیست این مرز و بوم متعلق به ملت است و نسل‌های آتی آن …
و نباید به کسانی که به هر شکل و شمایل و ترفندی، به اسم محیط‌زیست، حقوق بشر و … به انحا مختلف به اعتقادات ملت دهن‌کجی می‌کنند، اجازه ورود سطحی و عوام‌فریبانه به این جرگه را داد، چرا که هم اینانند که باعث بدبینی‌هایی به این مقوله شده‌اند.
به عنوان یک ایرانی که دلش برای وطنش می‌تپد، مطالبه‌ام از شما این است که همین طور بمانید:
ثابت قدم، معتقد و از جنس مردم …
باتشکر …

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/5028

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.