فرازها و فرودهای مهار بیابان‌زایی از دید خوانندگانش

شب‌های بی‌پایان نخفتم
پیغام انسان را به انسان بازگفتم …

شادروان فریدون مشیری

به بهانه 4 سالگی وبلاگ مهار بیابان زایی

تقریباً یک ماه از آغاز پنجمین سال فعالیت این تارنما می‌گذرد. به همین بهانه از خوانندگان عزیز و باوفای مهار بیابان‌زایی خواسته بودم تا برایم از نقاط ضعف و قوت این کودک مجازی 4 ساله بنویسند تا نوجوانی و جوانی‌اش را به مدد این تجربیات سازنده بتواند با سلامتی و شادابی گذرانده و به مرز پختگی برسد.
به باور محمّد درویش، «مهار بیابان‌زایی» تنها هنگامی می‌تواند از حضوری مؤثر در دنیای وبلاگستان فارسی برخوردار باشد که بتواند خود را پیوسته در معرض پایش و ارزیابی مخاطبانش قرار داده و قابلیت صیقل‌پذیری‌اش را بالا ببرد.
اینک ضمن سپاس از دوستان عزیزی که دعوتم را زمین نیانداخته و اجابت کردند، به انتشار کامل نظرات ایشان می‌پردازم که از طریق ایمیل یا کامنت دریافت کردم. البته از ذکر نام آن گروه از خوانندگان عزیزی که صرفاً تبریک گفته بودند، صرف‌نظر شده است.

برای دیدن و خواندن نظرات کامل دوستان کافی است تا بر روی عنوان مطلب‌شان کلیک شود.

1- فاطمه ظفرنژاد : تقدیر از مهار بیابان‌زایی برای مقابله با مافیای سدسازی
2- پیام شهابی : کسی هست که همیشه با نوشته‌هایش به یادم می آورد، نباید نا امید شد!
3- مجتبی پاک‌پرور : گفتن از محیط زیست در قالب مهار بیابان‌زایی چیزی شبیه پرداختن به مهارت نجات غریق است …
4- مرد خاکی : مهار بیابان‌زایی مردم را به مباحث محیط زیستی علاقه‌مند کرده است
5- استاد احمد آل یاسین: انشاالله دیگر محیط زیست‌نوازان نیز به شما تأسی کنند …
6- استاد هرمز ممیزی: منتظر رتبه نخست هستم!
7- محسن نصیری: وبلاگت مرا امیدوار می‌کند که محیط زیست دیگر آن مظلوم بی پناه سابق نیست …
8- صفورا زواران حسینی: نکته‌ای که تا به حال نگفته‌ام!
9- اسد افلاکی : کسی که بزرگترین دغدغه‌اش حفظ محیط زیست است … بی هیچ منم کردنی!
10- کتایون ربیعی: اولین چیزی که آموختم نام نامی بیابان بود!
11- شقایق ن. : مهار بیابان‌زایی ساده می‌نویسد و با مدرک
12- حسام الدین ناصری: امید به گرفتن جشن پنجاهمین سالگرد تولد مهار بیابان‌زایی
13- persieneyes : وبلاگی که همیشه می‌خوانم …
14- گاهنامه طبیعت ایران: وبلاگی زنده و فعال …
15- لیلا عباسی : آرزو برای تداوم مهار بیابان‌زایی
16- شاهین سپنتا : پایگاهی پرخواننده و پربار …
17- محمّد خسروشاهی : شاید موفق‌ترین وبلاگ زیست‌محیطی ایران!
18- فرشید فاریابی: نوزادی که نشان داد بخت بلندی دارد …
19- مهرگان : کیک تولد 4 سالگی کجاست؟!
20- سمیرا : این تولد، تولدی است برای سرسبزی‌های ایران‌زمین
21- کمال‌الدین ناصری:  مهار بیابان‌زایی وبلاگ بسیاری از محیط زیستی‌هاست …
22- حميدرضا عباسی-كوير : زبان نوشتاري اين وبلاگ فوق‌العاده است
23-  دکتر محمّد متيني‌زاده:  آرزو می‌کنم تارنمایت تعطیل بشه!
24- احمد رحماني: مهار بیابان‌زایی در نوک پیکان روشنگری!
25- دکتر احسان زندي اصفهان: به اميد جشن چهل سالگي اين تارنما
26- محسن زوارزاده :  من زمینه نوشته‌هایت را زرد زرد می‌بینم
27- آرياسپ: سه روز است که می‌خواهم اين چند خط را بنويسم!
28- شاهرخ جباری : هم چون آرزوی پایداری جنگل‌های میهن …
29- بديع : اولین بار که وبلاگتان را خواندم، اشکم درآمد …
30- فریبا والیات: راهی که می‌دانم مشقت بسیار داشت …
31- امیر سررشته‌داری: در شمار قویترین و جذاب‌ترین نوشتارها …
32- حسین نوروزی: درویش واقعا چه دارد برای دفاع در نزد قاضی عادل؟

در مجموع، مهمترین نقاط قوت و ضعف مهاربیابان‌زایی از دید این 3۲ نفر عبارت است از:

الف) نقاط قوت:
– جذابیت و گیرایی نوشتار
– سادگی و صمیمت متن
– تداوم، گستردگی و تنوع مطالب ارایه شده
– زبان صریح در مواجهه با طبیعت‌ستیزان دولت‌سالار (سدسازی، درختان کهنسال و …)
– پرهیز از روشنفکرمآبی
– ارایه‌ی سفرنامه‌های جذاب و تصویری
– پاسخگویی به مخاطب
– استفاده‌های به جا از تاریخ ادبیات شعر و سخن پارسی
– مثبت‌اندیشی و انتقال امید به مخاطب
– پشتکار و پیگیری موضوعات ارایه شده تا حصول به نتیجه
– اطلاع‌رسانی مؤثر در حوزه محیط زیست، بیابان و بیابان‌زایی
– تبدیل شدن به یک منبع اطلاعاتی مهم در حوزه محیط زیست
– دادن امید و انگیزه به دیگران برای وبلاگ‌نویسی
– تقویت اتحاد و هم‌افزایی بین طرفداران محیط زیست در ایران
– حمایت از فراخوان‌های سبز و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی

ب) نقاط ضعف:
– انسجام نوشته‌ها به دلیل انبوهی آنها گاهی تزلزل یافته است. می‌خواهم بگویم که «کم گوی و گزیده گوی» نه همیشه اما برخی اوقات توصیه به جایی است؛
– در پاسخ به برخی اظهار نظرهای ناموافق گاه عنان از کف رفته است؛
– گاهی هر چند به ندرت کارکرد وبلاگ با محل توزیع جزوات درسی محیط زیست اشتباه شده است.
– عدم توجه کافی به موضوعات مربوط به منابع خاکی کشور
– کم بودن تعداد زیرتیترها در یادداشت‌های طولانی
– اصرار بیش از حد بر فارسی نویسی و استفاده از کلمات نامأنوس و غیرمتداول فارسی.
– فزوني مطالب باعث از بين رفتن برخي از اثرات سازنده مي‌شود.
– رعایت خط قرمزها.

گفتن ندارد که با خواندن نظرات ارزشمند شما دوستان و دریافت موج انرژی مثبتی که از هموطنان نادیده‌ام، می‌گیرم توانسته‌ام تا به اینجا برسم. گاه یادداشتی از هموطنی ناشناس از آن سوی آب برایم می‌رسد که سخت به هیجانم می‌آورد. پیدا کردن دوستان عزیزی در کانادا، آمریکا، لبنان، سوئد، استرالیا و … را مدیون همین فضای مجازی پویا و ارزشمند هستم.

در اینجا یکی از نظرات پرمهر هموطنان شریفم را منتشر می‌کنم:

Baa salaam,Man dar Canada  zendegi mikonam
v farsi font nadaaram, b har haal
mikhaastam begam k az site e shoma besyaar khorsand shodam, chon:
1-khatar e khoshksaali kamtar shodeh
2-baa b kaar giri az wagegaan e farsi,besyaar shivaa neveshtid,masalan, BAARESH HAA ye AASEMAANI ra bejaa ye NOZOLAT JAVI k dar akhbaar e Iran migooyand, be kaar bordid, AFARIN, bar shoma, ey kaash sedaa v simaa ye keshvar e maan hamin kaar ra mikard,,,v niz be jaa ye TRADDOD E VASAAEL E NAGHLIEH migoft RAFT O AAMAD KHODRO HA,

Shaad o pirooz baashid,
rooz e khobi daashteh baashid, chonan k man baa khandan e negaaresh e taan daashtam,
Taban,

باز هم از دوستان و خوانندگان گرامی کلبه‌ی مجازی درویش می‌خواهم تا نگاه انتقادی و پرسش‌گر خویش را از من دریغ ندارند و کمک کنند تا مهاربیابان‌زایی همچنان بتواند به جلو گام بردارد.

نقش هستی‌ساز باید نقش بر جا ماندنی
تا چو جان  خود جهان هم جاودان دارد تو را

29 فکر می‌کنند “فرازها و فرودهای مهار بیابان‌زایی از دید خوانندگانش

  1. مرد خاکی

    درود بر جناب درویش عزیز

    بسیار کار پسندیده ای کردید که نظرات دوستان را در یکجا آوردید….

    برایتان بهترین ها را آرزومندم

    روز خوش :)

  2. متتی

    خواهش من این است که تا حد ممکن از ایجاز استفاده کنید. الان بیشتر مواقع پستها بیش از حد بلند هستند.

  3. محمد درویش نویسنده

    برای مرد خاکی عزیز:
    این کمترین کاری بود که می تونستم در پاسخ به این همدلی های جانانه و فراموش نشدنی انجام دهم رفیق عزیز.

  4. محمد درویش نویسنده

    به متنی گرامی:
    شما اگر خواهش هم نمی کردید، بر روی پیشنهادتان فکر می کردم و می کوشیدم تا عملی شود. اما حقیقتش این است که درد دل طرفداران محیط زیست زیاد است هموطن! درود بر شما.

  5. محمد درویش نویسنده

    به شقایق:
    قیافه رو می تونم حدس بزنم! اما به نظرتون از پشت چند تا از اون نظرها می شه به راحتی با دنیای آدمهایی که آن سطور را آفریده اند ارتباط برقرار کرد؟ به نظرم جذابیت کم نظیر وبلاگستان همین توانایی دل چسبی است که به من نوعی می دهد تا به کشف و شهودی جذاب و ارزشمند بپردازم و بپردازی و … این وسط در این بده بستانهای نوشتاری احساس کنی که داری پالوده تر و پیراسته تر می شوی … با تک تک کلمات کمال الدین ناصری عزیز زندگی کردم … یادداشت مجتبی هنوز برایم بسیار چسبناک است … یادبرگ حمید را هر بار که می خوانم حالی خوش را تجربه می کنم … متینی زاده همانی هست که باید باشد و دوست دارم که باشد … با دادگاه حسین کلی صفا می کنم و از خواندن یادداشت کوتاه آن خانوم خانه دار همچنان اشک در گوشه چشمانم حلقه می زند … شاید یک روز بیشتر از آن یادداشت ها نوشتم که برایم همه عزیزند … بخصوص اگر روزهای من را برایم تداعی کنند!

  6. صدرا

    با سلام،از حسن نظر و توجه شما بی نهایت سپاسگزام و توصیه های ارزشمندتان را به گوش جان می پذیرم.

  7. نفیسه ب

    سلام آقای درویش
    خواستم بگویم که اگر در سال سوم دبیرستان با وبلاگ شما آشنا نمی شدم(آن روزها که آبگیری سد سیوند دل همه ی دوستداران ایران و طبیعتش را به آتش می کشید و …) شاید هرگز رشتۀ خود را از ریاضی به تجربی تغییر نمی دادم. هر چند در دانشگاه نتوانستم رشته مورد علاقه ام(زیست شناسی) را بخوانم، امّا جالب اینجاست که باز هم وبلاگ شما بود که با معرّفی خانم دکتر ربیعی دید مرا نسبت به ارتباط رشته های علوم پزشکی و طبیعت باز کرد. حالا امیدوارم بتوانم تا چند سال آینده یک داروساز سبز باشم.
    با یک دنیا امید و آرزو برای طبیعت
    و با سپاس
    نفیسه

  8. محمد درویش نویسنده

    نفيسه عزيز: از صميم دل برايت بهترين ها را آرزو دارم و اميدوارم روزي بتواني در هيبت يك داروساز سبزانديش به ملك و ملت خويش خدمت نمايي. زنده و پايدار باشيد.

  9. نيره سعادتي

    سلام برشما
    خيل بازديد كنندگان از وبلاگ شما خود گوياي خاموشي است از ارزش كار شما. همچنان توانمندو پيروز باشيد

    درد دلي پر ، از غبار پايدار شده جنوب رادر «نآمده سيل تر شدستيم» واگويه كرده ام! اگر فرصتي شد خوشحال مي شوم بخوانيد

  10. محمد درویش نویسنده

    خانم نیره سعادتی عزیز:
    نخست آن که سپاس از نگاه مثبت تان به مهار بیابان زایی. دوم این که خوشحالم که از زاویه ای تازه به عواقب توفانهای گرد و غبار اشاره کرده اید. البته ملاحظاتی هم وجود دارد که در همانجا اشاره خواهم کرد … درود بر شما و بابت درختکاری هم خسته نباشید.

  11. مريم

    سلام آقاي درويش
    لازم از اطلاع رساني که در زمينه محيط زيست و طبيعت انجام مي دهيد از شما کمال تشکر را نماييم و من به شخصه از اين کار فرهنگي شما لذت مي برم ولي در عمل چه راه کارهاي را جهت مقابله با اين تخريبات گسترده پيشنهاد مي کنيد؟

  12. محمد درویش نویسنده

    با درود بر شما و سپاس از محبتتان. کارهای فراوانی می شود انجام داد که من تاکنون در طول 1200 یادداشت این تارنما به آن اشاره کرده ام. از جمله مهمترین کارها افزایش دانایی مردم و اطلاع رسانی در حوزه محیط زیست است. مردمی که حفظ طبیعت برایشان مساله باشد، خود بهترین وکلای مدافع آن بوده و اجازه نخواهند داد به هیچ دولت سالار یا زمین خواری که طبیعت را به یغما برد. دوم کمک به کاهش مصرف انرژی به خصوص در حوزه سوختهای فسیلی و تغییر رویکرد به سمت کارمایه های نو. بهبود شیوه های بازچرخانی آب، پالایش دوباره زباله، کاهش وابستگی معیشتی به سرزمین، پرورش و جایگزینی مسعدترین فرزندان این بوم و بر در حرفه مقدس آموزگاری – به ویژه در سطح دبستان و راهنمایی و … از جمله آن راهکارهاست. موفق باشید.

  13. سيدجعفرسيداخلاقي

    جناب آقاي مهندس درويش
    سلام
    تولد5 سالگي تارنماي مهار بيابانزايي را به شما و قاطبه مخاطبان آن شادباش و فرخباد مي‌گويم . اگه اشتباه نكنم اين تولد يه جورايي هم گره خورده با ظهور دولت اصولگراي نهم و به نوعي مي شه گفت سايت شما ضمن اينكه هديه اي از دولت نهم است محتواي آن نيز شايدترجمانيست از كارنامه اين دولت در حوزه محيط زيست و بيابان !؟
    تا جاييكه از متون درسي دانشگاهم به خاطر دارم با خشک شدن کامل درياي ميوسن در 12 تا 18 ميليون سال پيش اولين بيابان و كوير به عنوان آيات الهي تولد يافت. هرچند كه بوجودآمدن دشت هاي ساحلي و پيدايش دشت هاي كويري با توده هاي بزرگ شن، ريگ و…. به تحولات دوران چهارم برمي‌گرده و برآمدن كويرها به گونه امروزي به اواخر دوره يخبندان ، يعني در 10 تا 15 هزار سال اخير مربوط ميشه. عرض كردم دريا خشكيد و بيابان متولد شد .مي خواهد بگويداگر دريا و گهرهايش را قدر ندانيم خواهد خشكيد و بيابان ها متولد مي شوندو….وبلاگ مهار بيابان متولد شد تا ديگرتولدهايي از اين دست رخ ندهد. محيط و زندگي هم به سان همان درياست. ديروز درياي ميوسن خشكيد امروز درياي ….. . البته آنچه مسلم است اصل پايداري محيط يك سنت الهي است وچه زيبا قرآن فرموده: فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلا هرگز براى سنت خدا تبديلى نخواهى يافت ، و هرگز براى سنت الهى تغييرى نخواهى يافت . براين اساس از نظر من تارنماي مهار بيابانزايي نمايي است از اين تفكر قرآني. چه، توسعه و تقويت اين گونه نماها كمك شاياني به نوع بشر خواهد نمود.باخودم گفتم وبلاگ شما را به نام وقايع اتفاقيه بيابان و محيط زيست يادكنم ديدم كم است گفتم آنرا بيابان مقدس بنامم باز ديدم كافي نيست گفتم آنرا حديث بانمك بيابان بنامم ديدم سبك است گفتم آنرا تارنماي شق القمر نام نهم باز ديدم ضعيف است گفتم آنرا صوراسرافيل محيط زيست بنامم باز ديدم كافي نيست نهايت ديدم اينها همه هستند و هم نيستند چراكه وبلاگ مهار بيابانزايي فرياد پرطنين درويشي اوج نشين درتارك وبلنداي محيط زيست ايران است از اينرو جاودانه خواهد ماند و سر اين جاودانگي هنرش درنوآوري، تحليل ،اطلاع رساني شفاف و نقادي خيرانديشانه و خير خواهانه است. خلق تركيبات زيبا و بديع از ديگر لطايف اين وبلاگ است .گاهي اوقات تن سپردن بي مهابانه شما به توفان درياي مواج بيابانزايي تحسين برانگيز است ( دل به دريازدن و دل به كام نهنگ سپردن).
    توخود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
    ايام به كام موفق و پيروز باشيد
    سيداخلاقي

  14. حسن روحی پور

    این حقیر همیشه بیش از آنکه بنویسد، می اندیشد که چه بنویسد و بعد معلوم می‌شود که چند ساعتی غور و تفکر نموده ولی سر انجام کلمات یک سیاهه نیمه صفحه ای جلو چشمانش رژه می روند. بگذریم؛ اما حال می خواهم در باره درویش و وب لاگش فی البداهه به نگارم تا از قید تفکر و تقید رها شوم و درويش بی کشکول (من همیشه در محاوره حضوری و یا تلفنی ابتدا از درویش می پرسم کشکولت کجاست!؟ یا او را درویش بی کشکول صدا می زنم) را آنچنانکه دیده ام و می‌بینم توصیف کنم. داستان کشکول مرا همیشه بیاد کودکی ام در شهر بسیار کوچک زادگاهم – بهبهان – می اندازد که در واپسین های غروب که خورشید در پس کوه‌های بلند شهرمان سر فرو می برد و جایش را به تاریکی‌ها می سپرد، دراویش با محاسنی بلند که گاهی با ریشی دوشاخه همراه بود با کشکولهای چوبی خوشرنگی نوای یا علی سر می دادند و کوچه ها را در تمامی شهر در می نوردیدند. نواهایشان با کشکول خالی آغاز می شد و آخرهای شب که از بازی‌های کودکانه به منزل بر می گشتیم ، گاهی صدای چند سکه ای را که از رهگذاران گرفته بودند کشکول چوبی‌شان را کوک کرده بود اما همیشه خالی بود. اما درویشی که من می شناسم کشکولش خالی نبود. از همان اوان نیز که شناختمش نیز کشکولش پر بود. پر بود از احساسی که بازتابی از نواهای غم انگیز و گاهاٌ دل انگیز سرزمینش بود. اول بار که با او آشنا شدم جوانکی یافتم با قدی میانه لاغر اندام,خوش برخورد و موهايی نه چندان کم و یک دوستی پایدار در حوزه افکار روشنفکرانه. و حال می بینمش با سری نسبتاٌ طاس و قواره ای که تناسبش از اندوهی که بر محیط زیست سرزمینش وارد شده در هم ریخته است … اما همچنان سر زنده , شاد و کشکولی پر از همه چیز از نواهای دل انگیز پرندگان سرزمین مان گرفته تا نوای رودخانه های خاموش و آه سفید شوره زارهای کویر این مرز وبوم. هر موج کوچگی از دریا و هر اتفاق ساده ای در زندگی روزه مره کافی است تا باز تابش را در نوشته هاي درویش لمس کنی و بنیشینی و ساعت‌ها به آن بیاندیشی. خواندن نوشته ها چقدر آسان است اما هیچ فکر کرده اید که برای نوشتن هر سطرش چقدر باید تامل نمود و ‌ساعت‌ها اندیشید؟ تصور کنید در پس چهار سال نوشتن, آن هم در حوزه ای که همچون بوم سازگانش حساسیت بر انگیز است. درویش همان گونه که گفتم کشکولت مانند مانند کشکول دراویش کودکی من خالی نیست, شما امروز با کشکول نوشته هایت خالی‌های ذهن مرا در بزرگسالی با پیام‌ها و اندیشه های پر امید برای سرزمین‌مان پر کرده اید. پایدار باشید. روحی پور

  15. محمد درویش نویسنده

    استاد عزيزم دكتر حسن روحي پور عزيز: افتخار مي كنم كه در نظر شما انسان فرزانه صاحب كشكول ناپيدايي هستم كه خالي نيست. و بسيار خوشحالم كه نازك انديشي هاي گاه به گاه من مي تواند خالي ذهن پويا ي تان را پركند. زنده باشي دكتر جان.

  16. کتایون

    نفیسه عزیز سلام. پوزش از این که این همه دیر نظرات این پست آقای درویش را خواندم و لطفت را به خودم دیدم. گمان من این است که تنها کافی است انسان دلش برای زمین بلرزد، آنگاه در هر جایگاه و مقام و حرفه ای که باشد راهی برای کمک به حفظ آن پيدا می کند.
    همیشه خوب و خوش باشی.
    و سپاس از شما آقای درویش که مسبب این آشنایی ها شده اید

  17. محمد درویش نویسنده

    سلام خانم دكتر ربيعي عزيز
    ممنون از پاسخ سزاوارانه و الطاف پرمهرتان. زنده و سرافراز باشيد و سلام مرا به مردمان زنده دل ديار زنده رود برسانيد. اميد كه هر چه زودتر زنده رود در زير سي و سه پل دوباره جاري شود …

  18. نيما

    درویش عزیز
    شما مصداق بارز بیت معروف “مرا دردیست در سینه که گر گویم جهان سوزد وگر پنهان کنم تا مغز استخوان پوسد” را برایم تداعی می کنید. ممنون که بی تفاوت نیستید و درد سوزان تخریب سرزمین را فریاد می کنید. باشد که حجت بر همگان تمام شود و عاقبت گوش شنوایی پیدا شود.
    ایامتان سبز و نوروزتان مبارک

    پاسخ:

    یک دنیا ممنون نیما جان … کاش سزاوار این محبت و همراهی خالصانه همواره باشم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.