«يك بادبادك، پرواز كردن و اوج گرفتن خويش را مديون باد مخالف است. از مورد انتقاد قرار گرفتن نهراسيد.»
وینستون چرچیل
سیامک معطری را همهی طرفداران محیط زیست و فعالان حوزهی طبیعت ایرانزمین میشناسند. شاید کمتر کسی را بتوان سراغ گرفت که به اندازهی او کار تشکیلاتی برای نهادینه کردن فعالیتهای محیط زیستی در ایران انجام داده باشد. آن هم فردی که به دلیل ماهیت نگاه ناراضیاش به محیط، هرگز نتوانسته درچارچوب یک تخصص خاص خود را محدود کند. حتا نگاهی به ویترین مدارک دانشگاهیاش و تنوع موجود در آن نشان میدهد که او تا چه اندازه فرا رشتهای میاندیشد. از همین روست که شاید هنوز هم خود را ترجیح میدهد دانشجو بداند و بنامد.
برخی از یادداشتهایش را بسیار دوست دارم؛ برخی دیگر دلم را لرزانده است و برخی نیز سرشار از نکتههایی آموختنی است؛ امّا شاید بیشتر از همه درگیر شاخص زمین شادش باشم … ایمان دارم که با وجود معطریها، روزی ایران من هم سراسر عطرآگین خواهد شد و تنها و تنها یک صدا از آن به سراسر گیتی منتشر میشود: صدای نشاط و پایکوبی و ترانه و صدای جاودان و خوش عشق …
شما خوانندهی عزیز مهار بیابانزایی را دعوت میکنم تا نامهی پرمهر او را که به بهانهی آغاز پنجمین سال فعالیت وبلاگ مهار بیابانزایی به رشتهی تحریر درآمده است، بخوانید … مردی که با سلوک کمنظیرش به من و تو نشان داده و میدهد که چرچیل تا چه اندازه راست گفته است. امید که بادبادک روح بلندش همچنان در اوج باشد و بماند.
امّا بعد …
این نامهها و یادبرگها را که میخوانم … روشنم میدارند … امیدم میبخشند … و مرهمی میشوند بر اشکهایی که فراوان در طول این 4 سال بر کیبوردم ریختهاند … اشکهایی که فقط دکمههای همان کیبورد میدانند که چرا ریختهاند … دوستتان دارم … هم تو که این سطور را میخوانی و هم تو که سبب آفرینش آن شدهای …
درویش جان
نوشتن کار دشواری است، از دل نوشتن سختتر است، خوب نوشتن هنر است و مداوم نوشتن خردورزی پیگیرانه است. مهار بیابانزایی کاری کارستان است. هم آگاهی میدهد، هم چشمانت را نمناک میکند، بعضی وقتها هم نهیب میزند. از آن کارهایی است که میماند. کف روی آب نیست، در سطح نیست، فقط احساس نیست، اندیشمند است، مؤدب است. حرفش را میزند، ولی پرخاش نمیکند؛ خیلی خیلی که ناراحت شود، روزهی سکوت میگیرد. خجالتی نیست. مصلحتاندیش نان به نرخ روز خور نیست. کلمه را نمیپیچاند که از معنا بیافتد. کلمه را گرامی میدارد. کلمه را پاس میدارد. جامعه اطلاعاتی و عصر اطلاعات را فهمیده است. بعضی وقتها لباسی نو میپوشد، ولی دومینش را شوهر نمیدهد. تودرتو کار میکند. هوشمند است. همین است که دوستش داریم.
باید کم کم در فکر انتشار مطالب در فرمهای دیگری هم باشد. سی دی درآورد. کتاب چاپ کند. روی نوار صوتی حرف بزند. حرفش را پخش کند. روی نوار ویدیو حرف بزند. از این کارهایی که جوانها ی 17-18 ساله بلدند. بلوتوس کند. محتوا همان است که روی صفحهی مهار بیابانزایی میآید، ولی شکل تغییر میکند. یعنی یک حرف به اشکال گوناگون پخش میشود. درآن صورت به احتمال زیاد آدمهای بیشتری با حرف مهار بیابانزایی آشنا خواهند شد و شاید آدمهای بیشتری تلاش کنند تا زیست بوم یگانه سرزمین ایران حفظ شود. امیدوارم همیشه سبز و برقرارباشید.
سیامک معطری
دانشگاه بستون
در همین باره:
– دعوتی عام به بهانهی چهارسالگی تارنمای مهار بیابانزایی!
– فرازها و فرودهای مهار بیابانزایی از دید خوانندگانش
شما چرا وب لاگت گل نداره ؟؟؟؟؟!!!!!
صبح به خیر یک دسته گل رز زرد نامرئی تقدیم به شما دوست دار طبیعت.
سلام آقاي درويش عزيز
اول از همه، سالگرد تولد وبلاگتان را به شدت! تبريك ميگويم
دوم اينكه ايده جناب آقاي معطري در مورد بلوتوث كردن و يا انتشار ويدئو (در يوتيوب؟) فوقالعاده است. اگر هر كمكي از دست بنده بر بيايد دريغ نخواهم كرد، مطمئن باشيد. من هم معتقدم كمك به گسترش مطالب وبلاگستان محيط زيست از شيوههاي ياد شده، سهم مهمي در اصلاح شيوه برخورد با طبيعت از سوي مردم را ايفا خواهد كرد
پيروز و جاودان بمانيد
سلام
خسته نباشید
واقعا مطالب شما هم آگاهی می دهد و هم چشمان دل و جسم را نمناک می کند.
چقدر لذت بخش است که کسی اینچنین براینوشته های دیگری نظر دهد….5 سالگی ات مبارک
هیچوقت جمله شمایادم نمی رود: اگر قرار باشد برای نجات محیط زیست خونی ریخته شود با کمال میل حاضرم که جانم را فدا کنم و این یعنی نهایت عشق به کارو…..
سلام
این وبلاگ شده جزیی از بازدید های روزانه یعنی ساده تر که بگویم یعنی صبحانه!
صبح که کامپیوتر را روشن می کنم مطمئن از به روز شدنم خودش نشد اروند عزیزش ! اونم به روز نشد دوشنبه ای را منتظر مانده و صدایش را حتماَ خواهم شنید مثل اینبار که از آلودگی رودهای ایران سخن راند از فیلترهای ماسه ای اش و از جفایی که به آنها می شود .
این وبلاگ نظر و دیدگاه مرا نیز به نوعی بیشتر به سمت محیط زیستم سوق داد – نگاهم را عوض کرد و توجهم را هم به همچنین .
پس در پنجمین بهار مهار موفقیت به همراه شادابی و سرسبزی برایت آرزومندم .
بدرود.
سلام بر ژاله فتوره چي عزيز: اتفاقا گل داره … ان گلهاي زرد بر كف شنزار متعلق به تپه هاي ماسه اي روستاي مصر است.
ممنون … خيلي ممنون صداي بي صداي عزيز … روي كمكتان حساب خواهم كرد. زنده باشيد.
درود بر رسول عزيز. سپاسگزار محبتت هستم.
آن جمله باور قلبي من است … زنده باشيد و سرافراز بانو.
چه عطری داشت شاخه گل سیامک خان دراین باغچه معطر مهاربیابان زایی،راستی محمدجان امروزوقتی ازاداره برگشتم نیلوفربایک خبرداغ لذت بخش آنچنان غافلگیرم کردکه ازچرت دوست داشتنی بعدناهارصرفه نظرکردم.نیلوفردرزمینه ی انشائ نمازدرسال تحصیلی87-88برگزیده استانی شده بودوتندیس ولوح تقدیرمدارس غیردولتی راگرفته بود.قشنگی آن اینه که نیلوفربدون اجباروتکلیف من ومادرش نماز میخونه وماهیچ خبری ازمحتوای انشائ اون نداریم،حتی مادرش میگه یه روزمدیرمدرسه اون زنگ زده وگفته نیلوفر یه انشائ نوشته ولی برگه اون حاشیه کاری نداره وتزیین هم نشده امامتاسفانه دیگه فرصت نبود که برگردونیم…!خوشحالم چون فقط برآمده ازوجودش بود.
ابوحنانه عزیز … شاید اگر نبودند خوانندگانی چون تو، مهار بیابان زایی هم این گونه نبود که اینک است. آنچه درویش انجام می دهد، کمترین دین و پاسخ به چنین همراهی های شورآفرین و انرژی بخشی است.
به امید دیدار …
درود بر هومان عزیز … چقدر دوست دارم دوباره شبی را در سبزکوه سرکنیم … چقدر دلم برای نیلوفر و علی و حمیرا عزیز تنگ شده است. قدر نیلوفر را بدان. دختر ماهی داری. بیشتر از سن شناسنامه ای اش می فهمد و صبورتر نشان می دهد … درست مثل مادرش. قدر کلبه گرمی را که از آن برخورداری بدان هومان جان و برای حفظ گرمایش نهایت تلاشت را بکن … که البته می دانم می کنی. در مورد عطر یادبرگ سیامک هم با تو موافقم … تعبیر زیبایی به کار برده ای. به دوستی ات افتخار می کنم رفیق 22 ساله! وای که این غافله عمر عجب می گذرد …
با عرض سلام و خسته نباشد.من هم حرفهای آقای معطری را کاملا قبول دارم.ایشان یکی از دانشمندان عصر حاضر هستند. خدا به ایشان طول عمر دهد و همه کسانی که در این راستا قدم برمی دارند.
هرگز از شنیدن آنچه شرافتمندانه انجام داده ای ،
شرم نداشته باش. ( شکسپیر)
سلام
سیامک جان .مرتضی پور هستم .اون زمانی که شاید اولین سازمان مردمنهاد محیط زیست رو با نام جبهه سبز کوهستان با دوستان کوهنوردم رقم زدیم من سرپرست گروه کوهنو ردی هما بودم وهیچوقت خاطره پاکسازی کوه در روز کوهنورد که شماها درتعداد زیاد به همراه دکتر بسکی روز به یاد ماندنی رو رقم زدید یادم نمیره وآخرین دیدارمون تو فرودگاه چابهار بود.خیلی دوست دارم بتونم باهات ا تباط مستمری داشته باشم. در حال حاَضر من دبیر زیست محیطی منطقه ۲۱هستم وبا کوهی از مشکلات زیست محییطی دست و پنجه نرم می کنم وشدیدا به کمک عزیزانی همچون آقای درویش وخانم ابتکار وهمه عاشقان این تفکر نیاز دارم
تلفن من۰۹۱۲۴۳۳۴۷۳۴علیرضا مرتضی پور
دبیر محیط زیست منطقه ۲۱ودبیر سرای محله تهرانسر شرقی(محله پاسداران)