موضوع شناسايي و طبقهبندی بیابانها و فرايندهای بيابانزايي، تقريباً از آغاز پيدايش مفهوم بيابانزايي در سال 1921 ميلادی توسط يک دانشمند انگليسی به نام “E. Bovill”، در شمارِ مهمترين گرايههای پويندگان علم در اين حوزه قرار داشته است؛ ليكن پيشينهی نخستين تلاش جدي كه با همين هدف و استفاده از كاربرد فناوري ماهوارهاي در شناخت بیابانها و ترسيم مناطق تحت اثر فرايندهاي بيابانزا، صورت پذيرفت، به سال 1977 بازميگردد. نتيجهی آن تلاش نيز، توليد نقشههاي جهاني با مقياس «25000000 : 1» بود. متعاقب آن، هلدن و استرن از دانشگاه لند در سوئد نيز با استفاده از اين فناوري و مقايسهی آن با نقشهی پوشش گياهي كشور سودان در سال 1981، به اين نتيجه رسيدند كه در طول 18 سال (76-1958) محدودهی بيابان 30 تا 120 كيلومتر به سوي جنوب در استان كوردوفان پيشروي كرده است؛ نتيجهای که پيش از او نيز، لامپري در 1975 آن را تجربه کرده و گزارش داده بود: متوسط پيشروي سالانهی صحرا از سال 1958 تا 1975 در کشور سودان، حدود 5/5 كيلومتر است.
مطالعاتي مشابه نيز در منطقهی هودنا (Hodna)، واقع در بخش شمال مركزي الجزاير، زير نظر فائو و يونپ در اوايل دههی 1980 به انجام رسيد كه هدف آن، تجزيهی اطلاعات رقومي چندزمانهی ماهوارهی لندست براي يك منطقهی مشخص و تعيين مقادير طبيعي مناسب و مرتبط با فرايندهاي بيابانزايي بود (فائو و يونپ، 1984). تقريباً همزمان با اين مطالعات، رفاهي در سال 1358 نشان داد كه كاربرد مستقل اطلاعات ماهوارهی «Landsat-1»، در اكثر موارد، صرفاً در مطالعات اجمالي مفيد خواهد بود و براي تهيهی نقشههاي دقيقتر، به مطالعات زميني و برداشتهاي ناحيهاي نياز است، چرا كه نقشهی حاصل از اين روش با نقشهی نيمهتفصيلي منطقهی تحت مطالعه، اندكي تفاوت را نشان ميداد. به همين دليل، دو سازمان فائو/يونپ و Kaushalya در پژوهشهاي خويش، ناچار شدند از ابزارهاي ديگري افزون بر نگارههاي ماهوارهاي سود ببرند. در اين ميان، كاشاليا موفق شد با استفاده از نگارههای ماهوارهاي (TM5 FCC) مربوط به 20 آوريل و 31 اكتبر 1986، نقشههاي ترسيمي ارتفاعي (توپوگرافي) موجود با مقياس «50000: 1» ، آمار جمعيت منطقه (حاشيهی شرقي صحراي تار، واقع در غرب ايالت راجستان هند به مساحت 6075 كيلومترمربع) در دو مقطع زماني 1961 و 1981 و سرانجام گزارشهاي اجمالي مربوط به ذخاير آبهاي زيرزميني، چگونگي تخريب را در هر يك از 5 شاخص معرف بيابانزايي به شرح زير نشان دهد:
1- از نظر تخريب پوشش گياهي، وي نتيجه گرفت كه 2 درصد از سطح مراتع و 4 درصد از مساحت جنگلها به كلي نابود شدهاند،
2- 2/4 درصد از كل منطقه تحت تأثير هجوم ناهمواریهاي ماسهاي قرار گرفته است،
3- در ظرف 25 سال گذشته، شهر جاژپور حدود 400 درصد رشد داشته است،
4- نوسان سطح سفرهی آب زيرزميني، از 26 تا 162 فوت در سال 1958 به 67 تا 370 فوت در سال 1986 افزايش يافته است،
5- فزوني شمار جمعيت، قابل ملاحظه بوده به نحوي كه نرخ آن، رقم 2/2 درصد را نشان ميدهد و متوسط تراكم جمعيت در هر كيلومترمربع از 102 نفر به 207 نفر افزايش يافته است. همچنين در مناطق شهري، تراكم جمعيت از مرز 6445 نفر در هر كيلومترمربع، پيشي گرفته است.
با سلام
نمی دونم در جریان حوادث اخیر سیاسی قرار گرفته اید یا خیر؛اما آنچه مشخص است نوید خوبی است برای فردای جنبش آزادی خواهی ایران …