تاریخچه‌ی مطالعات ارزیابی بیابان‌زایی در ایران و جهان -4

      به ‌دنبال توليد نرم‌افزارهاي جديد و پيشرفت فنون رايانه‌اي، نقش اطلاعات ماهواره‌اي نيز در مطالعات مربوط به تهيه‌ی نقشه‌ی بيابان‌زايي و ارزيابي آن، هر روز فزوني گرفت. از جمله، حسین ارزاني در 1376 براي ارزيابي و مديريت مناطق خشك و بياباني، پيشنهاد تلفيق سنجش از دور (RS) و سامانه‌ی اطلاعات جغرافيايي یا ساج (GIS) را مطرح كرد، چرا كه اعتقاد داشت با توجه به حساسيت و شكنندگی قابل توجه بوم‌سازگان‌هاي بياباني، مديريت اين زيست‌بوم‌ها به ظرافت خاصي نيازمند است، در نتيجه براي اعمال بهترين نوع مديريت، نياز به بررسي، پايش و ارزيابي مكرر و به روز پيراسنجه‌های تغييرپذير است. بررسی‌هاي وي كه در استراليا به انجام رسيده است، نشان داد؛ دو ابزار RS و GIS پس از انجام اصلاحاتي، قابليت بكارگيري براي توليد اطلاعات، مديريت اطلاعات و همنهاد آنها را به منظور برنامه‌ريزي مديريت و ارزيابي مكرر فرسايش و پوشش گياهي دارا بوده، مي‌توانند در اتخاذ شيوه‌اي مناسب، براي مديريت مناطق خشك مؤثر و مفيد باشند. Vinogradov (1995) نيز نسبت به استفاده از امكانات رقومي تأكيد كرده و از آنها در روش خود، برای پايشِ جريان بيابان‌زايي و تعيين مناطقي كه در آينده در معرض خطر بيابان‌زايي قرار خواهند گرفت، بهره برده است. وي روند بيابان‌زايي در منطقه‌ی آمودريا (آسيای ميانه) را در طول 30 سال، مورد ارزيابي قرار داده و نتيجه گرفته است: در طول دهه‌ی نخست (60-1950)، نرخ بيابان‌زايي كمتر از 5/0 درصد، در دهه‌ی دوّم (70-1960)، يك تا 5/1 درصد و در دهه‌ی سوّم (80-1970)، به سه تا چهار درصد در سال رسيده و در مجموع حدود 40 تا 45 درصد از منطقه را شن‌زارها پوشانده‌اند، در حالي كه در سال 1960، كمتر از 5 درصد منطقه به اشغال شن‌زارها درآمده بود. صادقي و نادي (1376) نيز مطابق روشي كه ارزاني (1376) به توصيف آن پرداخت، عرصه‌اي به وسعت 144 هزار هكتار از اراضي بياباني استان اصفهان، واقع در شهرستان نائين را، با دقتي قابل قبول (50000: 1) مورد ارزيابي قرار داده و براي هر يك از 38 واحد كاري تفكيك شده، پيشنهاداتي به منظور امكان برنامه‌ريزي مطلوب‌تر و بهبود كيفيت آنها ارايه دادند. دست آخر آن که مرتضی ابطحي در سال 1378 با بهره‌گيري از نگاره‌هاي ماهواره‌اي سنجنده‌ی MSS (مربوط به سال 1976) و سنجنده‌ی TM (مربوط به سال 1998)، به بررسي روند بيابان‌زايي در منطقه‌ی كاشان (به مساحت 722100 هكتار) پرداخت و در نهايت اعلام كرد كه حدود 1/13 درصد اراضي منطقه (بيش از 94 هزار هكتار)، شورتر شده‌اند. ابطحي همچنين به اين نتيجه رسيد كه امكان مقايسه‌ی اين دو نوع نگاره‌ی ماهواره‌اي با يكديگر دشوار است، چرا كه زمان برداشت، نوع سنجنده و حتا باندهاي برداشت آنها با هم متفاوت بوده و ناهماهنگ است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.