گروهي از محققين فرانسوي با لحاظ اين تعريف كه مناطق بياباني شده را، مناطقي كاملاً عاري از پوشش گياهي، فرض ميكند؛ پس از بررسي اطلاعات موجود، به اين نتيجه رسيدند كه طي سالهاي 1952 تا 1987 در كشور مالي بر وسعت اراضي لخت 5 تا 7 درصد افزوده شده است.
در حالي كه Babaev و همكاران (1993)، اين نوع نگاه به بيابانزايي را غيرواقعي و ناكافي دانسته و شناسههاي بيشتري را افزون بر لخت شدن اراضي، نشانهی بيابانزايي دانستهاند. از همينرو، 60 درصد اراضي كشور مالي را، بياباني شده ارزيابي كردهاند. آنها همچنين نرخ بيابانزايي در كشور خويش (تركمنستان) را، در يك دورهی 20 ساله (85-1965) محاسبه كرده و اعلام کردند: 56 درصد كشور با درجات شديد و خيلي شديد در معرض بيابانيشدن قرار دارد. دانشمندان تركمن، همچنين اشكال مختلف تخريب سرزمين را در 8 رده به شرح زير معرفي كردهاند:
1- تخريب پوشش گياهي،
2- فرسايش بادي،
3- فرسايش آبي،
4- شورشدن مزارع آبياري شده،
5- شورشدن خاك در اثر پيشروی آب دريا و مصرف مداوم آب رودخانهها در كشاورزي،
6- فشردهشدن خاك و تشكيل سله در آن،
7- پيشروي بيابان در اثر عمليات فني يا تكنوژنتيكي،
8- بيابانزايي به وسيلهی حيوانات.