هفتهي گذشته در آخرين روزهاي برپايي بزرگترين همايش محيط زيستي جهان در كپنهاگ، اين محمود احمدينژاد بود كه طلسم را شكست و براي نخستين بار در قامت فرد نخست قوهي مجريه در كنفرانسي شركت كرد كه از زمان شكلگيرياش در ريو – سال 1992 – هيچ يك از رؤساي جمهور پيشين ايران حاضر نشده بودند تا خود شخصاً رهبري هيأت اعزامي را برعهده داشته باشند؛ واقعيتي كه در نوع خود تأملبرانگيز بوده و نام رييس دولت دهم را براي هميشه در كتابهاي تاريخ محيط زيست ايران ثبت خواهد كرد.
علاوه بر اين، فرازهايي از سخنان دكتر احمدينژاد در پايتخت يكي از سردترين كشورهاي اروپايي در بارهي خطرات روزافزون و شتابناك جهانگرمايي بسيار اميدبخش بود؛ به نحوي كه شنيدن اين سخنان از رييس دولتي كه تاكنون كمترين توجه را به ملاحظات محيط زيستي نشان داده است، هم شوكهكننده و ناباورانه بود و هم اميدبخش و پيشبرنده. به ويژه آنجايي كه ایشان صراحتاً از همه دوستداران طبيعت و حيات انساني و گروههاي مردمي كه با سخنرانيها و تجمعات و روشنگريهاي خود، موجب تحريك حساسيت مثبت نسبت به ضرورت صيانت از محيط زيست شدهاند، تشکر کردند.
به نظر ميرسد بين دولت نهم و دولت دهم فاصلهاي ژرف در حوزهي جايگاه اختصاصيافته به محيط زيست وجود دارد! زيرا در دولت نهم تقريباً همهي دولتمردان به شكلي تظاهرات و فعاليتهاي گروههاي حامي محيط زيست را با ديدهي ترديد و شك مينگريستند؛ از وزير ارشاد بگير تا وزير كشور و معاون اول رييس جمهور و حتا خود رييس دولت نهم كه آشكارا منابع طبيعي را سد راه توسعه ناميد!
امروز اما، رييس سازمان حفاظت محيط زيست ميگويد: هر آنچه دارد براي حفظ طبيعت ايران هزينه خواهد كرد؛ اجازه عبور جاده در جنگل ابر را نخواهد داد؛ صنايع آلودهكننده را واميدارد تا استانداردهاي محيط زيستي را رعايت كنند و از همه مهمتر آن كه براي نخستين بار، يك متخصص عاشق طبيعت – دكتر محمدباقر صدوق – را به عنوان معاونت محيط طبيعي خود برگزيده است. رييس دولت دهم هم بر خلاف رييس دولت نهم ديگر حرفهايي نميزند كه طرفداران محيط زيست را برنجاند؛ ديگر مردم را تشويق به زاد و ولد بيشتر نكرده و نميگويد راه استان شدن از انفجار بمب جمعيتي ميگذرد! ايشان حتا اعتراضي به معاون خود نميكند كه چرا ايران را دهمين كشور تخريبكنندهي محيط زيست مينامد و در كپنهاگ نشان ميدهد كه به درستي خطر جهانگرمايي را دريافته و نويد مطالعات گسترده دولت متبوعش را در زمينه استحصال انرژيهاي نو – به ويژه خورشيد و باد – ميدهد.
حالا بايد به انتظار بنشينيم و ببينيم: آيا حضور احمدينژاد و سخنان سبز او نويدبخش آغاز دوراني جديد در مديريت محيط زيست ايران و هم راستا با آموزههاي مندرج در اصل 50 قانون اساسي هست؟
شما چه فكر ميكنيد؟!
آيا سخنان سبز احمدينژاد در كپنهاگ نويد يك دوره جديد در مديريت محيط زيست ايران است؟
۱ پاسخ