ديروز – 17 بهمن 1388 – براي رونمايي از يك واحد توليدي جديد در بخش كشاورزي راهي شهرستان شال در استان قزوين شدم (قابل توجه سام خسروي فرد عزيز كه ميداند چه ميگويم! نميداند؟). مطابق معمول سيلي از خبرنگار و عكاس و … در معيت جناب استاندار قزوين و ائمه جمعه و نمايندگان مجلس و ديگر مديران مرتبط و نامرتبط حضور داشتند تا روبان قرمز اين كارخانه را ببرند.
امّا نكتهي تأسفبار ماجرا، قرباني كردن (بخوان قتل عام) 5 گوسفند بي نوا در جلو پاي مقامات عزيز كشوري و لشكري بود!
يكبار ديگر دوستان را ارجاع ميدهم به خطبههاي ارزشمند امام جمعهي كاشمر، آيتالله سيد قاسم يعقوبي عزيز در نكوهش چنين حركتهايي و اميدوارم همه از وزير راه – دكتر بهبهاني – تبعيت كنند و از چنين نمايشهاي هولناكي آن هم در ملأ عام و پيش چشم كودكان ممانعت به عمل آورند.
پي نوشت:
وزير راه را آوردم تا بگويم: اگر لكنتهايش را ميبينم، قوتهايش را هم ميبينم! نميبينم؟
درود…
نه من همان خاکی ام منتها خاکی شخم خورده ی ز این روزگار:)
نه درویش جان..ندارد…اشاره ام به همان کم جان بود که بی جانش کردند…سیستان چنین جایی ندارد…
خراسانمان را که خشک است…اذربایجانمان هم همینطور…سیستان که خیلی وقت است به تاریخ پیوسته و مونده خوزستان که ان هم با این سازه های بد ترکیب می سپارد جان!
سرنوشت گوسفندی چنین بیش نیست که خوراک این اشرف مخلوقات شود!گوسفند کمتر گاز گلخانه ای کمتر!اینست رمز پخ پخ کردن این بی زبانان از سمت زبان داران!
درود بر مرد خاكي عزيز
اميد كه اين “زبان داران” روزي حق همه بي زبانان را هم به جا آورند …
زنده باشي رفيق.
پنج تا!!!؟
گفته بودم وزیر محترم راه بی موخره نخواهد بود!
درسته … گفته بوديد!
درود …
به نظر من اینگونه قربانی کردن ها با بت پرستی هیچ فرقی ندارد و باعث خشم خداوند میشود. اینگونه قربانی کردنها به اسم خدا نیست و برای دور کردن بلا از شخص است که گناه بزرگیست. دیدن منظره ماشین های آخرین سیستمی که برای جلوگیری از تصادف با خون قرمز شده اند حالم را بهم میزند. یا عروس و دامادی که برای داشتن زندگی بدون بلا گوسفندی را جلوی پایشان سر میبرند و جمعیت هم با شوق و ذوق منظره دست و پا زدن حیوان را تماشا میکنند. تازگیها برای میت هم مد شده قربانی میکنند تا بقول خودشان از مرگ بعدی جلوگیری شود… وای که چه ملت مسخره ای شدیم ما ساکنین ایرانزمین..
پاسخ:
قرباني كردن براي ميت را ديگر نمي دانستم! موافقم برخي از كارها و سلوك برخي از ما مصداق بارز “عتيقه بودن و جمود فكري” است! نيست؟
درود بر ژاله عزيز.
منهم آرزو میکنم به هر عنوان و مناسبتی این رسم ناپسند هرچه زودتر از جامعه و فرهنگ ما رخت بربندد و در اینجا فرصت را غنیمت دانسته برای نوشته قبلتا تنها میتوانم بگویم بقول شما آن زمانها که میشد توچال را از امیریه دید وقف و اوقاف معنا و مفهوم دیگری داشتند و کاری دیگر انهم در سیستمی دیگر اما امروز باورش سخت است چنین سازمانی که الگوی امانتداریست و. . . بفکر بده بستان و کاسبیست .
زنده باشي حسين جان … بايد بكوشيم تا اين آرزو را جامه تحقق بپوشانيم. خوشحالم كه اين طرفها بيشتر پيدايت مي شود بچه اميريه نازنين!
درود …
چند وقت پیش خانواده به دلیلی تصمیم گرفتند که گوسفند قربانی کنند . پایش را بسته بودند به نرده ای در حیاطمان که زیاد حرکت نکند و حیاط را کثیف نکند .
تمام مدت صحبت می کرد ( بخوانید ناله می کرد ) . چشمهایش را خیلی دوست داشتم . از 5 صبح هم بیدار شد و دوباره شروع به صحبت کرد . رفتم توی حیاط و تا ساعت حدود 8 کنارش نشستم . باور کنید دیگه هیچ ناله ای نمی کرد .
وقت رفتن ، خودم را توی اتاقم حبس کردم ، گوشهایم را محکم گرفتم و برای رفیقی که بخاطر خودخواهی ما داشت بال و پر می زد گریه کردم .
می دانم خنده دار است ، می دانم کلی مرغ و گاو و گوسفند و ماهی به منظور استفاده ی ما پرورش می یابند و می دانم که روزانه کلی از آنها ذبح می شوند، می دانم خوشمزه ترین غذاها با گوشت همین ها درست می شوند … اما … دلم نمی خواهد جان کندنشان را تماشا کنم … دلم نمی خواهد با یک گوسفند انس بگیرم و بعد گوشتش را بخورم . ترجیح می دهم که نبینم … همین!
مي فهمم كه چه مي گوييد … درود بر حس پاكي كه در اين فضا مي گسترانيد. من نيز نمي گويم كه همه بايد گياه خوار شوند. حرفم اين است كه فرهنگ خون ريزي و قرباني كردن چندش آور در معابر و جلوي چشم كودكان معصوم را به پايان ببريم.
همين.
زنده باشيد.
درود خدا بر درویش گرامی!
فکر می کنم اگر
ما هم گاو بودیم
روزی آدم ها
تن زیبای تو را
می آویختند آنگونه
از سیخونک آویزان ویترین قصابی …
چه غصه من نمی خوردم
دم به دم چشمانم خیس خون می شد
این بخشی از شعر جدیدمه که چه با حس تو سازگاره جونم!
منم به روزم حالا
چه همزماني و هم زباني غريبي …
زنده باشي ژرژ عزيز …
قطعا” منع چنین رسوم ناصوابی از سوی مدیران اجرایی می تواند در پایان دادن آن در سطح جامعه بسیار اثر گذار باشد…درود رفیق.
پاسخ:
صد در صد موافقم.
رسم قربانی کردن ( برای خشنودی خداوند یا خدایان و یا دور کردن ارواح خبیثه ) تاریخی هفت هزار ساله دارد و در تمام نقاط دنیا رایج است . جالب است بدانید که ابتدا انسان را قربانی می کردند و بعد بتدریج قربان کردن حیوان جای کشتن انسان را گرفت که تا همینجای کار هم خدا را شکر! . حالا که صحبت از قربانی و قربانی شدن است بد نیست دو نکته را هم عرض کنیم. اول اینکه تنها دین و آیینی که در طول تاریخ تاریخ به هیچ عنوان هیچ نوع قربانی نداشته و اساسا” قربانی کردن در آن گناهی بزرگ محسوب میشود ، آیین زرتشت است . دیگر آنکه همزمان با داریوش بزرگ، کارتاژها در شمال افریقا و سواحل مدیترانه حکومت میکردند. سندی در دست است که نشان می دهد داریوش هخامنشی پیغامی را برای پادشاه کارتاژ فرستاده است با این مضموم : “باخبر شده ام که شما در معابدتان کودکان را برای خشنودی خدایانتان قربانی می کنید. اهورا مزدا ما را فرمان داده است تا نگذاریم که شما اینچنین کنید. پس یا دست از قربانی کردن انسانها بردارید یا آنکه سربازان پارسی بسوی شما و برای جنگ با شما روانه خواهند شد ” . من تصور نمی کنم بجز داریوش هخامنشی هیچ رهبری و هیچ قدرتی در تاریخ جهان برای دفاع از حقوق بشر تصمیم به انجام یک چنین کار بزرگی گرفته باشد . چه بودیم، چه شدیم ..
پاسخ:
درود بر داریوش هخامنشی و ایرانیانی چون تو که سزاوارانه حرمتش را بزرگ می شمارند و بلند می دارند.
متاسفانه خرافات اقایان را تا سر حد رسانده. اوایل در مراسم قربانی کردن یک گوسفند بیچاره محکوم به اعدام بود حال به پنج گوسفند رسیده است!!!!!
پاسخ:
در برخی جاها کار خیلی بدتر است و به ذبح گاو و شتر هم رسیده است …
درود …
درود بر لطیف عزیز … سپاس.
به آخرین بع بع اوم گوسفندهای خدا بیامرز فکر نکنید به اون 5 دست دل و جگری فکر کنید که به سرعت از صحنه جنایت بیرون برده و به سیخ کشیده شدند!
حتی در ترکیه هم دارند صحبت از جلوگیری از قربانی کردن در ملا عام می کنند.
پاسخ:
درسته … بايد بكوشيم تا اين رسم را از خيابان ها و معابر عمومي شهر و ديارمان برچينيم.
سلام
در آئین شما که نماز و قربانی در عید سعید قربان نیز واجب نیست چرا اینگونه رفتار میکند؟
پاسخ:
منظورتان را متوجه نمي شوم جناب عبدالله … مي شود شفاف تر توضيح دهيد؟
درود …
باسلام هرکس وظیفه ای درزندگی وکار خودداره وهر کس میتونه مهمونی که یه منطقه.خونه .یا محل کار او میاد باید به هر نحوی از او پزیرایی کنه
خب اگه تحویل نگیرند باید چی کنند مگه واسه شما مهمون بیاد به هیچ عنوان تحویل نمیگیرید یا بهترین پزیرایی ازش میکنید. این حرف ها همش بهونه ای بیش نیست
شهر من شال
زنده باد شال