طبیعتمرد آشنای وطن، محمدعلی اینانلو، در آخرین یادداشت کوتاه اما عمیقش، دلم را لرزانده است، اگر که دوست دارید دلتان بلرزد، اگر که وطن را دوست دارید، اگر به این طبیعت ناب عشق میورزید، بدانید که او راست میگوید و هنوز فرصت هست تا :
از غرش پلنگ در این کهن بوم و بر یگانه لذت برد،
و هنوز فرصت هست تا تازیدن گور را، خرامیدن یوز را، سر به آسمان ساییدن افرا را، رسیدن میوهی بلوط را و آبی نیلگون خلیج فارس را ببینیم؛
هنوز میشود در پناه آبشار عشق، از عشق به سرزمین مادری گفت و هنوز مجال داریم تا بر روی0 والاترین چکاد بردبلند، فریاد بزنیم:
آی زندگی! ممنون که ما را در سرزمین کوروش آفریدی …
فقط کافی است تا به قول اینانلوی عزیز: از جنس خود اینها باشیم … خود طبیعت باشیم و بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم! از کوره در نرویم، صبور باشیم و با ظرفیت.
به خدا
ما آخرین نسلی هستیم که میتوانیم طبیعت ایرانزمین را نجات دهیم.
نگویید که نگفت و نگویید که نگفتم!
همین.
سپاس واژه:
همچنان قدردان سیل محبتهای دوستان و سروران و هموطنان عزیزم در جریان مسابقه بزرگ انتخاب برترین وبلاگ محیط زیستی جهان هستم.
ممنون از خبرگزاری مهر، خبرگزاری سبز، خبرگزاری ایرن، از رادیو کوچه و از درگاه مجازی بلاگ نوشت
و سپاس از او که ساده مینویسد:
توجه توجه : بشتابید . فرصت کمی باقیست
و یا این یکی که نمیتواند اینجا را دوست نداشته باشد!
و یا پیامی که میگوید:
رأی من: محمّد درویش
ممنون از همه که فراخوان رأی به مهار بیابان زایی را صادر کردند و همدلانه پارو میزنند و خستگی نمیشناسند و از صمیم دل می نویسند: پیروز باد مهار بیابان زایی.
به ویژه از انجمن محیط زیست دانشگاه پیام نور مرکز تهران.
درود بر آنها که رأی به مهار بیابانزایی را رأی به ایران میدانند.
باشد که محمّد درویش نشان دهد که شایستهی چنین توجه و همراهی و همدلی و حمایت کمنظیر و شوقبرانگیزی هست.
و این آخرین شکار محمّد درویش تقدیم همه ی پاروزنان و مردان طبیعت دوست ایرانی باد!
یوز ما با نگاهی غمگین و مظلوم، شکمی گرسنه (که دیگر از خوردن خرگوش به تنگ آمده)
به ما نگریسته است .
همینک به یاری او بشتابیم.
وای بر ما…
پاسخ:
بیاییم دعا کنیم که همان خرگوش به نان خشک و سبزی تبدیل نشه رفیق!
در حال حاضر بدترین کار این است که برویم در دویچه وله رای بدهیم و بعد تصور کنیم کارمان را انجام داده ایم و منتظر اعلام نتایج نهایی بنشینیم . رقبای ما که بیکار ننشسته اند . همهء حاضرین در این مسابقه تا آخرین لحظه برای جمع کردن رای تلاش می کنند . در نتیجه هر لحظه ممکن است هر کسی از دیگری پیشی بگیرد . همانگونه که در مسابقهء فوتبال تا آخرین لحظهء بازی ممکن است نتیجه ناگهان عوض شود ، در این مسابقه هم چنین احتمالی وجود دارد . بنابراین تا آخرین لحظهء باقی مانده از مهلت رای گیری می توان دوستان جدیدی را از طریق ارسال ایمیل ، کامنت نوشتن در وبلاگهایشان ، تبلیغ در فیس بوک و اعلام در تویتر و فرند فید دعوت به رای دادن به نمایندهء ایرانی ها در دویچه وله کرد . دوستان شخصی ، همکلاسها ، همکاران و اعضای خانواده را هم دعوت به رای دادن کنیم . فراموش نکنیم که حتی یک رای هم می تواند در آخرین لحظات نتیجهء مسابقه را عوض کند. در یک تیم قایق رانی به محض اینکه بچه های گروه یک لحظه غفلت کنند و در پارو زدن سست و خسته شوند ، ناگهان چهار قایق از بغلشان رد میشوند و جلو می زنند . پس همچنان – بقول ناصر کرمی – با قدرت پارو بزنید …
پاسخ:
می زنیم لطیف جان … می زنیم.
در وبلاگشهر اگر یک لطیف است، همه حریفان را بس است و لطیف هم که طرف درویش است.
درود …
آقا لطیف عزیز, مگه تو خواب و خوراک نداری که توی این کله ی سحر نمیذاری هیشکی خواب به چشماش بیاد؟
من یکی که تا رسیدن به خط پایان باهاتم و هنوزم دارم با قدرت پارو میزنم. چند تایی از بچه ها رو هم خبر کردم بیان کمکون پارو بزنن.
پاسخ:
چقدر دوست دارم این اتحاد و همراهی و برادری را … چقدر …
آفرين بر همت والاي تو و اينالوي عزيز!
پاسخ:
آفرین بر همه ی ایرانیانی که می کوشند تا نام بلند “ایران” بلندآوازه تر شود.
با سلام و تبریک سال جدید
واقعاَ وبلاگ خوبیست و در زمینه بیان مسائل و معضلات محیط زیستی به نظر من بهترین است.
پاسخ:
خوشحالم که مهار بیابان زایی در پیشگاه خوانندگان فرزانه خویش، اینگونه دیده می شود.
درود بر شما و ممنون از لطفتان.
بشتابید !.. هنوز وقت برای اول شدن باقیست !..
آقای اینانلو توی این عکس چه اسطوره ای و باستانی افتاده .. دوست دارم دوباره ببینمش حتی اگه حاضر نشه منو با خودش ببره آفریقا و بگه : بچه پر رو برو اول آتیش روشن کردن یاد بگیر !.. : ) ..
عکس شما و اروند هم با اون پس زمینه فوق العاده زیبا عالیه !.. مخصوصن که دارین بچه رو می چلونینش !.. چه بامزه داره ذوق می کنه !.. : )) ..
وقتی یک عکاس از عکس تعریف می کنه، باید خوشحال شد؛ به خصوص اگر این عکاس اهل تملق هم نباشه!
درود بر روشنک عزیز و ممنون از حمایت های بی دریغ تان.
امیدوارم که در این چند روز باقیمانده ورق برگردد. فعلن که پیشروی کند است! نیست؟
آقای درویش عزیز.. امیدوارم که با شایستگی که دارید برنده بشید. ولی اگر هم نشه مهم نیست. اول این که این وبلاگ رسالتش انجام داده و میده و به همه دنیا معرفی شد.
دوم این که این وبلاگ مهربان هست و به همه یاد داده که به زمین و همه موجودات احترام بزاریم.
سوم این که شایستگی اون باعث شد ما با وبلاگ های آدم های دیگه ای که برای نجات زمین تلاش می کنن آشنا بشیم :)
این هم از برکت مهار بیابان زایی هست ..
از صمیم دل آرزو میکنم که برنده بشه و من بیام تهران و یه شیرینی حسابی مهمونتون باشم :))
…………………
وای چقدر از این آقای اینالو خوشم میاد.. خداییش شماها که اینقدر به طبیعت عشق می ورزید یه جور دیگه ای به دل می نشینید..
ممنون از این همه سخاوت
با کمال میل در خدمت هستم … چه برنده شوم و یا نشوم.
به قول اگزوپری:
مهم فقط نفس حرکت است و نه مقصد که چیزی نیست جز توهم مسافری در راه مانده!
.
.
.
در ضمن اینانلو حتا آن موقع که دم خور طبیعت هم نبود، به دل می نشست! من گرایش را از زمان برنامه ورزش از شبکه 2 در سال های میانی دهه 50 و در کنار مانوک خدابخشیان دارم.
درود …
سلام
ارزودارم سال خوبی رو شروع کرده باشید
چند تا سوال دارم
چطوری به شما را یبدیم برای مسابقه ای که گفتن هر جور نگاه کردم نفهمیدم چطور باید اینکارو انجام بدم
این گیاه رو میشناسید ؟؟
http://outdoorpainter.persiangig.com/ima…20copy.jpg
ممنون میشم اگه اطلاعاتی درموردش دارید به ما بدید
گیاهی بهنام مه آ تابحال شنیدید اسمشو ؟؟؟من خیلی دنبالش گشتم ولی اصلا این اسم رو ندیدم
شما اهل علم گشت گذارید برای همین این سوال هارو پرسید م به من خبربدید چطوری به شما رای بدم
موفق باشید
پاسخ:
ممنون از لطفتان. شیوه رای دادن را در این نشانی و گام به گام نمایش داده ام.
در ضمن آن لینکی که ارسال کرده بودید، باز نمی شود.
درود …
این عکس رو تو اتاقک اروند هم بگذارید لطفن…
چه وظیفه ی سنگینی! آخرین نسلیم!!!
پاسخ:
نخست آن که اتاق اروند و من نداره که! هر چه من دارم متعلق به اروند است …
دوم این که کاش همه بدانیم که چه وظیفه سنگینی برعهده داریم.
درود بر مونترای مهار بیابان زایی و مونتانای روزنامه نگار آزاد!
نام ِ ایران که می آید دل من می لرزد چه برسد به وقتی که این چنینی و اینانلویی هم نگاهش کنم…
عکس این پسرک گریز پا باعث می شه دندونای آدم به خارش بیافته!بس که می خواد از تو عکس گازش بگیره!!
راستی
این لاله ی واژگون و چشم انداز زیر ِ پایش بی نظیره…
خستگی ِ پارو زدن از تنم رفت!
پاسخ:
آقا … یعنی خانوم! گاز گرفتن از اروند ممکن است آأم را از ادامه زندگی پشیمان کند! من کردم … شما نکنید!!
در ضمن خوشحالم که مشاهده آن لاله واژگون بارون خورده در ارتفاعات دوراهان بروجن به شما چسبید.
درود …
چهارده درصد
زود باشیم !
سلام
ما این کره خاکی را از پدرانمان به ارث نبردیم بلکه از کودکانمان به امانت گرفته ایم
امیدوارم که ان روز نیاید که کودکانمان فقط اسم یوز و گورخر و غیره رافقط در کتابها و عکسها ببینند.
ولی امیدوارم مردم و مسئولین نیز مجالی پیدا کنند که کمی فکر کنند و به این فکر بی افتند که برای نسل بعد نیز چیزهای بگذارند
من هم با امیدهای سبزت همراه هستم حسین جان.
درود …
سلام جناب درویش
درست است؛ما اخرین نسلی هستیم که میتوانیم کمک کنیم تا اخرین نسل نباشیم که تمام اینهمه زیبایی را میبیند،و به قول اقای کرمی نگذاریم اوا گاردنرمان فرتوت شود
سبز سبز سبز باشید
به امید انروز نه چندان دور
پاسخ:
اواگاردنر شمایید … سرزمینی که مردمانی نیک سیرت و بانشاط و مسئولیت پذیر داشته باشد، هرگز اجازه نمی دهد که خرامیدن یوز در آن متوقف شود.
درود …
به: لطیف عبادی رئیس ستاد انتخاباتی درویش
شعارهای بعد از شمارش آرا و احتمالن تقلبات صورت گرفته را آماده کنید …
پاسخ:
البته این در صورتی است که به ستاد انتخابات ما در شب رأی گیری حمله نشود رفیق!
طبیغت بختیاری به دوستداران طبیعت و پاسدارانی چون شما افتخار می کند؛ و هم چنان چشم انتظار سفرهای بعدی شما می ماند …
زنده باشی هومان جان …
آقا این آبشار عاشق کجاست؟!ببخشید ما طبیعت دوست نیستیم اما طبیعت دوستان را دوست داریم!
(چی گفتم!)
پاسخ:
آبشار عشق در جنوب استان چهارمحال بختیاری در حد فاصل دو منطقه سبزکوه و هلن قرار گرفته است. روی آ« لینک کلیک کن ابراهیم عزیز.
درود.
بله، خب. اتاق شما و اروند نداره، ولی این عکس بدجوری متعلق به اون یکی اتاقه ها. از من گفتن بود…
حالا که فکر می کنم می بینم “مونتانا” هم خوبه! بزرگ و کم یاب. شایدم نایاب. نمی دونم! :)
پاسخ:
آره آدم رو می بره به زمان کابوی ها در غرب وحشی با یک سیگار کلفت در گوشه لب شان!
آخرین آمار 31
30
14
8 همینکه این نچسبه کم اورده خودش خیلی خوبه
وبلاگ اسپانیایی داره شدیدن تبلیغ می کنه … انگار تازه از خواب بیدار شده! منتها وبلاگ عرب، انگار داون شده!!
گویندگان به زبانهایی که رقیب وبلاگ مهار بیابانزایی هستند . ارقام به میلیون نفر هستند
Chinese* (937,132,000)
Spanish (332,000,000)
English (322,000,000)
Bengali (189,000,000)
Arabic* (174,950,000)
Portuguese (170,000,000)
Russian (170,000,000)
German (98,000,000)
French* (79,572,000
Total numbers of Persian speakers is 40 million
همهء مردم ایران را هم که فارسی گو بدانیم باز 74 میلیون نفر می شویم . حالا اگر بخواهیم مقایسه ای و با استناد به نسبت درصد کسب شده به جمعیت گویندگان این زبانها قضاوت کنیم ، میزان رای دهنگان به مهار بیابانزایی (به نسبت جمعیت فارسی گویان) خیلی بیشتر از آنهاست . یعنی 74 میلیون ایرانی به تنهایی 14درصد آرا ، و 330 میلیون اسپانیول 30 درصد آرا .
پاسخ:
ممنون لطیف جان. آمار و تحلیل امیدبخشی را ارایه دادی. راستی چرا به زبان مردم اندونزی اشاره نکردی؟ آنها هم بیش از 100 میلیون گویا جمعیت دارند.
درضمن برزیلی ها هم دارند تخت گاز می آیند و حسابی تبلیغات خود را شروع کرده اند. نمی دانم چرا وبلاگ عربها دارد اینگونه سقوط می کند؟! رسیده به هفت درصد! در حالی که هفته پیش 15 درصد آرا را داشت و برزیلیه فقط 2 درصد!
چه دو دو تاي چهار تاي خوبي. عالي ست…
بله واقعن ایرانی ها نشان دادند که دو دو تا همیشه 4 تا نمی شه! بعضی وقتها می تونه 5 تا بشه و یا حتا 6 تا!
منتها مهار بیابان زایی دوست داره ثابت کنه که همچنان دو تا دو تا می تونه بشه بیست تا!
به نظر میرسه لحاظ یک شاخص برای این رقابت بزرگ کمی عجیب و غریب باشد. بهتر بود غیر از تعداد آرای نسبت جمعیت ها و … هم لحاظ می شد. ولی همه می دونیم هدف فقط برنده شد نیست؛ هست؟
بله … هدف مطرح کردن نام ایران و افزایش حساسیت مردم و مدیران نسبت به محیط زیست است.
و این که مدیران بدانند محیط زیست تا چه اندازه می تواند برای ایرانیان مهم باشد.
درود بر هومان عزیز.
زبان برزیلی ها پرتغالی یا همین Portuguese هست (برزیل تنها کشور مهم پرتغالی زبان در قاره آمریکاست) و کاندید وبلاگهای زیست محیطی پرتغالی زبانها هم از کشور برزیل است . به صد و هفتاد میلیون گوینده در دنیا
چرا رای عربها بیشتر نمی شود؟ کاندید عربها اهل اردن است . عربهای دنیا سه دسته هستند . عربهای خلیجی (شامل کشورهای حوزهء خلیج فارس و یمن) ، عربهای شام ( شامل اردن ، سوریه ، لبنان و فلسطین) و عربهای افریقی ( شامل مصر ، لیبی ، تونس ، الجزایر و مراکش) . اینها مطلقا” همدیگر را قبول ندارند! بیشترین تعداد وبلاگنویسهای عرب اهل بحرین ، عربستان سعودی ، امارات متحدهء عربی و مصر هستند . در نتیجه اگر دقت کنید ، بازدید از صفحهء افقهای دانش (آفاق العلمیه) در دویچه وله ده برابر بازدید از صفحهء مهاربیابانزایی بود ، ولی ظاهرا” تعداد رای های داده شده به آن بسیار کمتر از رایی هست که ایرانی ها به مهاربیابانزایی داده اند . یعنی عربها می روند و صفحهء این بنده خدا را می بینند اما به او رای نمی دهند! خیلی ها تصور می کنند عربهای دنیا همه یکی هستند و با هم هستند . اما چنین چیزی نیست . وقتی تیم امارات یا عربستان در جام جهانی حضور دارد فقط عربهای خلیجی خوشحال میشوند و مابقی ناراحت میشوند! این حس هموطن بودن بودن وایرانی بودنی که ما داریم ( چه ترک ، چه لر ، چه فارس و غیره باشیم) نعمتی هست که خودمان قدرش را نمی دانیم .
نکته ی جالبی را اشاره کردی که درستی اش را در ماجرای فلسطین و همین اجلاس اخیر در لیبی می توان آشکارا دریافت.
منتها من به کشور اندونزی اشاره کردم رفیق! و اینکه چرا زبان آنها را در نظر نگرفتی؟
به هر حال امیدوارم اتحاد ایرانی ها همیشه پایدار بماند.
درود …
بله ، اندونزی هم بالای صد میلیون نفر جمعیت دارد. عجب وبلاگ خوبی هم معرفی کرده اند . ولی نویسنده اش جهار روز بعد از عید نوروز ناگهان ناپدید شده! ظاهرا” یک چیزی توی مایه های ناصر کرمی خودمان است. چهار پنج مطلب خوب پشت سر هم مینویسد بعد ول می کند می رود گرجستان .
تصور نمی کند هیچکدام از این وبلاگهایی که در موضوعات چندین گانهء دویچه وله برای جوایز مختلف کاندید شده اند به اندازهء مهار بیابانزایی فعال باشند و از آن مهمتر ، به اندازهء طرفداران مهار بیابانزایی قضیه را جدی گرفته باشند . بهرحال حالا که اسپانیول ها و بنگالی ها کوتاه نمی آیند ، ما هم ول وکن ماجرا نمی شویم .
در کامنت بالا ” تصور می کنم ” صحیح است .
چه تشابهی! امیدوارم در بقیه زمینه ها، با هم تشابه نداشته باشند!!
البته ناصر کلن پسر خجالتی ای است و زیاد نمی تونه هیجان رو تحمل کنه! با این وجود بر روی ایرنش فرمان حمایت را صادر کرده است! نکرده است؟
.
.
.
اما واقعن رقابت اسپانیایی ها و بنگالی ها خیلی هیجان انگیز شده. ظاهرن مردم بنگلادش این مسابقه را یک جهاد ملی برای شکست سرداران اسپانیایی دانسته و همه قیام کرده اند. حتا رادیو تلویزیون محلی _آن گونه که یک دوست برایم ایمیل زده است – از مردم خواسته به وبلاگ کشورشان رای دهند!
در مورد کارهای “زیست محیطی” اینانلو در تلویزیون انتقاد جدی دارم که آن را در یادداشتی به سبزپرس داده ام. شاید فردا آن را روی سایت بگذارند.
پاسخ:
درود بر عباس عزیز … همیشه باید از انتقاد استقبال کرد، زیرا این فقط باد مخالف است که به آدمی مجال پرواز کردن می دهد. گمان نکنم اینانلو هم از انتقادها برنجد. امیدوارم که بیش از پیش انتقادها را گوش کرده و خود را از لغزش های احتمالی بری سازد.
به هر حال نباید فراموش کنیم که کاراکتر کاریزماتیک اینانلو می تواند برای طبیعت ایران بسیار سودمند باشد.
اگه بنگالی های صد و نود میلیونی کار رو به رادیو و تلوزوین کشیدن، ما دیگه باید لنگ بندازیم و سوم شدن رو بعد از این دو غول صد و نود میلیونی و سیصد و سی میلیونی ، یک پیروزی بزرگ بدونیم . ضمنا” حواستون هم باشه ها که ما ایرانی ها بجز موضوع تغییرات اقلیمی در دو – سه موضوع دیگه هم کاندید داشتیم ولی در اون گروه ها از حمایت کردنشون هیچ خبری نبود . علتش رو هم بعدا” مفصلا” توی وبلاگم مینویسم . بهرحال به ” نسبت درصد جمعیت به رای های داده شده ” بخوایم نگاه کنیم ، وبلاگ مهار بیابانزایی محبوبترین وبلاگ محیط زیستی در بین فارسی زبانها محسوب میشه . بعدا” خیلی باید روی این موضوع مانور داد .
پاسخ:
به نکته درستی اشاره کردی لطیف. در بین 17 رشته مسابقه، ایرانی ها فکر کنم در 4 یا 5 رشته توانسته بودند تا مرحله نهایی در جدول و بین 11 وبلاگ برتر بمانند. اما حمایت و همراهی جدی فقط در بین بچه های محیط زیستی دیده شد. واقعیتی که هم می تواند برای طبیعت ایران امیدبخش باشد و هم برای جامعه ایران ناامید کننده!
منتظر خواندن نقدت می مانم.
درود و خسته نباشید.
اول اینکه:
محمد علی اینانلو ، برای من ، با آن صداو سبیل های خاص و قد بلند …خیلی بلند …همیشه ماندگار است
می دانم که
گاهی نظرهای اشتباه می دهد ، مثل همه ی ما
گاهی اشتباه می کند ، مثل همه ی ما
گاهی سوتی های تابلو می دهد ،مثل همه ی ما
گاهی شیطنت می کند ،مثل همه ی ما
اما …
می دانم که
قلبش برای طبیعت ایران می تپد ،
قلبش برای ایران می تپد ،
دلم می خواست می دیدمش و می گفتم :
“آقای اینانلو ،
خدا قوت ،
ممنون آقا
و …
دوستتون دارم … خیلی ”
بعدا اینکه :
نظرات آقای عبادی در مورد میزان رای وبلاگ آقای درویش به نسبت جمعیت ایران و محبوبیت این وبلاگ جالب و قابل تامله.
آخر اینکه :
کی خسته است؟
بلند بگو : دششششششمن
پارو بزنیم …
هنوز تموم نشده …
پارو بزنیم …
درود بر سروی ساحل نشین که نشان می دهد حتا به قیمت دوری از ساحل، حاضر نیست پاروزدن را متوقف کند.
زنده باشی رفیق همراه.
پاینده باشی ، ناخدا
ناخدا به امید و مهر و لطف پاروزنانی چون شما زنده است و ناخدایی می کند …
درود و صدها درود براین همه همدلی و همراهی سخاوتمندانه.
سلام بر درویش عزیز خوشحالم از اینکه پلنگهای منطقه اقای کماسی خرگوش برای خوردن دارن چون پلنگهای منطقه ما (سبزکوه)دیگه خرگوش نیست كه بخورند و این نفسهای اخر را با گوشت روباه و موش صحرایی به پایان میرسونند. من سحرگاه دیروز پلنگ بسیار لاغر کوه کلار را که اسمش گلسیدا گذاشتم دیدم و سیر دلم گریه کردم.
پاسخ:
چه مرگ غم انگيزي مي تواند باشد براي يك پلنگ … عكس گلسيدا را داري رفيق؟
شايد شما آخرین نسلی باشيد که بتوانید طبیعت ایرانزمین را نجات دهید ماهم آخرين نسلي كه ايران زمين را
درود بر انديشه سبز شما
ممنون مجيد جان … شرمنده مي كني رفيق.
درود
آقاي اينالو از قبل از انقلاب يك شكاچري حرفه اي بوده اند كه جان بسياري از حيوانات اين سرزمين را گرفته اند و الان دم از عشق به محيط زيست مي زنند. مي دانم اين كامنت بنده را حذف مي كنيد ولي دلم به درد مي آيد وقتي مي بينم اين افراد الان در صدا و سيما براي خود اسم و رسمي پيدا كرده اند و دل براي اين سرزمين و طبيعت زيبايش مي سوزانند.
وقتي از افرادي كه به چشم خود كشته شدن حيوانات توسط اين آقا را برايم تعريف مي كنند لرزش عجيبي تمام بدنم را فرا مي گيرد. آقاي اينانلو اميدوارم الان ديگر به آن همه كشتار حيوانات بي دفاع نپردازي.
کیانای عزیز: می فهمم که چه می گویی و چه احساسی نسبت به شکارکُش ها داری. من هم چنین انتقادهایی به جناب اینانلو داشته ام. اما ایشان دو سال است که در برابر بینندگان تلویزیون و در حالی که اشک می ریختند، توبه کردند و اعلام کردند که دیگر هرگز شکار نخواهند کرد.
ما باید بکوشیم تا هر روز مسافران بیشتری را سوار بر قطار سبز خویش کنیم. زنده و سرفراز باشید.