چند تن از دوستان عزیز و سبزاندیشم در منطقه، صبح امروز تصاویری از جنگل کهوری که بیرحمانه مورد تجاوز یک طبیعتستیز از خدا بیخبر و پولپرست قرار گرفته است، برایم ارسال داشتند به همراه آن لودر جنایتکار مشهور که سرانجام در نیمهشب سهشنبه – 31 فروردین 1389 – از حرکت بازایستاد.
خوشبختانه آخرین خبرها حکایت از توقف کامل عملیات جنگلکُشی در دُمبویان ریگان دارد. همچنین، لودر مزبور توقیف شده و به سرعت مراحل قضایی این پرونده در حال طی شدن است.
متأسفانه دوستان من از ترس جانشان حاضر به افشای نام خویش نیستند که این خود نشاندهندهی مظلومیت بیش از حد طرفداران محیط زیست در استان کرمان است.
به هر حال، ضمن سپاس فراوان از ایشان و نیز از مدیران سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور – به ویژه سرهنگ ایروانی و مهندس چنانه عزیز – امیدوارم هر چه سریعتر این پرونده به سرانجام رسیده و شاهد مجازات سزاوارانهی قاتل شش هزار درخت کهور در منطقه باشیم.
باورم این است که اگر با هم باشیم و از طبیعتستیزان نترسیم، روزی خواهیم توانست جشن احیای مجدد طبیعت وطن را با چشمان خود ببینیم.
و البته باورم این است که سکوت مطلق دو خبرگزاری محیط زیستی ایران و دیگر خبرنگاران این حوزه در روزنامه ها و سایت های خبری شان در باره این جنایت بی سابقه، ربطی به این ترس ندارد! و این همان درد بزرگ محیط زیست ایران است!!
نمیدانم در کشور ما مجازات قاتل ٦,٠٠٠ موجود زنده چیست؟
من هم نمی دانم! اما می دانم که قاتل 200 هزار درخت بلوط در زاگرس (سد کارون 4) دارد راست راست راه می رود!!
نمیدانم چه بگویم جناب درویش،سرم از درد این ٦,٠٠٠ درخت پر بود که ٢٠٠,٠٠٠ دیگر هم اضافه شد.
مدت زیادی نیست که با وبلاگ پر بار شما اشنا شده ام(بخاطر جبران این دیر کرد روزی چندین مقاله و مطلب (قدیمی و جدید)شما را میخوانم، گاه (اغلب) با خواندن مطالب(حقایق) شما، درد و ناامیدی تمام وجودم را فرا میگیرد.اما بردباری،امیدو پیگیری شما و امثال شماروشنی و گرمای نور امیدی است در سرمای شب تیره.
از راه دور دست همگی شما سبز اندیشان را به گرمی میفشارم و ارزوی موفقیت دارم.
سپاسگزارم…
زنده باشید … درویش و امثال درویش هم به همین همدلی های بی منت است که انرژی می گیرند و خسته نمی شوند و امیدشان را از دست نمی دهند …
درود بر شما …
جناب درویش دست و فکر شما با نیروی برق (البته از نوع خورشیدی اش) کار میکند؟ من یک نظر میدم،دو تا مقاله میخوانم،بر میگردم میبینم: شما نه تنها جواب تمام نظرات دیگران را دادید،بلکه ٣-٢ مقاله و خبر هم به صفحه اضافه شده!
سر این سرعت انتقال و عمل را به ما هم یاد دهید.
دست مریزاد…
بابت وقتی که صرف من کردید و جواب دادید صمیمانه تشکر می کنم.البته شما لطف میکنید و باعث خوشوقتی من میشوید که جواب میدهید اما منظور من این نیست که شما مدام وقت گرامی و با ارزش تان را صرف جواب دادن به من نمائید…
اما شما هم می توانید مثل اکثریت چراغ خاموشی که می آیند و می خوانند و می روند، بیایید و بروید … ولی شباهنگ تآمل می کند و وقت می گذارد و یادداشت کوتاهی برایم می نویسد.
و من اگر این کمترین کار را هم نکنم، که دیگر باید خیلی بی انصاف باشم.
درود بر شما شباهنگ گرامی …
درویش خان در این برهوت بی آب این زمین بزیر چه کشتی می رفت؟
آیا کارخانه ای این طفلک می خواست بزند؟
مجتمع تفریحی می خواست بزند؟
چکار می خواست بکند؟
این طفلک می خواسته از نزدیکی این رویشگاه به شهر سود مختصری ببرد!
درویش عزیز،
مردی است با دانسته های بسیار،
انگیزه های فراون ،
نگاهی گرم وصمیمی به ” انسان ” و محیط زیستش .
که خسته گی را خسته کرده است .
آقای درویش عزیز… باور کنید از این قتل عام دلم گرفته و یک عالمه حرف توی دلم تلنبار شده, ولی حیف که اینجا نمیشود همه چیز را گفت.
میدانم که شما هم بیشتر از همین اطلاع رسانی, نمیتوانید کاری انجام دهید ولی حداقل میتوانید اسم این قاتل و همچنین اگر سزاوارانه! مجازاتش کردند, میزان مجازاتش را برای ما هم بنویسید تا در جریان قرار بگیریم.
بابت همین اطلاع رسانی هم از شما سپاسگزارم
جناب درویش روز 2 اردیبهشت آقای محمدی زاده در نمایشگاه دانشجوئی دوباره به وعده وعید پرداخت و چقدر از همکاری تشکلها با سازمان صحبت کرد ولی این سخنان تا به عمل تبدیل نشود فقط حرف خواهد بود .
محمدجان در خصوص برخی برخوردهای پارادوکس دار رسانه ها در زمینه انتشار اخبار مناطق نزدیک پایتخت و دور دست آن موافقم!!!
بله متاسفانه برای برخی از اصحاب رسانه، آن چه که بیشتر اهمیت دارد، دست اول بودن خبر و اختصاصی بودن آن است تا اهمیت خبر!!
این جمله ی عمو محسن خیلی به دلم نشست :
” خسته گی را خسته کرده است … ”
بله …
واقعا شما خستگی رو خسته کردید
خدا قوت ، طبیعت مرد
راستی این تکه از نوشته تون خیلی تاثیر گذار بود :
“قاتل شش هزار درخت کهور”
درود …
عکس اولی چه بی رحمانه است و
چقدر گویای عمق ِ فاجعه ی مطلب گذشته است
بله واقعن بيرحمانه است …
آقای درویش کاش در عکسهایی که از صحنه این جنایت به نمایش گذاشته اید پیکر یک تن از کهورهای به خاک غلتیده هم مشاهده می شد
منظورتان چيست شكاك جان؟
آيا در وقوع چنين جنايتي شك داريد؟!