امروز، بسياري از نام آشنايان حوزهي محيط زيست را ميتوانستي در تالار اصلي فرهنگسراي نياوران بيابي. از دكتر محمّد مهدوي، هيدرولوژيست نامي تا دكتر اسماعيل كهرم، پرندهشناس دلسوز و از ماني ميرصادقي، فيلمساز عاشق طبيعت تا فاطمه ظفرنژاد، مترجم كتاب ارزشمند رودهاي خاموش و دكتر جمال قدوسي، آبخيزدار پرسابقهي كشور. امروز افزون بر 200 نفر به دعوت محمّد تقي امانپور، رييس مركز مطالعات و برنامهريزي شهر تهران گردهم آمده بودند تا در نخستين همايش تخصصي «چالشها و راهبردهاي زيستمحيطي كلان شهر تهران» به همانديشي و همافزايي در قالب چهار كارگروه تخصصي «آب، خاك و پسماند»، «ارزيابي زيستمحيطي»، «فضاي سبز» و «آلودگي هوا و تغيير اقليم» بپردازند.
امّا پيش از همهي اينها بايد به هشدارهاي جدي معصومه ابتكار در مقام رييس كميتهي محيط زيست شوراي شهر تهران اشاره كنم كه گفت: ردپاي اكولوژيك شهر تهران از حد گذشته و به آستانهاي بحراني رسيده است. وي در حالي كه با صفت «مرحوم» از شوراي عالي محيط زيست نام ميبرد، تأكيد كرد: شاخص هوشمندي يك ملّت آن است كه از خطاهاي ديگران تجربه اندوخته و آنها را تكرار نكند، در صورتي كه متأسفانه ظاهراً در ايران بايد همهي خطاها را خود انجام داده و عقوبتش را چشيد تا عبرت گيريم. وي گفت: شهرهاي كشور بايد گزارش وضعيت محيط زيست ارايه دهند. همچنين در پايان سخنانش، به شدت به حذف مصوبهي ممنوعيت بارگذاري توسعهي صنعتي تا شعاغ 120 كيلومتري شهر تهران توسط دولت تاخت و اجراي دوبارهي آن را فاجعهآفرين خواند. واقعيتي كه در كارگروه آلودگي هوا و تغييرات اقليمي نيز از سوي اغلب حاضران مورد تأكيد و تأييد قرار گرفت. آنچه كه در اين كارگروه مورد تأكيد قرار گرفت، ضرورت مديريت يكپارچهي شهري – و نه واحد – براي خروج از بحران آلودگي بود. افزون بر آن، تقويت سامانههاي اينترنتي و آموزش مردم و مسئولين از ديگر راهكارهاي مهار بحران آلودگي به شمار آمد.
خوشبختانه غلظت و شفافيت مباحث مطروحه كه توسط دكتر متصدي و دكتر عليجاني هدايت و جمعبندي ميشد، آنقدر راضيكننده بود كه همه بتوانند حرف دل خود را بيهيچ ملاحظهاي بزنند. از جمله نگارنده با تأكيد بر ديدگاههاي خطرناك جمعيتي رييسجمهور، نقش فرامين بالادستي را در بروز بحرانهاي زيستمحيطي بسيار پررنگ دانستم؛ هر چند كه نبايد از خاطر دور داشت كه صاحب مردمي هستيم كه مسألهي محيط زيست در سبد اولويتهاي راهبردي آنها جايي ندارد!
مؤخره:
در گفتگوي كوتاهي كه با سيّد محمّد مجابي، دبير همايش داشتم، ضمن تقدير از سختكوشيها و همت بلندش براي برپايي چنين نشستهايي در شهرداري تهران، يك نگراني را به او منتقل كردم: اينكه چرا بايد حضور آدمها تا اين حد بتواند ماهيت يك سازمان ريشهدار را دچار استحاله كند؟! در حقيقت، من به شما قول ميدهم كه اگر مجابي در وزارت ارشاد يا نفت هم انجام وظيفه ميكرد، دير يا زود شاهد برپايي چالشها و راهبردهاي زيستمحيطي صنعت سينما يا نفت هم بايد ميبوديم!
راستي چرا در اين ديار، تبعيت از برنامه بيشتر به يك شوخي شبيه شده است؟!
پيوست:
– يك خبر بسيار خوش نيز امروز شنيدم كه البته فعلاً نميتوانم آن را بازگو كنم! ولي ميتوانم پيشاپيش تبريك بگويم!!
درود بر جناب درویش
استفاده کردم