روز گذشته – 28 آذر 1393 – به همراه دو معاون و دو مدیرکل از سازمان متولّی طبیعت ایران به دیدار مردم شریف عسلویه و پارسیان رفتیم تا از نزدیک در جریان مخاطرات محیط زیستی شرق استان بوشهر و منتهیالیه باختری استان هرمزگان در قلمرو شهرهای پارسیان، کوشکنار و عسلویه قرار گیریم. حضور همزمان مهناز مظاهری اسدی (معاون آموزش و پژوهش)، سعید متصدی (معاون انسانی)، حسین دلشب (مدیرکل محیط زیست استان بوشهر) و مجید وفادار (مدیرکل محیط زیست استان هرمزگان) در جمع دوستداران محیط زیست پارسیان، نشان از وجود ارادهای جدی در پاسخگویی به مطالبات خردمندانهی مردم است. در این سفر یک روزه که مناطقی از پارک ملی نایبند، محوطهی پالایشگاهی عسلویه، محل استقرار صنایع انرژیبر و چند نقطه دیگر مورد بازدید قرار گرفت، مسئولین سازمان در نشستی 4 ساعته در تالار اصلی شهر با مردم، مسئولین منطقه و فعالان محیط زیستی شرکت کرده و تک به تک به پرسشها، دغدغهها و نگرانیهای ایشان از عواقب توسعه ناپایدار در پارسیان پاسخ دادند. مهمترین نگرانی مردم در باختر هرمزگان شاید این است که مبادا سرنوشت تلخ و مصیبتباری که گریبان مردم عسلویه را در اثر توسعه میادین نفتی و گازی پارس جنوبی گرفت، دامن ایشان را هم بگیرد. مسئولین سازمان، به ویژه دکتر متصدی هم قول دادند که اجازهی هیچگونه توسعهی جدیدی را در سایت صنایع انرژیبر بدون انجام ارزیابی دقیق محیط زیستی نخواهند داد. همچنین متصدی و دلشب از برنامههای مفصل سازمان برای کاهش محسوس نرخ انتشار آلایندهها و تسویه پساب در طول 16 ماه آینده با همکاری مستقیم وزارت نفت خبر دادند.
در شامگاه روز جمعه، یعنی در ساعات پایانی سفر هم فرصتی دست داد تا از کتابخانه سبز روستای میلکی که در بخشی از مسجد این روستا تأسیس شده بود، بازدید کرده و از این اقدام ارزشمند قدردانی شود؛ اقدامی که سبب شده، کتابهای محیط زیستی فراوانی تهیه و در اختیار علاقهمندان در روستا قرار گیرد.
باشد که مردم خوب پارسیان، همچنان بتوانند با همین عشق و حساسیت نسبت به طبیعت زیبای سرزمینشان، یک الگو و سرمشق ارزنده برای ایرانیان به شمار آیند.
آمین.
از شما به خاطر زحمات و تلاشهایتان در زمینه حفظ محیط زیست تشکر می کنم.
سلام و عرض احترام خدمت جناب درویش
اقای درویش بنده اهل یکی از گرم ترین مناطق ایران هستم به مدت چندماه توی عسلویه دفتر اداری داشتم اما خداشاهده وضعیت عسلویه فاجعه ست: دهان و لبم پر از تاول و تبخال میشد….دستام پوست مینداخت…حالا شما ببینید مردمیکه توی این هوای وحشتناک زندگی میکنن چه بر سرشون میاد. نمیخوام بدبین باشم اما این وضعیت در اینده برای نسلی که در عسلویه بسر بردن کمتر از فاجعه چرنوبیل نخواهد بود. منکه واقعا بدون تعارف نتونستم اونجا رو تحمل کنم اما خواهش میکنم ملتمسانه میخوام از وزارت نفت بخواید جلوی این فجایع رو بگیرند.
خسته نباشید.
با سلام خدمت مرد خستگی ناپذیر عرصه محیط زیست. خدا قوت جناب درویش.
از قدوم شما به عسلویه خوشحال شدیم. بازهم بیائید.. باشد که غول سیاه آسمان شهرستان ما برای ابد کوچ کند. برای ابد محو شود..