زنبورها ایستاده می میرند!

نمونه ی یک مرگ شکوهمند

مسیر ده تنگه به آهار

خرداد 1389

پاسخ‌ها

  1. چرا؟
    مرگ زیبایی است … کاش همه آن را … مرگ را … اینگونه درک کنند در بین گلها …

  2. بله ،
    میدانم که مرگ پایان کبوتر نیست
    همین دور و ورها عکسی دیدم از بزرگ مردی که با لبخند رفت … که انگار می خندید به روی مرگ
    می دانم مرگ با شکوه یعنی چه.
    اما آدم دلش می گیرد از تنها ماندن خودش

  3. اون تنهایی ای ترس داره که در وجود خود آدم شکل بگیره! آنگاه احساس می کنی که ده ها نفر در اطرافت هستند و همه تو را می شناسند و به نیکی یاد می کنند … اما تنهایی … تنهای تنها

  4. درسته … درسته
    نفستون حق آقا

  5. درود … حق نگه دارتان باد

  6. ياد شعر گونه گونه مرگهاي استاد شفيعي كدكني افتادم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *