آمدم ، ديدم و شيفته شدم!

روي جلد كتاب رودهاي خاموش

      عنوان اين پست، عباراتي است كه 72 سال پيش توسط رييس جمهور وقت آمريكا، فرانكلين روزولت و هنگام شركت در مراسم گشايش سد هوور (Hoover) بر زبان جاري شد. سدي كه با انحنايي شگفت‌انگيز و ارتفاعي 221 متري، بر روي رودخانه‌ي كلرادو زده شد و بدين‌ترتيب دوران ساخت سدهاي بزرگ در جهان آغازيدن گرفت.
     و از آن زمان تا امروز، براي بسياري ديگر از نويسندگان، رهبران، مهندسان، كارمندان، ملّي‌گرايان و انقلابيون هفت دهه‌ي گذشته، سدهاي بزرگ نمادهاي نيرومندي از غرور ملّي و استيلاي نبوغ انساني بر طبيعت، تأمين‌كننده نيروي برق، آب و غذا، مهاركننده‌ي سيل‌ها، آبادكننده بيابان‌ها و تضمين‌كننده‌ي استقلال ملّي و البته خفه‌كننده‌ي دهان منتقدين دولتي! بوده‌اند.
     در حقيقت، به گفته‌ي پاتريك مك كالي، نويسنده‌ي كتاب رودهاي خاموش يا Silenced Rivers  : «سدها بزرگترين تك‌سازه‌هاي ساخته شده به دست بشر هستند كه پيشرفت را نمادين مي‌سازند، اعم از اينكه مفهوم پيشرفت، ايجاد ثروت و سرمايه باشد، يا گسترش‌دهنده ثمرات سوسياليزم، يا پيشروي بزرگ كمونيسم.»

پاتريك مك كالي، نويسنده كتاب

     همين هفته‌ي پيش بود كه رييس جمهور ايران نيز، در بيان خوبي‌هاي سهميه‌بندي بنزين، اشاره كرد كه از محل درآمد ناشي از سهميه‌بندي، مي‌توانيم چند پروژه‌ي عظيم سدسازي در كشور را به پايان ببريم! و اصلاً مگر يادمان رفته كه يكي از دلايل اطلاق عنوان «سردار سازندگي» به هاشمي رفسنجاني در دهه‌ي پيش، همانا تسهيلات بي‌سابقه‌اي بود كه دولت وي براي ساخت سده‌هاي بزرگ مخزني به وزارت نيرو اهدا كرد.
     و اينك به جايي رسيده‌ايم كه به ندرت مي‌توانيم رودخانه‌اي چون يلو استون (Yellowstone) را با طول بيش از يك هزار كيلومتر در جهان بيابيم كه هنوز بر روي خود سنگيني سدي را احساس نكرده باشد. به نحوي كه در فرانسه، تنها شاخه‌ي باقيمانده جريان آزاد رود رن (Rhon) نيز در 1986 با يك سد به اسارت كشيده شد و در ديگر مناطق اروپا، اغلب رودهاي مشهور چون ولگا، هيچكدام شاخه‌اي بزرگتر از يك چهارم طول خود ندارند كه تبديل به مخزن نشده باشد!
      برآورد شده كه مخزن سدها در سراسر دنيا، حدود 10 هزار كيلومتر مكعب گنجايش دارند كه اين مقدار معادل پنج برابر حجم تمام رودخانه‌هاي جهان است! پس ديگر ما چه مي‌گوييم؟ و چرا اينگونه صريح به مخالفت با سرداران نهضت سدسازي در كشور برخواسته‌ايم؟ چرا نمي‌گذاريم آنها با دل خوش به يكديگر مدال سازندگي دهند و همايش‌هاي غرورآفرين برگزار كنند؟ چرا كابوس «سد سيوند» را هر از گاه چون آوار بر سر ايشان خراب مي‌كنيم؟! مگر نمي‌بينيم كه همه چنين مي‌كنند؟!
     پاسخ اين پرسش را خواهم داد، امّا اگر مايليد كه زودتر به جواب‌تان برسيد، لطفاً سري به انتشارات دانشگاه تهران بزنيد و كتاب رودهاي خاموش را كه هموطن بزرگوار، سركار خانم فاطمه ظفرنژاد به فارسي برگردانده‌اند، به قيمت 40 هزار ريال خريداري كنيد تا دريابيد كه سدهاي مخزني بزرگ چه كلاه بزرگ‌تري سر مردم ايران و جهان گذاشته‌اند!
     جالب آنكه خانم ظفرنژاد در ترجمه و انتشار اين كتاب ارزشمند، نتوانست حمايت هيچ ارگان دولتي را (لابد از ترس مافياي سدسازي) جلب كند و با هزينه‌ي شخصي اقدام به انتشار فقط دو هزار جلد از اين كتاب نفيس نموده است. بنابراين، لطفاً با خريد اين كتاب و معرفي آن به دوستان خويش، سهمي از ذكات دانستگي خود را كه متأثر از خواندن اين كتاب بدست آمده يا خواهد آمد، بپردازيد.

    در همين ارتباط
   – رودخانه‌ها، قرباني سدسازي شده‌اند – فاطمه ظفرنژاد – همشهري امروز: (چگونه است كه اين مهندسي شكوفاي سازنده بند بهمن در دو هزاره پيش، به درستي و آگاهانه و نه از ناتواني، در همه اين چند هزار سال حداكثر چند ده سد كوچك از جمله بلندترين سد جهان تا اوايل قرن بيستم به نام سد كريت طبس و يا سد كهن كبار قم را مفيد به فايده تشخيص داده و ساخته است، اما ما در سه چهار دهه با تقليد كور از كساني كه سدسازي را از خود ما آموختند، بيش از 1000 سد مي‌سازيم كه بخش بزرگي از آنها قطعاً در چند دهه آينده بايد برچيده شوند؟ بگذاريم تا رودها و جوي‌هاي اين سرزمين همچنان روان بمانند تا به تعبير شاعر بزرگ پارسي گوي، رودكي، ريگ آنها و درشتي‌هايشان، زيرپايمان پرنيان آيد همي).
    – ساخت سد و نيروگاه سياه‌بيشه با وجود آسيب‌هاي زيست محيطي ادامه دارد! – آزاده بهشتي

   پيوست
 – يخچال‌هاي چين به سرعت ذوب مي‌شود!
 – دوّمين سال بسيار گرم كره زمين
 – رئيس سازمان حفاظت محيط زيست گزارش شماري از تشكل‌هاي زيست‌محيطي مبني بر پاكتراشي جنگل در مسير سلمان‌شهر – كلاردشت را تأييد كرده و بر تخريب گسترده جنگل در اين مسير صحه گذاشت!
 – درپي خشكاندن تالاب صوفي‌كم براي احداث كارخانه پتروشيمي گلستان، زيستگاه يك‌سوم پرندگان ايران در معرض نابودي كامل قرار گرفت.
 – رهبر حزب اصلی اسلامی مالزی می‌گوید تنها نامزدهایی را برای انتخابات عمومی معرفی خواهد کرد که سیگار نکشند یا قصد ترک سیگار را داشته باشند. – خبري مهم و قابل توجه احزاب شركت‌كننده در انتخابات مجلس ايران!

ال گور

ال‌گور جايزه مبارزه با گرمايش جهاني را دريافت كرد.

14 فکر می‌کنند “آمدم ، ديدم و شيفته شدم!

  1. خسروشاهی

    درويش عزيز سلام وخسته نباشي
    مي داني كه همكار چندين و چند ساله توام و مي دانم كه عشق شما به محيط زيست آنچنان است كه اگر شب تا صيح هم قلم بزني احساس خستگي نمي كني. در اتوبان محيط زيست آنچنان تخت گاز مي روي كه حتي فرصت نگاه به اطراف و يا گاهي پشت سر هم نمي كني. احساس مي كنم نگاه نفرت انگيز شما به سد و سدسازي آنچنان شده است كه اگر قدرت داشتي يك سد هم در ايران سالم نمي گذاشتي. متاسفانه ما بيشتر اوقات و در بيشتر مسايل دچار افراط و تفريط مي شويم. مسلمابرخي از اين سدهاو در بعضي از مناطق براي تامين آب و يا كنترل سيلاب بسيار ضروري و لازم هستند چون تنها راه چاره آن بوده است منتها آن افراط و تفريط در سد سازي هم ديده مي شود آنچنان كه گاهي حقيقت كارشناسي را فداي مصلحت سياسي مي كنند و نبايد اينچنين باشد. اميدوارم شما هم در ارايه مطالب مربوط به “مذمت” سد و سدسازي دچار افراط نشويد.

  2. محمد درویش نویسنده

    دکتر خسروشاهی عزیز
    نخست آنکه ممنون از تذکرت … ما همیشه به تذکر برای حفظ تعادل نیاز داریم.
    اما من هنوز چیزی نگفته ام! دست کم 10 پست را به مشکلات زیست محیطی سدها اختصاص داده ام. شما پس از مطالعه آن 10 پست لطفاَ قضاوت فرمایید.
    سپاسگزارم.

  3. مجتبی مجدیان

    عامل بسياري از زلزله هاي بزرگ كه در ايران و جهان رخ مي دهد نيز همين سدها هستند.اما كو گوش شنوا.
    پست جديد وبلاگم هم با موضع پتروشيمي و ديگر هيچ به مسئله آلودگيهاي زيست محيطي صنايع نفت و پتروشيمي پرداخته است.

  4. محمد درویش نویسنده

    آقای مجدیان عزیز
    به نکته درستی اشاره کرده اید. به باور اغلب ژئو فیزیکدانهاوزن سدهای بزرگ آ، چنان زیاد است که می توانند سبب زمین لرزه شوند. حتا ایشان می گویند: این تغییر تحمیل شده بر وزن پوسته زمین، اثری خفیف اما سنجش پذیر روی شتاب چرخش، کجی محور و شکل میدان گرانشی کره زمین دارد.

  5. پیام احتسابیان

    به نظر می رسد نه تنها سد سازی ها در ایران به رشد اقتصادی کمکی نکرده بلکه عملا در بسیاری از روستاها و شهر های در حاشیه رودخانه ها و سد سازی ها باعث فرار ساکنان آن مناطق شده است و بیشتر کسانی که در آن نواحی به شغل های سنتی و حتی کشاورزی خود مشغول بوده اند شغلشان را به ناچار رها کرده اند و زمین های خود را به بهایی ناچیز فروخته اند و به شهرها و حاشیه شهرهای بزرگ رانده شده اند. در اکثر موارد حتی بیکاری این قشر را نیز شاهد بوده ایم.
    از سوی دیگر تخریب منابع طبیعی و جنگلی و حتی در بعضی موارد و گزارشات تخریب خود رودخانه ها و نیز از بین رفتن میراث فرهنگی را باید ضمیمه آن نمود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.