جناب عبدالطيف عبادي، هموطن عزيز ما كه به گفته خودشان هماكنون در منچستر انگلستان و زير نظر يك استاد آمريكايي از دانشگاه كاليفرنيا به نام داگلاس فورد، مشغول گذراندن دانشنامهي دكتراي خويش هستند، اينك علاوه بر قول راهاندازي تارنمايي كه در آن به برگردان محتويات زيستمحيطي مجله National geoghraphic همت خواهند كرد، وعده دادهاند كه از 29 تيرماه 1386، يك خبرگزاري زيستمحيطي نيز به نام «چشمهاي سبز ايران» را راهاندازي كنند. اين ميتواند خبري بسيار مسرتبخش باشد، نه صرفاً به اين دليل كه فارسيزبانان، صاحب يك بنگاه خبري مستقل در حوزهي محيط زيست ميشوند، بلكه بيشتر به اين علت كه نشان ميدهد، جناب عبادي عزيز، به طرز چشمگيري رويهي حيرتانگيز خود را در انكار و تمسخر تلاشهاي زيستمحيطي ايرانيان داخل كشور تغيير داده و آشكارا دست دوستي و مودت را بيشتر از شعار پيشينشان مؤثر و كارا تشخيص دادهاند.
به اين دو جمله دقت كنيد:
الف) 24 ارديبهشت ماه 86: « … وبلاگنویسهای محیط زیستی چهار سال است که وبلاگهایشان را پر از شعرهای گل و بلبلی در وصف طبیعت و نوشتههای یکدیگر کردهاند، اما هنوز نتوانستهاند حتا یک مقاله علمی یا یک گزارش مستند و بیطرفانه درباره وضعیت فاجعه بار محیط زیست ایران بنویسند. نوشتههایشان به غیبت ها و بدگوییهای خاله زنکی و خاطرات عاشقانه دخترهای دبیرستانی در دفترهای یادگاری شان بیشتر شبیه است تا تحلیلهای منطقی مدافعین محیط زیست یک کشور …»
ب) 10 تيرماه 86: « … هر روز که بیشتر می گذرد آثار و عواقب جهانگرمایی را به نحو واضحتری در ایران عزیز می بینیم. خشکسالیهای ممتد و سپس بارشهای نابهنگام و سیلابهای بنیان کن به تدریج ایران عزیز را در بر خواهند گرفت و باید که از هم اکنون همه هموطنان را با پدیده جهانگرمایی آشنا کنیم. در این زمینه نوشته ها و کوششهای همه علاقهمندان به محیط زیست و نویسندگان مطبوعات و نیز وبلاگنویسهای ایرانی موثر بوده اند و جملگی (بدون استثناء) در خور ستایشند.»
ضمن اداي احترام به صداقت قابل تحسين و همت بلند جناب عبادي، صميمانه براي ايشان، آرزوي تندرستي و موفقيت بيشتر دارم و اميدوارم كه اين خدمات ارزنده به روند مطالعات دانشگاهيشان در انگلستان لطمه نزند. همچنين به آگاهي وي ميرسانم كه تاكنون دو هموطن عزيز ديگر به نام شهريار عيوضزاده و ليلا سعيدي نيز آمادگي خود را براي همكاري در برگردان فارسي مجله مزبور اعلام داشتهاند.
به هر حال كوششهاي آقاي عبادي ميتواند براي تك تك ما كه همواره از كمبود وقت و دلمشغوليهاي فراوان و آزاردهنده گله داريم و آن را بهانهاي براي نپرداختن جديتر به محيط زيست ميدانيم، درسي عبرتآموز باشد.
جناب درویش عزیز
از اینکه لطف نمودید و نوشته های بنده را نقد کردید بسیار ممنونم.امیدوارم که دیدگاه و نظرات شما و دیگر عزیزانی که نوشته هایم را می خوانند هیچگاه نسبت به مطالبم بنده تغییر نکنند و همیشه انتقادی باقی بمانند. حضرت چارلز داروین می فرمایند: اگر طبیعت کاستی ها و ناتوانی های موجودات زنده را بر آنها عیان نمی کرد تکامل هرگز رخ نمی داد و ما همچنان به شکل موجوداتی تک سلولی در اعماق اقیانوسها زندگی می کردیم.
ممنون آقای عبادی
بیشتر البته مایلم که پارادوکسی در مطالب ارزشمند شما نیابم. با حضرت داروین هم سخت موافقم.
موفق باشید.