بیاییم دست به دست هم، از حضور یوزپلنگ آسیایی در ایران و برزیل حمایت کنیم!

یوزپلنگ ایرانی را دریابیم

    جام جهانی فوتبال 2014 برزیل  در راه است و خوشبختانه جوانان توانمند ایرانی، بار دیگر نشان دادند که استحقاق حضور در این مهم‌ترین رویداد ورزشی جهان را دارند؛ رویدادی که شمار بینندگان آن در سراسر گیتی، قابل مقایسه با هیچ رخداد دیگری در حوزه ورزش، سیاست،  هنر و … نیست. باید از این فرصت استثنایی استفاده کرده و توجه جامعه‌ی جهانی را متوجه زیباترین و تیزپاترین گربه‌سان جهان، یوزپلنگ آسیایی کنیم؛ یوزپلنگی که فقط هفتاد قلاده از آن باقیمانده و فقط در ایران.

    به همین بهانه، امروز یادداشتی در خبرآن لاین منتشر کردم و در آن، پیشنهادی را به فدراسیون فوتبال ایران ارایه دادم که امیدوارم به کمک یکدیگر بتوانیم، زمینه‌ی تحققش را فراهم سازیم. در همین ارتباط صبح امروز موضوع را با دکتر زکریا یازرلو، معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست مطرح کردم که خوشبختانه ایشان به شدت از موضوع حمایت کرده و قول دادند که با همکاری وزارت خارجه و مسئولین ارشد وزارت ورزش، این موضوع را پیگیری کنند. همچنین، هومن جوکار عزیز، مدیر پروژه بین‌المللی یوز در ایران هم حمایت بی چون و چرای خود را از این پیشنهاد اعلام کرد. برخی از خبرنگاران دلسوز و مطرح کشور در حوزه محیط زیست از جمله مژگان جمشیدی و اسدالله افلاکی هم به نگارنده قول دادند بیشینه‌ی تلاش‌شان را خواهند کرد تا این موضوع انعکاسی بایسته‌تر در جامعه بیابد.

    ضمن سپاس از همه‌ی آن عزیزان، همچنان انتظار دارم که بکوشیم دست به دست هم و برای اعتلای نام طبیعت عزیز ایران و نماد شکوهمندش، این پیشنهاد را عملی سازیم.

    ما باید به جهان نشان دهیم که در ایران مردمانی زیست می‌کنند که نگران زندگی گربه‌سانی چون یوز هستند. ما باید ثابت کنیم که حفاظت از زیگونگی حیات (تنوع زیستی) در شمار اصول خدشه‌ناپذیر اغلب ایرانیان طبیعت دوست است. ایرانی، هرگز جنگ‌طلب و برهم‌زننده‌ی امنیت جهانی نبوده و ثابت خواهد کرد که در شمار مسئولیت‌پذیرترین شهروندان جامعه جهانی است. اگر چینی‌ها نگران پانداهای خود هستند، اگر روس‌ها با المپیک زمستانی در صدد هویت بخشی دوباره به پلنگ قفقاز هستند؛ اگر در برزیل مردم می‌کوشند تا به مدد فوتبال، آرمادیلو را از خطر انقراض نجات دهند؛ ما هم نشان خواهیم داد که سزاوار زیستن یوزپلنگ آسیایی – انحصاراً – در ایران هستیم.

    پس لطفا شما خواننده عزیز مهار بیابان‌زایی هم در پرطنین‌تر شدن این درخواست و پیشنهاد محمّد درویش، یاریم کنید.

سپاس …

29 فکر می‌کنند “بیاییم دست به دست هم، از حضور یوزپلنگ آسیایی در ایران و برزیل حمایت کنیم!

  1. سمیه کارآمد

    از نوشته تون سپاسگزارم و خوشحال میشم واسه اجرای این ایده باهاتون همکاری کنم.

  2. سمیه کارآمد

    از نوشته تون سپاسگزارم و خوشحال میشم واسه اجرای این ایده باهاتون همکاری کنم.

  3. armin

    سلام بر شما
    میخواستم بپرسم چرا علیرغم موضع گیری بسیاری از دوستداران محیط زیست، شما هنوز واکنشی نسبت به اجاره باغ گیاهشناسی ملی ایران به بخش خصوصی نشان نداده اید؟!

  4. http://didgah13.blogfa.com/

    اطلاع رسانی شد و از خوانندگان وبلاگم خواستم به دیگران اطلاع دهند

  5. ن. ز

    ملون*

    گوسفندی از کلیم الله گریخت
    پای موسی آبله شد نعل ریخت
    در پی او تا به شب در جستجو
    وان رمه، غایب شده از چشم او
    گوسفند از خستگی شد سست و ماند
    پس کلیم الله گرد از وی فشاند
    کف همی مالید بر پشت و سرش
    می نواخت از مهر همچون مادرش
    نیم ذره طیرگی و خشم نه
    گفت: گیرم بر منت رحمی نبود!؟
    طبع تو، بر خود، چرا استم نمود؟
    می دانیم پیامبران در پاره ای از عمر گرانبارشان “چوپان” بوده اند. در این شعر مولانا از گوسفندی یاد می کند که از گله می گریزد و یک روز کامل موسی (ع) را در کوه و دشت بدنبال خود می کشد. در پایان روز که خسته و مانده از پای می افتد، موسی (ع) علیرغم زخم پا و خستگی تن و روان، بدون هیچ خشمی او را در آغوش می گیرد و پس از نوازش میگوید: گو اینکه بر من رحم نداشتی آیا بر خودت هم رحم نکردی!؟ مولانا در ادامه شرح این واقعه ساده که مجال تشریحش در اینجا نیست به جائی می رسد که می فرماید یکی از دلایل برگزیده شدن موسی (ع) از طرف خداوند، همین برخورد شفقت آمیز با حیوان بوده است.
    حکیم عمر خیام نیشابوری در یکی از رباعیاتش می فرماید:
    آن قصر که جمشید در او جام گرفت
    آهو بچه کرد و شیر آرام گرفت
    بهرام که گور می گرفتی همه عمر
    دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟
    اگر نظام آفرینش وسایل شادکامی و شاد خواری را فراهم می کند، تمام آفریده ها را می بیند. گر چه از بیت آخر، می توان خاک گور را استنباط کرد، امابهرام با فرورفتن پای اسبش در لانه موش، هنگامی
    که در تعقیب گورخر بود و افتادن از اسب کشته شد. حرص و آز بهرام در نابودی یکی از ارکان محیط زیست به سادگی او را نابود کرد و نامش را در ردیف خشن ترین شکارگران تاریخ ثبت کرد.
    چون بایزید به همدان بود تخم عصفر خرید، چیزی از آن به سر آمد، چون باز به بسطام آمد دو مورچه از آن بیرون دوید. به همدان بازگشت و آن دو مورچه را آنجا بنهاد.
    بزرگان ما در دوستی با جانداران و محیط زیست تا کجا ها رفته اند!
    سهراب سپهری در قسمتی از شعر بلند صدای پای آب می گوید:
    و نخواهیم مگس از سر انگشت طبیعت بپرد.
    و نخواهیم پلنگ از در خلقت برود بیرون.
    و بدانیم اگر کرم نبود زندگی چیزی کم داشت.
    حکیم فردوسی در شعری که بعد ها مضمون شعر تکان دهنده ای از شیخ اجل، سعدی قرار می گیرد، می فرماید:
    مکش مورکی را که روزی کش است
    که او نیز جان دارد و جان خوش است. و
    میازار موری که دانه کش است
    که جان دارد و جان شیرین خوش است
    سیاه اندرون باشد و سنگدل
    که خواهد که موری شود تنگدل.
    استرابون در مورد حرمت رود ها و کوه ها در ایران
    باستان می نویسد:
    ایرانی ها در رود ها ادرار نمی کنند و بدنشان را در آن نمی شویند. اینها در رودخانه حمام نمی کنند و هیچ موجود مرده و هیچ چیز آلوده ای را در آن نمی اندازند.
    اعتبار رود ها گاهی با نام آنها متبلور می شود. مثلا نام رودی “خوشبو” یا “جان بخش” و نام کوهی “آرام بخش آریائی” است. تمامی نام های کوه ها و رود ها از سوی ایرانیان مفهومی ستایش آمیز دارد و هر چند سرزمین پارس از رود ها و کوههای بلند و رفیع انباشته است، ولی سنت باستانی ایران از نیایش و ستایش رود و کوه باز نمانده، سنتی که در هیچ کجای دیگر به چشم نمی خورد.
    واژه پارسی باستان “پریدایذه” که پارادایس یونانی و آلمانی از آن گرفته شده در حقیقت به معنی “پیرامون دار یا محصور” است. گزنفن تاکید می کند که کورش بزرگ درخت هائی را با دست خود کاشته است. در همه مهر های شاهی، که داریوش به کارمندان بلند پایه اش به عنوان “مهر خدمت” می داد به تصویر یک نخل و حتی در مهر مشهور داریوش که امروز در لندن نگهداری می شود به تصویر دو نخل برمی خوریم. نخل سمبل حاصلخیزی بود. نخل تقریبا تمام نیاز های زندگی را برمی آورد. از هسته های نخل نان می پختند واز میوه آن دوشاب، سرکه، عسل و غذاهای دیگر می ساختند. از برگ های نخل انواع وسایل خانگی را نظیر فرش، جارو، ظروف مختلف می بافتند و ذوب کنندگان مس از هسته و تنه مرده آن به جای سوخت استفاده می کردند. از هسته های خیس شده،به عنوان غذای گاو نر و غذای گوسفند پرواری استفاده می شد. گفته می شود در ترانه های ایرانی به صد وشصت نوع استفاده ای که از نخل می شد اشاره شده بوده است.
    در مناطق گرم، صحرا های بزرگ و حتی کویرها باغ هائی با درختان سبز و زمزمه جویبار، نشانه ای از زندگی بود. عشق ویژه ایرانی به فردوس شگفت انگیز نیست. در افسانه های کهن ایرانی همواره از باغ های پرمیوه و سرسبز با آب و تاب زیادی یاد می شود.
    آلودگی رودخانه ها، کاهش جنگل ها و منابع طبیعی و انقرا ض یا در حال انقراض بودن برخی گونه های جانوری و گیاهی، ما را نسبت به نیاکانمان، در کجای نمودار پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری قرار می دهد!؟
    تاریخ ایران در هیچ دوره ای چنین روند شتابناکی از انقراض گونه های جانوری و گیاهی به خود ندیده است. اینک نوبت به انقراض سریع ترین دونده روی زمین و زیبا ترین گربه سان جهان رسیده است. دونده ای که سرعتش در مسافت های کوتاه می تواند به صد و ده کیلومتر در ساعت برسد.
    یوزپلنگ را می توان یکی از زیباترین و جالب ترین پدیده های روی زمین به حساب آورد. حیوانی که از خانواده گربه ها است ولی خصوصیات و شخصیتی مانند سگ ها دارد. وجود شخصیت سگ در یوزپلنگ باعث شده بود تا پیشینیان ما در تربیت آن بکوشند. فخرالدین اسعد گرگانی در مورد “رامین” شاهزاده ساسانی که مدتی است به شکار نرفته است واز قول او می گوید:
    سمند و رخش من با یوز و با سگ
    سراسر خفته اند آسوده از تک
    نه یوزانم سوی غرمان دویدند
    نه بازانم سوی کبکان پریدند
    دلم بگرفت از این آسوده کاری
    چه، آسایش بود بنیان خواری
    چو عزم آید به پیش اندر شکارم
    جهنده یوز را بر وی گمارم.
    نوار های تیره ای که از گوشه چشم های عسلی رنگش تا گوشه های دهان امتداد می یابد به او حالتی غمگین می دهد. این نوارها چشمان او را در مقابل اشعه خورشید حفاظت می کند. یوزپلنگ بر خلاف ظاهرش حیوانی بازیگوش و با انسان صمیمی است.
    به گزارش انجمن یوزپلنگ ایرانی فقدان آموزش طی دو دهه گذشته بیش از پنجاه قلاده یوزپلنگ را به طرق مختلف به کام مرگ کشاند. زیر گرفتن یک ماده یوز و توله توسط یک معلم در چهل دختران خراسان، شکار دو یوز بالغ در دره انجیر یزد باز هم توسط یک معلم، از پا درآوردن دو یوز جوان به بهانه دیده شدن در نزدیکی یک گله شتر در بافق، به آتش کشیدن یک یوز در رباط پشت بادام یزد به جرم عبور از نزدیکی یک گله گوسفند، محاصره سه قلاده یوز در حلوان خراسان توسط موتور سواران محلی و آتش زدن آنها، خفه کردن دو توله کوچک توسط یک شتردار در خارتوران در میان شادی و هلهله مردم، آواره کردن دو توله و رها کردن انها در یک نقطه دور در شهرستان اردستان، خفه کردن یک یوز توسط یک پهلوان در میاندشت خراسان، در تله گرفتار کردن یک یوز در نایبندان طبس و به آتش کشاندن سه توله بی گناه در بافق یزد و بالاخره کشتن یک یوز به جرم حمله به یک دامداری و به نمایش گذاشتن جسد آن در یکی از شهرهای جنوبی کشور، اینهم توسط یک معلم، بخشی از جفائی است که طی سال های گذشته ناآگاهی مردم بر سر این جانور بیچاره آورده است.
    گرسنگی این جانور در اثر از بین رفتن منابع تامین غذای آن توسط جوامع انسانی علت حمله آنها به دامداری هاست که معمولا موجب خسارت برای دامداران می شود که خود به خود منجر به واکنش آنها در برابراین حیوان زیبا می گردد. تعیین جایزه برای زنده گیری آنها در صورت مزاحمت و یا تضمین جبران خسارت دامداران همزمان با افزایش آگاهی ها بسیار راهگشاست.
    به عامل نآگاهی جوامع باید مشکلات معیشتی و اقتصادی آنها که باعث تهدید و نابودی چرخه غذائی یوز شده است، افزود.
    اگر برای افراد و جوامع مرفه شکار تفریح و سرگرمی است، در صحاری و کویر شکار در چرخه معیشت حلقه کوچکی را تشکیل می دهد. یوز، هدف مستقیم شکارگران کویر نیست. غزال ایرانی، بز کوهی و کبک که نقش اول را در چرخه غذائی یوز دارند، هدف های اصلی هستند. بنابراین یوز بطور غیر مستقیم هدف قرار می گیرد.

    منابع:
    1- از زبان داریوش نوشته پرفسور هاید ماری کخ- ترجمه دکتر پرویز رجبی .
    2- یوز در خطر، ضمیمه رایگان روزنامه شرق-شهریور 1384.
    *ملون نام محلی یوز در بخش‌هایی از کویر مرکزی است.

  6. هومان خاکپور

    شرم‌آور است که صرفا” برای تأمین هزینه های نگهداری باغ و تیمار درختان، این ذخیره گاه ژنتیکی بی همتا را به بخش خصوصی غیرمرتبط اجاره بدهیم!

  7. فروغ

    هزاران بار سپاس
    در وبلاگم درج شد به نام یوزپلنگ آسیایی و جام جهانی
    زنده باشید و پر رهرو

  8. محیطبان

    آقای درویش هنگامی که جمعیت گونه ای در طبیعت از تعداد مشخصی کمتر شد بعلت عدم وجود تنوع ژنتیکی بلحاظ علمی عملا منقرض شده است. یوز پلنگ ایران نیز بعلت ذکر شده توان پایداری در طبیعت را دیگر ندارد و هزینه کردن برای آن اتلاف منابع است.

  9. مجتبا گهستونی

    بادرود خدمت شما استاد محترم. من هم حمایت خود را از این پیشنهاد اعلام می کنم. در ضمن بر اساس گفت وگوهایی که با دوستان راهنما در کانون انجمن های صنفی راهنمایان داشتم پیشنهاد دادم که با تشکل های زیست محیطی واقع در تهران صحبت بشود که نامه هایی جداگانه را به فیفا، فدراسیون فوتبال ایران و برنامه 90 بفرستند و درخواست شود که نسبت به این مهم توجه شود.
    خود شخصا مسئولیت گفت وگو با دو فعال در حوزه فوتبال یعنی هوشنگ نصیرپور که همواره در برنامه 90 حضور دارد و هدایت ممبینی داور بین المللی که او نیز در برنامه 90 هم به عنوان کارشناس حضور می یابد را بر عهده گرفتم.امیدوارم این قدم ها نیز موثر باشد

  10. مجتبا گهستونی

    ژیشنهاد می دهم نامه ای از طرف تشکل های زیست محیطی نوشته شده و به فیفا و فدراسیون فوتبال و برنامه 90 نوشته شده با تاکید بر اهمیت موضوع از آنها خواسته شود تا به این مهم توجه نمایند.

  11. محمد درویش نویسنده

    سپاسگزارم جناب گهستونی عزیز. امیدوارم این موضوع در برنامه 90 هم مطرح شود. در تهران هم تلاش های خوبی در جریان است. درود …

  12. حمید

    واگذاری سه میلیون هکتار زمین های دولتی.http://www.hamshahrionline.ir/details/229454
    این زمین هارا چگونه به همین راحتی واگذار کردند ؟جالب تر اینه که در این مصاحبه گفته شده حتی یک وجب زمین را هم بدون وابستگی نمی شود تصاحب کرد.

  13. نصرت اله تواضع

    جناب محمد درویش
    با سلام و سپاس از پیشنهاد ارزندتان حمایت میکنم.
    موضوع در سایت انجمن نقل و اطلاع رسانی شد.
    مطلب (ن.ز) مفید و هوشمندانه بود.

  14. زهرا یزدانی

    سلام
    خسته نباشید. خبرهایی در مورد اجاره باغ گیاهشناسی نوشهر به یک شرکت گردشگری خصوصی شنیده ام. می خواستم بدانم شما در جریان هستید؟

  15. saman

    سلام
    مثل همیشه خلاقانه وپر حرارت هستید…
    سپاس از این پیش نهاد.
    به سهم خوددر استان فارس اطلاع رسانی میکنیم

  16. www.gardeshgari-iran.ir

    باسلام و عرض ادب خدمت شما
    ما یک وبسایت در خصوص گردشگری ایران را داریم و خوشحال می شویم که به ما سری بزنید و نظراتتون را ارائه بدهید.
    علاوه بر این ما شخصا از شما دعوت میکنیم که به وب ما بیایید تا در پست (بیایید به همراه هم در گردشگری ایران قدمی برداریم) اول این پست را مطالعه بفرمایید و بعد در این موضوع شرکت کنید.ما فقط خواهش مندیم که حتما با ما در این امر همکاری بکنید…
    همه جای ایران سرای من است….
    یاحق…

  17. بازتاب: کارگاه آموزشی به مناسبت نهم شهریور روز ملی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی – موسسه زیست محیطی کیمیای سبز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.