همان طور که پیشتر اشاره کردم، پنج شنبه و جمعهی گذشته – 7 و 8 شهریور 1392 – به همت بروبچههای سختکوش انجمن یوز و دیگر دوستداران محیط زیست ایران، جشنوارهای در محل باغ وحش ارم تهران برگزار شد. نگارنده، در دومین روز این جشنواره از نزدیک شاهد استقبال درخورتوجه مردم، به ویژه کودکان از غرفهها و برنامههای متنوع این جشنواره بود و همانجا در گفتگویی کوتاه با رادیو یوز! آرزو کرد تا نظیر چنین برنامههایی را بتوانیم در سال آینده و همزمان با روز ملّی یوز در دیگر شهرستانهای کشور، به ویژه در مناطق شرقی و مرکزی ایران که زیستگاه یوز هم هست برگزار کنیم. به هر حال به سهم خود از تلاشهای این دوستان، به ویژه مرتضی اسلامی دهکردی، مرتضی پورمیرزایی، صفورا زواران حسینی، جواد رزمی، حسین عظیمی و … قدردانی میکنم.
خوشبختانه پیشنهادی که روز چهارشنبه مطرح کردم تا بین فوتبال در برزیل و یوزپلنگ در ایران، پیوند برقرار شود، بسیار مورد توجه قرار گرفته و بازتابهای خوبی داشته که امیدوارم به ثمر نشیند. در همین راستا، یادداشتی دیگر نوشتم که دیروز – 10 شهریور 1392 – در صفحه هفت روزنامه اعتماد منتشر شد و متن آن را در ادامه آوردهام …
هر چه زمان میگذرد، بیشتر درمییابیم که زمین مورد تصور پیشینیان ما، تا چه اندازه کوچکتر، شکنندهتر و آسیبپذیرتر از آن چیزی است که میپنداشتند. به همین نسبت و با افزایش دانستگی و توان سختافزاری و نرمافزاری بشر، خط نخست قربانیان این قدرت فناورانهی جدید و روبه تکامل را زیستمندانی تشکیل میداده و میدهند که بزرگجثهتر بوده و هستند. از همین روست که امروز دیگر نه خبری از دایناسورهاست و نه ماموتها و نه خبری از دیگر همتایانشان. روند کاهش چشمگیر شمار کرگدنها، گوریلها، فیلها، زرافهها، ببرها، شیرها، پلنگها و یوزها هم از چنین قاعدهای پیروی میکند و کافی است در یک نکتهی ساده اندکی درنگ کنیم! این که اگر مردمان اروپا در آفریقا زیست میکردند، بی شک امروز نه از شیرهای شکوهمند کنیا خبری بود و نه از هیچ کدام دیگر از زیگونگی (تنوع زیستی) منحصربه فرد حیات در آفریقا.
خلاصهی سخنم آن است که اگر روزگاری نه چندان دور، شمار یوزپلنگهای موجود در جهان از 100 هزار قلاده در 44 کشور جهان هم میگذشته است و اینک اگر از آفریقا بیرون بیاییم، این فقط سرزمین ایران است که هنوز میتوان ردپای معدودی از تیزپاترین موجود زنده جهان را در آن رهگیری کرد، ناشی از واقعیتی است که به طور خلاصه میتوان آن را متأثر از اصالت و خودخواهی خواهشهای نوع انسان بر زمین دانست؛ تفکر خطرناکی که شاید حدود نیم قرن باشد که به صورتی جدی، منتقدانی اثرگذار یافته و آن نخبگان در سرتاسر جهان میکوشند تا این نگرش مرگبار و آزمندانه را نسبت به کره زمین تغییر دهند.
یک نکتهی اندکی امیدوارکننده در این میان، آن است که در بین کشورهای منطقه که زمانی در آنجا هم یوزپلنگ آسیایی مشاهده میشدند، از جمله عراق، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، کشورهای آسیای میانه (ترکمنستان، تاجیکستان و …)، افغانستان و پاکستان، اینک فقط در بخشهای مرکزی و شرقی ایران هنوز میتوان یوزپلنگ را مشاهده کرد. در حالی که مطابق قاعدهی پیشگفته این انتظار میرفت که یوزپلنگ به جای ایران در افغانستان یا تاجیکستان و نظایر آن موجود باشد.
به هرحال، حضور همین تعداد اندک یوز آسیایی در ایران که شمارشان به زحمت از هفتاد قلاده تجاوز میکند، سبب شده تا توجه دانشمندان و بومشناسان جهان به ایران جلب شود و میلیونها دلار اعتبار از سوی سازمان ملل متحد و نهادهای علمیپژوهشی مرتبط برای حفظ زیستگاه این جاندار اختصاص یابد. در حقیقت، یوز آسیایی بهانهای بوده تا دیپلماسی محیط زیستی حتا در دشوارترین شرایط تحریم بینالمللی بر علیه ایران، همچنان جریان داشته باشد. به موازات آن، اقدامهای بایسته و درخورتحسینی از سوی تشکلهای مردمنهاد در این حوزه، به ویژه انجمن یوز ایران در طول یک دههی اخیر انجام شده و حتا نخستین مناسبت غیردولتی به بهانهی نکوداشت یک موجود غیر انسان، همین روز ملی یوزپلنگ آسیایی، یعنی 9 شهریور 1392 است که برای هفتمین سال پیاپی در ایران گرامی داشته میشود.
نگارنده به همین مناسبت، اخیراً با مشورت برخی دوستان و فعالان حوزه میراث طبیعی و فرهنگی کشور، پیشنهادی را خطاب به فدراسیون فوتبال ایران مطرح کرده و خواستار آن شده است تا همزمان با بازیهای فوتبال جام جهانی برزیل در سال 2014، نشان تیم ملی فوتبال ایران، یوزپلنگ آسیایی باشد. همانگونه که برزیل، آرمادیلو (یک گونهی در حال انقراض در آن کشور) را برای این مسابقات برگزیده یا چینیها از خرس پاندا در المپیک پکن بهره بردند و یا روسها میخواهند پلنگ قفقاز را برای المپیک زمستانی خود دوباره مطرح کنند.
افزون بر آن، به نظرم باید کارخانههای خودروسازی ما، به جای استفاده از نامهایی نامأنوس و کمتر شناخته شده، از نام “یوز” به عنوان تیزپاترین، زیباترین و کشسانترین جاندار زنده زمین بر روی محصولات جدید خود بهره برده و این برند ایرانی را جهانی کنند.
باشد که دست به دست هم کمک کنیم تا سایهی خطر انقراض را از وجود نماد طبیعت ایران؛ یوزپلنگ آسیایی برای همیشه بزداییم.
انشاالله.
اقای درویش خبرانلاین چرا اینجوریه؟چند خط می نویسی موقع تایید همه نوشته ها پاک میشه نظره هم نمی ره؟
شرمنده امیر جان. دلیلش را نمی دانم! منتها کامنت های فراوانی وجود دارند که تأیید شده اند. شاید بهتر است از مرورگر کروم یا فایرفاکس استفاده کنید.
سلام جناب مهندس شرمنده استاد سوالی داشتم در خصوص رشته ی مهندسی منابع طبیعی گرایش صنایع چوب واحد علوم تحقیقات تهران چگونه رشته ای است خوب است؟ لطفا راهنمایی بفرمایید ممنون می شوم
درود بر شما خانم بیدهندی گرامی.
بنده در مورد این رشته صاحبنظر نیستم. لطفا با آقای دکتر شیروانی مشورت فرمایید:
09126663150
بسیار سپاس جناب مهندس
دوباره سلام و عذرخواهی جناب مهندس میتونم بپرسم آقای دکتر شیروانی تخصص و تحصیلاتشون در چه زمینه ای هست؟ باز هم ممنون راهنمایی های شما
ایشان استاد گروه جنگل در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران – پردیس کرج – هستند.
انتخاب خانم ابتکار(برنده ی نظرسنجی فعالین محیط زیست) را به جناب درویش و بقیه دوستداران تبریک می گویم.
درود بر شما آقای درویش
حضور شما در عرصه کوشش های زیست بوم ایران زمین مایه خوشحالی و قابل تحسیت است.
خسته نباشید.
سلام مهندس درویش خسته نباشید. برنامه امروز اردیبهشت درباره محیطبانها بسیار عالی بود. شما باعث شدید بعد مدتهای طولانی باز رسانه ملی رو نیم نگاهی بیاندازم،برنامه شما روز مشخصی درهفته است یا متغییر؟ چون هفته پیش یکشنبه بود
برنامه محیط زیستی دیگه ای به صورت بحث های چند نفره که به طور منظم از رسانه ها پخش بشه در حال حاضر وجود داره یا نه ؟
درود
درود بر شما و ممنون از توجه و لطف تان.
متاسفانه هنوز زمان مشخصی در هفته به این برنامه اختصاص نیافته است. اما پنج شنبه همین هفته از ساعت 15 در رادیو اقتصاد می توانید گفتگوی دکتر حسین آخانی، سرکار خانم ظفرنژاد و نگارنده را در باره دریاچه ارومیه گوش دهید.
موفق باشید.