وقتي كه شفافيت، گريبان «شب شيشه‌اي» را نيز مي‌گيرد!

احمدرضا درويش - عكس از ايسنا

     بايد قبول كنيم با هر معيار و شاخص و سنجه‌اي هم كه بنگريم، حضور و استمرار برنامه‌ي تلويزيوني«شب شيشه‌اي» يك حادثه و رخداد تأمل‌برانگيز وخط شكن در روند برنامه‌سازي شديداً محافظه‌كارانه و اغلب پاستوريزه‌ي سيماي جمهوري اسلامي ايران بوده است.
     شايد از همين منظر است كه شب شيشه‌اي توانسته در پرمخاطب‌ترين ساعت جذاب تلويزيون‌هاي رنگارنگ اين سو و آن سوي آب، بيننده‌ي پرشماري را براي خود جذب كرده و از همين رو، بيشترين توجه و نقد را در رسانه‌هاي نوشتاري و مجازي از آن خود سازد.
     بي‌گمان حادثه‌ي عجيب پيش‌آمده در برنامه‌ي امشب شب شيشه‌اي و هنجارشكني غريب رخداده در آن، تا مدت‌ها از خاطره‌ي تماشاگر حرفه‌اي سيما، زدوده نخواهد شد. اين كه مجري برنامه (رضا رشيدپور) با قاطعيت اعلام دارد: تنها فردي كه تاكنون و در مواجهه با درخواست‌هاي متعدد اين برنامه، از حضور بر روي صندلي شب شيشه‌اي سرباز زده، استاد محمّد نوري بوده است و در پاسخ از مهمان سرشناس برنامه (احمدرضا درويش) بشنود: «شما در طول يك ماه اخير بارها از من درخواست حضور كرده و من نمي‌پذيرفتم (نوار درخواست‌هاي شما بر روي انسرينگ تلفن منزل من موجود است!)، چرا كه اعتقادم اين است كه نبايد وارد حيطه‌ي خصوصي زندگي هنرمندان شويد!»
    امّا چرا احمدرضا درويش، فيلمساز ظاهراً خودي جمهوري اسلامي، اينگونه برآشفت و برنامه‌سازان شب شيشه‌اي را با جدي‌ترين چالش عمر خويش در طول  تقريباً80 شب گذشته مواجه ساخت؟!
    اين همان فرازي است كه به باور نگارنده، ارج و قرب احمدرضا را در نزد مردم ايران به شكلي ستايش‌آميز و پيش‌برنده افزايش داد – و در صورت پژواك هوشمندانه‌ي مديران سيما، حتا خواهد توانست چنين اثر مثبتي را براي آنها نيز به ارمغان آورد – اين كه يك هنرمند اينگونه برآشوبد كه چرا منت شهادت دو برادرش را در جبهه‌هاي جنگ، به رُخ مردم و هموطنانش كشيديد؛ رازي كه تاكنون با احدي در رسانه‌هاي جمعي در مورد آن سخن نگفته بود!
    فرياد احمدرضا بر نظام تبعيض‌آميز و رانت‌خوارانه و سهم‌گيرانه‌اي بود كه در طول دو دهه‌ي گذشته، نه تنها شوكت و منزلت بسياري از خانواده‌هاي شهدا را حفظ نكرد؛ بلكه ارزش شهيد آنها را تا حد ارزش يك معامله و داد و ستد اقتصادي پايين آورده بود!
    بياييم اميدوار باشيم، برنامه‌سازان و مديران فرهنگي ما از چنان ظرفيتي برخوردار باشند كه بتوانند چنين گفتگوهاي صريح و شيشه‌اي را كماكان در رسانه‌ي ملّي تحمل كرده و ادامه دهند. هرچندكه تقريباً مطمئن هستم، چنين آرزويي به ويژه در شرايط امروز مديريت حاكم بر جامعه، تا چه اندازه رؤيايي و غيرقابل باور مي‌نمايد.
     با اين وجود، قلباً آرزو مي‌كنم عزت‌الله ضرغامي از اين آزمون روسفيد بيرون آيد.

    در همين ارتباط:

    – متن كامل گفتگوها

    – دوئل بر سر حريم خصوصي! تحليل ايسنا

   – همه چيز لو رفت!

   – اي كاش همه ما درويش بوديم!

   – فيلم گفتگوي جنجالي شب شيشه اي

  – دوئل در شب شيشه‌اي

3 فکر می‌کنند “وقتي كه شفافيت، گريبان «شب شيشه‌اي» را نيز مي‌گيرد!

  1. farzad

    نحوه ی برخورد آقای دروبش با مجری برنامه برایم غیر قابل درک بود.آقای رشیدپور در مقام بیان علتهایی که منجر به فیلم سازی آقای درویش در ژانر و موضوعات جنگی شداند،قرارداشت و یکی از این دلایل را وابستگی فکری و تعلق خاطر ایشان به جبهه از جمله شهادت 2 برادرشان ذکر کرد که این موضوع غیر قابل کتمان است.من نمی دانم واکاوی دلیل علاقه ی فیلم ساز به این ژانر (که کاملا مربوط به فعالیت های حرفه ای آقای درویش است)چگونه میتواند به عنوان ورود به حوزه ی خصوصی او تلقی شود.فکر میکنم با نگاه بدبینانه بتوان گفت آقای درویش از موضوع دیگری-احتمالاشایبه ی استفاده از این موضوع به عنوان رانت در دیدگاه مخاطبان برنامه نگران بودند- که چنین واکنشی نشان دادند و با نگاه خوشبینانه میتوان گفت ایشان از سواستفاده هایی که برخی از افراد از شهدا میکنند ناداحت بودند و تریبون این برنامه را فرصت مناسبی برای ابراز ناراحتی خودشان به این رویه دیدند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *