آنچه را كه نمي‌داني به تو لطمه نمي‌زند!

All the King’s Men

      شب گذشته در برنامه‌ي سينما يك، اثري تأمل‌برانگيز از فيلمساز 54 ساله‌ي آمريكايي، “Steven Zaillian” به نمايش درآمد با نام :  “All the King’s Men” كه نمي‌دانم چرا با عنوان «همه‌ي مردان دلير» از رسانه‌ي ملّي پخش شد (شايد به دليل نحوست استفاده از نام پادشاه)! فيلمي كه پخش آن به عنوان آخرين اثر كارگردان و محصول 2006 آمريكا، كاملاً غافل‌گير‌كننده بود. توجه كنيد كه چنين فيلم‌هاي جديدي را معمولاً نمي‌توانيد از هيچيك از شبكه‌هاي عمومي تلويزيوني در هيچ كشوري ببينيد، مگر آن كه مشترك يك شبكه‌ي خاص تلويزيون كابلي بوده و حق اشتراك خود را پرداخت كرده باشيد. امّا در سيماي ما، حتا ممكن است آخرين اثر مايكل مور را بتوان همزمان با اكران عمومي آن در سينماهاي جهان به تماشا نشست!
     اين ها را گفتم تا تأكيد كنم: انتخاب و پخش اين فيلم جديد آمريكايي، حتماً به دليل پيام نهفته در آن و تناسبش با حال و هواي سياست‌هاي امروز بوده است! فيلمي كه در آن گروهي از نامداران سينماي هاليوود، از جمله Sean Penn, Jude Law, Kate Winslet, Mark Ruffalo و  Anthony Hopkins به ايفاي نقش مي‌پردازند تا به روايت يك داستان واقعي دهه‌ي 1920 ايالات متحده‌ي آمريكا بپردازند؛ قصه‌ي فراز و فرود ويلي استارك، مرد ساده، اهل خانواده، عدالت‌خواه و عاشق مردمي كه از فروشنده‌اي دوره‌گرد به فرمانداري ايالت لوييزيانا و سناتوري هم رسيد، امّا به تدريج همه‌ي سادگي، صداقت و عدالت‌محوري خود را با قدرت‌طلبي، ديكتاتوري و نيرنگ عوض كرد و سرانجام در سكوت يكي از مريدانش ترور شد و رفت!

بازي Jude Law مانند هميشه عالي بودشون پن و كيت وينسلت در نمايي از فيلم

      و از همين روست كه پخش فيلم استيون زيليان، به باور نگارنده، انتخابي هوشمندانه و اندكي زيركانه بوده است!
      امّا فارغ از پندارينه‌هاي سياسي طنازانه! به يك دليل ديگر هم اين اثر، مي‌تواند تفكربرانگيز باشد؛ اين كه خبرنگار جوان فيلم – كه روايتگر داستان هم هست – چگونه به موازات افزايش دانايي و نزديكي بيشترش به فرماندار، احساس كرد تا چه اندازه همه چيز پوچ و دور از آرمان‌هايي است كه براي تحققش از ويلي استارك حمايت كرده و حتا كارش را نيز به همين دليل در مشهورترين روزنامه‌ي شهر از دست داده است! دانايي غم‌انگيزي كه مي‌رفت خطرناك هم بشود و به قتلش بيانجامد!
     به همين دليل، اين كلام را از او مي‌شنويم: « آنچه را كه نمي‌داني به تو لطمه نمي‌زند!»
     و عجيب آن كه فكر كنم همه‌ي ما مصداق‌هايي انكارناپذير از اين دريافت را تجربه كرده يا شنيده و ديده باشيم!

فرماندار مردمي لوييزيانا در بين مردم و پيش از آلوده شدن به افيون قدرت!

    راست آن است كه ما انسان‌ها، شايد اگر خيلي از خبرها را نمي‌دانستيم و از تحليل بسياري از رخدادها عاجز مي‌بوديم و فهم درك برخي از پژواك‌ها را نداشتيم، الآن تاريخ تمدّن بشري بسيار كمتر از آنچه كه اينك شاهد بوده است، از قتل و اعدام و شكنجه و افسردگي تهي بود!
    راستي! چرا اينگونه است؟ و چرا ميوه‌ي درخت دانايي تا اين حد بايد تلخ و مسموم باشد؟!
    چرا به موازات افزايش آگاهي در حوزه‌ي محيط زيست و درك ارزش‌هاي انكارناپذير طبيعت وطن به تناسب دانستن خبرها و رخدادهاي ناگوار رويداده در سرزمين مادري، بيشتر بر غم و رنج و دردمان افزوده مي‌شود و حتا ديگر مانند سابق نمي‌توانيم از بودن در طبيعت لذت ببريم؟!
    عجيب است؛ امّا بايد اعتراف كرد كه بسياري از متخصصان و علاقه‌مندان راستين محيط زيست، امروز از حضور در طبيعت و گردش در آن به مراتب كمتر از آن مردم عامي لذّت مي‌برند! مردمي كه نمي‌دانند، فرسايش خاك چيست و چرا تشديد مي‌شود؛ نمي‌دانند ترسيب كربن چيست و چرا لازم است؛ نمي‌دانند تنوع زيستي به چه معني است و به كدام دليل براي حفظش بايد همت كرد؛ نمي‌دانند ارزش‌هاي غيرقابل تبادل منابع طبيعي به چه كار مي‌آيد و چرا روند قهقرايي دارد و نمي‌دانند …
     واي كه يه موقع‌هايي چقدر با اين كلام هوشمندانه‌ي خالق آنتيگون (سوفكل)، احساس همذات‌پنداري غريبي مي‌يابم؛ آنجا كه حدود 3 هزار سال پيش مي‌گويد:

«هنگامي كه از خِرد كاري بر نمي‌آيد، خردمندي دردمندي ست.» 

        پس تا دير نشده! برويم پروردگار مهربان را شكر كنيم كه ما را خردمند نيافريد …

یک دیدگاه دربارهٔ «آنچه را كه نمي‌داني به تو لطمه نمي‌زند!»

  1. علیرضا موسوی

    آنچه را نمی‌داانی به تو لطمه نمی‌زند. تامل برانگیز بود. یاد شعری از ایرج میرزا افتادم:
    بیچاره آن کسی که گرفتار عقل شد
    خوشبخت آنکه کره خر آمد الاغ رفت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *