چند روز پيش مهمان فاطمه واعظ جوادي، در طبقهي نهم از ساختمان شيك امّا اندكي گيجكنندهي سازمان حفاظت محيط زيست بودم و بايد اعتراف كنم كه او را بسيار مقبولتر از آن چيزي يافتم كه در موردش پيشتر شنيده يا خوانده بودم! درست مانند نخستينباري كه با بازرس ويژهي ايشان، جناب يزداني مواجه شدم و دريافتم كه بسيار منطقيتر و هوشمندتر از آن چيزي است كه ميپنداشتم.
به ويژه انتقاد صريح دكتر جوادي از عملكرد طبيعتستيزانهي برخي از نيروهاي نظامي، از جمله در پارك ملّي كوير و نايبند برايم حايز توجه، اميدبخش و البته اندكي غافلگيركننده بود! ايشان گفتند: در بازديدي كه چندي پيش از مقر تأسيساتي بسيار مجهز نيروهاي سپاه در پارك ملّي كوير داشتهاند، به صراحت به فرماندهان سپاه مستقر در پارك گفتهاند: محل استقرار شما غصبي بوده و نماز ندارد و حركت شما در انجام رزمايش در اين محل كاملاً غيرقانوني است. برايش از تجربهاي مشابه در منطقهي حفاظتشدهي دنا گفتم كه بسيار ناراحت شد و خطاب به دلاور نجفي (معاون محيط طبيعياش) يادآور شد: «بررسي كن ببين چرا چنين مواردي را در استان پيگيري نكرده و گزارش نميدهند؟» و آنگاه با لحني نااميدانه و پرافسوس زمزمه كرد: چرا برخي از مديرانم تا اين حد ملاحظهكار و … هستند و از گزارش و برخورد با چنين رخدادهايي ميگذرند؟
در هنگام خروج از دفتر عاليترين مقام متوّلي محيط زيست كشور، با خود در اين انديشه بودم كه چرا اين افكار روشن و اين حمايت صريح از طبيعت، از بازخوردي شايسته و اثربخشي درخور در محيط زيست وطن برخوردار نشده و عملاً در ارتقاي پايداري سرزمين اثري ملموس ننهاده است؟ و چرا عملكرد دولتي كه وي يكي از صندليهاي كابينهاش را از آن خود دارد، تا اين حد با گرايههاي بنيادين زيست پايدار در تضاد قرار دارد؟ آيا او در نشستهاي كابينه و در حين تصويب مصوبات مسألهساز به خوبي از ملاحظات زيستمحيطي دفاع نميكند؟ يا دفاع ميكند و حرفش را هم ميزند، امّا قرار نيست كه كسي او را جدي بگيرد؟!
مؤخره
– ديدارم با خانم جوادي و مشاهدهي گفتار و رفتار ساده و به شدّت طبيعتدوستانهي ايشان، مرا ياد مصاحبهي معروف و جنجالي، اينانلوي عزيز با وي در اسفندماه 1384 انداخت؛ در پايان آن مصاحبه، آقاي اينانلو گفت:« … دليل انتخاب شما براي رياست سازمان حفاظت محيط زيست چه بوده است؟ آيا رييسجمهور يك زن را انتخاب كردند، چون يك زن ميتواند با حس مادرانه و مسئولانهي خود مسايل و مشكلات زمين و محيطزيست را بهتر حل كند، يا به اين دليل بوده كه فقط يك زن در كابينه باشد؟» و دكتر جوادي اينگونه پاسخ دادند: «براي اين كه جواب صحيح به شما داده باشم، مستقيماً سخن رييسجمهور را نقل ميكنم. زماني كه من از ايشان پرسيدم چرا من را انتخاب كرديد؟ نگاهي مصمم به من انداختند و گفتند، به خاطر صداقتت.»
بايد اعتراف كنم، شايد آن موقع كه براي نخستينبار اين مصاحبه را ميخواندم، مانند امروز متوجه حقيقت، سادگي و شجاعت پشت اين پاسخ نشده بودم! اينكه به راستي گوهر «صداقت» تا چه اندازه حتا در بين عاليرتبههاي سياسي كمياب است، كه جناب رئيسجمهور، وجود آن را در يك فرد كافي ميداند تا در حد معاون خويش به وي اعتماد نمايد؛ و اينكه آيا به راستي وجود «صداقت» به تنهايي كافي است تا يك فرد بتواند با اتكا به آن مديريت حاكم بر يكي از ناپايدارترين سرزمينهاي جهان را از منظر زيستمحيطي (ايران در بين 146 كشور، از نظر پايداري زيستمحيطي در رتبهي 138 قرار دارد)، با همهي پيچيدگيها و ظرافتهايش سامان بخشد؟!
عجب………….
سلام دوست نادیده
شما دلتون نمی خواد کسی براتون کامنت بگذاره و یا درباره ی نوشته هاتون اظهار نظر کنه؟
درویش خان؟!
یزدانی هم بله؟