رسول زرگر شايد يكي از طولانيترين دورههاي مديريت پس از انقلاب را در وزارت نيرو عهدهدار بوده و از اين منظر ميتوان به او لقب «مردي براي تمام فصول» را داد! چرا كه برايش فرقي نميكند، رييسش متعلق به اردوگاه راست ميانه است، يا چپ تندرو، اصلاحطلب يا اصولگرا، مشاركتي يا آبادگر! او همچنان آنقدر استعداد دارد كه بتواند معاون هر وزيري كه توليت وزارتخانهي نيرو را برعهده ميگيرد، باشد.
از اين نازكانديشي طنازانه كه بگذريم! ميرسيم به گفتههاي چند ماه پيش جناب زرگر در باب حجم باورنكردني هدررفت آب شرب از شبكههاي لولهكشي شهر تهران.
معاون مادامالعمر وزير نيرو در امور آب با اشاره به این که مصرف متوسط آب در تهران یک میلیارد متر مکعب است، گفت: ۳۰ درصد هدر رفت این مقدار مصرف در حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب می شود که معادل حجم آب انتقالی سد کرج به تهران است!
حال از آنجا كه اخيراً بحث انتقال كامل آب از پشت سد كرج به تهران بسيار داغ شده و تنشها و مخالفتهاي زيادي را نيز در سطح مديران و مردم شهرستان كرج به دنبال داشته است، اين پرسش قابل طرح است كه آيا بهتر نيست به جاي انتقال آب از آن سوي غرب و شرق و شمال كشور براي تهران، نخست بكوشيم تا ميزان هدررفت از سامانهي آبرساني پايتخت را به صفر برسانيم؟!
آيا واقعاً اين موضوع پيچيدهاي است؟!
در بلاگ نیوز لینک شد.
اگر از ما پرسيده شود حاصلخيزترين نقطه کشور کجاست ، بي درنگ به مناطق شمالي کشور اشاره مي کنيم و يا اگر بخواهيم خاطرات خوشي از سفرهاي داخلي در ذهن خود تداعي کنيم و يا براي ديگري تعريف کنيم ، حتما صحبت از جنگل يا دريا و جاده هاي شمال به ميان مي آيد.
ولي بايد دانست اکثر خاطرات خوش مسافرتي مردم ما مربوط به کوچک ترين بخش اقليمي کشور است . به عبارت ديگر اگر بخشهاي مختلف ايران را به مناطق کويري و خشک ، بياباني و نيمه بياباني ، جنگلي و پرباران تقسيم کنيم ، منطقه سوم نسبت به ديگر بخشها بسيار کوچک است.
سوال اينجاست که آيا ديگر مناطق کشور بي حاصل و موات است ؟ آيا مي توان داشتن بيابانها را يک فرصت تلقي کرد تا تهديد ؟ آيا مي توان به بيابانها به چشم يک گنج عظيم و بکر و سودآور نگاه کرد يا بيابان مترادف فقر است؟
براي يافتن پاسخ سوالاتم به ساختماني دو طبقه و کلنگي در خيابان وليعصر سه راهي زعفرانيه جنب خيابان عارف نسب رفتم. در تابلو سر در ساختمان و زير آرم دانشگاه تهران با خطي بزرگ نوشته ” همزيستي با کوير” .
در ديدار با دکتر جعفري رييس مرکز تحقيقات بين المللي همزيستي با کوير و دکتر کريمپور مدير گروه کشاورزي و منابع طبيعي ، درباره مرکز تحقيقاتي همزيستي با کوير و نوع فعاليت آن سوال کردم .
جعفري گفت : در ابتداي سخن بايد گفت امروزه جهان با چالش هاي زيست محيطي فراواني روبروست. بحران کمبود آب شيرين ، تغييرات اقليمي ، از بين رفتن تنوع گونه هاي زيستي جانوري وگياهي ، تخريب منابع اراضي و ديگر موارد از آن جمله اند. اين مرکز مطالعاتي متعلق به دانشگاه تهران وحدود 52 سال پيش با عنوان پژوهشکده مناطق خشک تاسيس شد و در سال 1369 به مرکزتحقيقاتي همزيستي با کويرتغيير نام يافت.
رييس مرکز تحقيقات بين المللي همزيستي با کويرافزود: همزيستي با کوير يعني وفق دادن و انس يافتن انسان با محيط کويري . اين مرکز با 5 گروه پژوهشي و اموزشي و 4 ايستگاه اقماري در شهرهاي سمنان ، بيرجند ،کرمان و کاشان در خصوص منابع طبيعي ، کشاورزي و دامپروري ، زمين شناسي و اقليم شناسي ، باستان شناسي ، معماري و شهرسازي و عمران روستايي ، فرهنگ و هنر و بهداشت ، معدن و انرژي هاي مناطق بياباني و کويري تحقيق و مطالعه مي کند.
جعفري در ادامه گفت : مطالعه بيابان و کويرهاي ايران بسيار اهميت و ضرورت دارد چرا که از 165 ميليون هکتار مساحت کشور ، 100 ميليون هکتار آن در معرض فرسايش هاي آبي و بادي است. از سوي ديگر بروز خشکسالي هاي متناوب بر شدت اين فرسايش ها مي افزايد.
دکتر کريمپور با اشاره به سطح پايين شناخت و آشنايي مردم با کوير ، گفت : بين اصطلاح کوير با بيابان تفاوت بسيار است که به اشتباه مردم و حتي مسئولين اين دو را يکي تصور مي کنند. بيابان منطقه اي کم آب است با پتانسيل بسيار بالا از لحاظ مواد آلي براي کشاورزي و دامپروري . ولي کوير منطقه اي است لم يزرع در دل بيابان وانتهاي حوزه آبخيز که به علت فشار آب در سطوح پايين زمين ، نمک به سطح زمين نزديک مي شود و باعث خشکي شديد مي گردد. در بسياري از موارد کويرها را بايد به حال خودشان رها کرد.
کريمپور در ادامه گفت : بر خلاف تصورات مردم که فکر مي کنند مناطق شمالي به دليل بارش باران زياد داراي بهترين کيفيت محصول کشاورزي و دامداري است بايد گفت، اگر به مناطق بياباني از طريق لوله يا ساختن جوي و يا با بارور سازي ابرها ، آب رسانده شود بهترين محصولات کشاورزي را چه از نظر تنآژ و چه از نظر کيفيت مي توان برداشت کرد بالطبع دامهايي که در اين مناطق زيست مي کنند نيز کيفيتي مطلوب خواهند داشت . چون در مناطق پر بارش ، باران مواد آلي سطح زمين را شسته و به سطوح پايين تر مي برد ولي در بيابان به علت بارش کم بهترين مواد آلي در سطح قرار دارند.
مدير گروه کشاورزي و منابع طبيعي مرکز تحقيقاتي همزيستي با کوير گفت: کشور ما کشوري خشک است و بيش از نيمي از کشور منطقه بياباني و کويري است بطوريکه 16 استان و 87 شهرستان را در بر مي گيرد. متوسط بارندگي در جهان 750 ميلي متر در سال است که اين عدد در ايران 250 ميلي متر است.
کريمپور درباره روشهاي مبارزه با بيابان و بيابان زدايي گفت: از سه راه فيزيکي ، شيميايي ، بيولوژيکي يا پوشش گياهي مي توان از توسعه بيابان جلوگيري کرد. در بخش فيزيکي با گذاشتن قلوه سنگهاي بزرگ و ريختن شن و ماسه و ساختن ديوارهاي سنگي از تحرک خاک بوسيله وزش شديد باد تا حدودي جلوگيري مي شود.
در بخش شيميايي با پاشيدن مالچ هاي نفتي بر روي ماسه ها و ايجاد چسبندگي بين اجزاء خاک و در بخش پوشش گياهي با کاشت درختچه هايي مثل تاخ و گز که مقاومت بالايي نسبت به شوري و خشکي دارند عمل مي شود. ولي با همه اين فعاليتها بايد اذعان کرد که در مبارزه سازمان جنگلها و مراتع با بيابان ، تا به حال بيابان پيروز بوده است.
کريمپور افزود : افراد بومي مناطق خشک با کندن پوشش گياهي محيط براي سوخت و پخت و پز و تغذيه دامها باعث رشد بيابانها مي شوند و اين تهديد را با فرهنگ سازي ميان آنها مي بايست به فرصت تبديل کرد چرا که آنها بر خلاف نيروهاي سازمان جنگلها و مراتع حضوري هميشگي در آن مناطق دارند و مي توانند بهترين نگهبانان بيابان باشند.
کريمپور در پايان توصيه کرد: به مسئولين توصيه مي کنم ، کويرها و بيابانها در نوع خود گنج هستند و معادني در خود دارند که در مناطق معتدل نمي تواند وجود داشته باشد . اقدامات استراليا بهترين نمونه براي مسئولين کشور ماست تا بيشتر به فکر زمينهاي موات باشند. امروزه داشتن خاک براي نشان دادن مقياس وسعت کشور نسبت به ديگر کشورها مهم نيست بلکه استفاده درست از هر هکتارخاک کشور مهم است.
به اميد آباد شدن تمام ناآباديها و ايراني پرثمر و سبز. و به اميد همزيستي با کوير
گزارشگر : محمد زندکريمخاني
دوست عزيز زياد ناراحت نباش زيرا هدر رفتن آب از شبكه لوله كشي تهران عادلانه است زيرا باعث افزايش در ذخيره آبهاي زيرسطحي و در نتيجه كاهش سرعت پايين رفتن سطح آب چاه هاي دشتها شده و كشاورزان زحمتكش را ياري مي دهد. آيا مي دانيد بيشتر گردش مالي در ايران در تهران است؟ آيا به تفاوت سطح زندگي تهراني ها و شهرستاني ها توجه كرده ايد؟ بله تهران پايتخت است.
پاسخ:
با تشكر از شما. اگر قرار بود آن همه هزينه كنيم، سد بزنيم، اراضي پايين دست را شور كرده و پرديسان شهريار را بخشكانيم كه آب كرج را به تهران رسانده و در مخروط افكنه پايتخت به هرز دهيم و با اين اميد كه ذخيره مي شود در آبخوان هاي منطقه! آيا بهتر نبود با تكميل سامانه هاي حفاظت از عرصه هاي مرتعي در بالادست رودخانه كرج، همين كار را با شيوه اي ارزان تر و ماناتر انجام دهيم؟! در ثاني، به دليل تاخيري كه در اين آب وجود دارد تا به منابع زيرزميني افزوده شود، شاهد آن هستيم كه سالانه دو متر از سطح آبخوان دشت ورامين و اشتهارد كاسته مي شود! آري دوست من! زمين پايتخت در حال نشست است و تركهاي آن هم اكنون آشكار شده است.
موفق باشيد.
بله،واقعااين يک موضوع پيچيده است .
شما داريد از بازديد ،تعمير يا تعويض يک شبکه ي چندين هزار کيلومتري صحبت مي کنيد.اين کار به يعني کندن کيلومتر ها خيابان و طراحي يک سيستم نظارت به صورت زنده(لحظه ای) بر روي شبکه آبرساني مي باشد در حالي که معمولا در بسياري موارد نقشه ي درستي از شبکه آبرساني بافت هاي قديمي شهر (که داراي سيستم فرسوده و بيشترين هدر رفت آب هستند) وجود ندارد.علاوه بر اين اين پروزه وقت و هزينه ي بالايي دارد.
سلام از سایت روستای ما دیدن کنید
http://www.khanabadd.com
جناب مهندس حرف شما کاملن صحیح است. منتهامشکل عمده ما دربحث آب در کشور بیشتر مساله کشاورزی و راندمان آبیاری است. در کشوری که بیش از 90 درصد مصرف آب را به خود اختصاص داده در حالی که راندمان آبیاری در خوش بینانه ترین حالت به 30 درصد هم نمی رسد.