🔺گزارش قرن، مادرِ تحلیل‌ها – ۱۲🔻

🔺گزارش قرن، مادرِ تحلیل‌ها – ۱۲🔻

🇮🇷: @darvishnameh

🔴 ما هم قربانی هستیم و هم تبهکار! 🔴

✍ ۲۲ اوت ۱۹۸۱ با بارقه‌ای از امید همراه بود، زمانی که پومرنس سرمقاله نیویورک‌تایمز را درباره یک بررسی جدید از جانب تیم پژوهشی ۷نفره ای از #ناسا خواند. آنها کشف کرده بودند که دنیا در طول قرن گذشته گرم‌تر شده. درجه حرارت‌ها از محدوده حد متوسط‌های تاریخی فراتر نرفته بودند، اما پژوهشگران پیش‌بینی می‌کردند که علایم جهان‌گرمایی بسیار زودتر از تغییرات روزمره آب و هوایی نمایان می‌شدند. غیرمعمول‌تر از همه اینکه یادداشت با یک توصیه سیاسی پایان می‌یافت: نگارندگان نوشته بودند که در طول دهه‌های آینده، بشر می‌بایست به توسعه منابع آلترناتیو انرژی بپردازد و استفاده از سوخت‌های فسیلی را تا جایی که امکان دارد، محدود کند. پومرنس با هنسن – نویسنده مقاله – تماس گرفت. او برای هنسن توضیح داد که می‌خواهد اطمینان حاصل کند که نتیجه‌گیری یادداشت را درست فهمیده. اما بیشتر از آن، او می‌خواست که جیمز هنسن را درک کرده باشد.
پومرنس در موسسه مطالعات فضایی گادرد به دفتر کار هنسن وارد شد. او یافته‌های پایه‌ای هنسن را به‌خوبی دریافت کرد: زمین از سال ۱۸۸۰ در حال گرم‌شدن بود و این گرمایش در قرن آینده به «مقدار تقریبا بی‌سابقه‌ای» می‌رسید، و به مجموعه‌ای از رخدادهای وحشت‌انگیز مثل سیل و‌ آبگرفتگی و طوفان منجر می‌شد. اما پومرنس از این هیجان‌زده بود که هنسن می‌توانست دانش پیچیده جوی را به زبان ساده توضیح دهد. اگرچه او کسی مانند یک کودک اعجوبه بود – و می‌رفت تا در چهل‌سالگی به‌عنوان رئیس موسسه گادرد انتخاب شود- پومرنس گفت: «آنچه شما برای گفتن دارید، باید شنیده شود. آیا حاضرید تا یک شاهد باشید؟»
یک جلسه استماع دیگر درباره تأثیر گازهای گلخانه‌ای در روز ۳۱ ژوئیه ۱۹۸۱ برگزار شده بود.‌ این جلسه از جانب جیمز شویر، نماینده نیویورک در مجلس از حزب دمکرات و یک نماینده مجلس زیرک ۳۳ ساله بنام آلبرت گور جونیور رهبری می‌شد. گور، پیش‌تر به‌عنوان دانشجوی هاروارد در کلاس درسی از راجر ریول (دانشمند در زمینه گرمایش جهانی) درباره تغییرات اقلیم آموخته بود.‌ ریول توضیح می‌داد که بشریت در حال رسیدن به مرحله‌ای برای تغییر رادیکال جو زمین است و با ترسیم منحنی کیلینگ روی تخته سیاه نشان می‌داد که چگونه به خطر فروپاشی تمدن دامن می‌زند. گور از این متعجب بود که چرا کسی در این مورد حرف نمی‌زد؟ او هیچ بخاطر نداشت که این را از پدرش -یک سناتور از تِنِسی که برای سه دوره انتخاب شده بود و بعدها بعنوان مدیر یک کمپانی زغال‌سنگ در اوهایو کار کرده بود- شنیده باشد. زمانی که گور نماینده مجلس شد، حساب کرد که اگر ریول چنین سخنرانی‌ها را در مجلس نمایندگان اجرا کند، همکارانش به عمل ترغیب خواهند شد. یا حداقل جلسه استماع از جانب یکی از سه برنامه رادیو و تلویزیونی عمده ملی پخش خواهد شد. جلسه نامبرده بخشی از یک کمپین طراحی شده توسط گور با رئیسش، تام گرامبلی بود. داستان‌های محیط‌زیستی دارای ویژگی‌های یک روایت شورانگیز هستند: تبه‌کاران، قربانیان و قهرمانان. در یک جلسه استماع می‌شد که هر سه را احضار کرد و رئیس جلسه راوی و مرجع اخلاقی می‌بود. گور به رئیس خود گفت که می‌خواهد هر هفته یک جلسه به اجرا بگذارد. این مانند تهیه یک فیلمنامه مصور از یک داستان دراماتیک هفته‌ای بود. گرامبلی سیاهه‌ای از موضوعاتی جمع‌آوری کرد که اجزای دارماتیک لازم را دارا بودند: یک پژوهشگر بیماری‌های سرطان از ماساچوست که در نتایج تحقیقاتش تقلب کرده بود، خطرات نمک بیش از اندازه در رژیم غذایی امریکایی، ناپدید شدن یک هواپیما در لانگ‌آیلند. اینها همه در قالبی که گور می‌خواست جا می‌گرفتند؛ همه تب و تابی داشتند. اما گور از این متعجب بود که چرا گرامبلی تأثیر گازهای گلخانه‌ای را به این سیاهه اضافه نکرده؟!
گرامبلی گفت: «در این داستان (تأثیر گازهای گلخانه‌ای) تبه‌کاری وجود ندارد. در ضمن، قربانیان چه کسانی هستند؟» و گور پاسخ داد، اگر ما کاری انجام ندهیم، همه‌مان قربانی خواهیم بود. اما گور نگفت که اگر ما کاری نکنیم، همه ما هم تبهکار خواهیم بود!

🔸ادامه دارد …🔸

#مادر_تحلیل‌ها
#گزارش_قرن
#سی‌سال_غفلت_درنابودی_یک_دشمن_مشترک

https://t.me/darvishnameh/7510

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.