دست نگه داريد؛ لطفاً جنگل‌ها را حراج نكنيد!

     در پي اعلام اين خبر كه گروهي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي درصدد تنظيم و ارايه‌ي طرحي به صحن بهارستان هستند تا به موجب آن، دولت مجاز باشد تا اراضي ملّي موجود تا ارتفاع 2 هزارمتر را به بهانه‌ي رونق كشاورزي و اشتغال‌زايي به افراد حقيقي واگذار كند (در قطعات 2 هكتاري) و حتا امكان ساخت ويلا در اين قطعات هم ديده شده است! نگارنده گفتگويي را با بخش فارسي صداي آلمان (دويچه وله) انجام داده‌ام كه متن آن را مي‌توانيد در اين نشاني مطالعه فرماييد و يا در اين نشاني آن را گوش كنيد.

فايل شنيداري اين گفتگو

    گفتني آن كه خوشبختانه اغلب متوليان اين حوزه  – چه در بخش دولتي و چه در بخش مردم‌نهاد و دانشگاهي – با اين طرح آشكارا مخالفت كرده‌اند كه از آن جمله مي‌توان به پژواك شايسته‌ي جامعه جنگلباني ايران، انجمن علمي جنگلباني ايران و انجمن علمي اعضاي هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع اشاره كرد.

5 فکر می‌کنند “دست نگه داريد؛ لطفاً جنگل‌ها را حراج نكنيد!

  1. سام خسروي‌فرد

    با احترام،
    بسيار عالي است حتي اگر ارتفاع بيش از دو هزار متر هم واگذار شود بدين ترتيب ديگر لازم نيست كسي براي محيط زيست و طبيعت غصه‌دار باشد…!!!

    پاسخ:
    اعتراف می کنم تا به حال از این منظر طنازانه به ماجرا ننگریسته بودم!
    زنده باشی سام عزیز.

  2. محسن داوری

    سلام
    نمیدانم واقعا چه زمانی صدای طرفداران محیط زیست در این مرزوبوم به گوش افراد و مسئولان بی تفاوت خواهد رسید؟آیا واقعا آن روز برای رسیدن به یک توسعه پایدار فرصت چندانی خواهیم داشت؟حکایت امروز ما حکایت همان شخصی است که بر شاخه ای نشسته بود و همان را اره می نمود: یکی بر سر شاخ، بن می برید!

  3. مرد خاکی

    به به…پس نون کشاورز و دامدار و ؟؟؟ تو روغن است!یه مزرعه با منظره ی دریا!چه رمانتیک خواهد شد…. :(

  4. متيني‌زاده

    درويش عزيز بسيار عالي و روشنگرانه بود. به نوبه‌ي خودم ازت ممنونم. حتي فكر كردن به چنين طرحي هم آدم را ديوانه مي‌كنه.
    اميدوارم فعالان منابع طبيعي همچنان مجدانه تلاش كنند تا سياهي اين پيشنهاد دامن جنگل‌هاي سبز ما را نگيرد. به اندازه‌ي كافي درد براي منابع طبيعي‌مان وجود دارد.

  5. نیما

    جناب درویش، مطالبی که در این مصاحبه گفتید، منو بشدت تحت تاثیر قرار داد. همیشه برداشتم از تخریب محیط زیست و جنگل و مرتع در همین حد گفته های شما بود، اما وقتی به کارشناسش (سازمان جنگلها، مثلاً پدرم) مراجعه می کردم روند کلی (به عنوان مثال جنگل) رو نه تنها تخریب نمی دونستند، بلکه حتی اعتقاد به رشد هم داشتند. به یاد آهنگی از کیوسک افتادم که در وصف اوضاع وخیم ایران خونده شده بود: “کلنگی قابل سکونت”
    از اینکه چنین وبلاگ تاثیرگذاری دارید بسیار بسیار باعث دلگرمیه و مشتاقم اطلاعات زیست محیطی خودم رو بالا ببرم و به این نهظت شما بپیوندم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.