در ستایش صفحه 133 کتاب فارسی دوم دبستان!

اروند در قلعه رودخان

فکر کنم همه‌ی پدر و مادرهایی که فرزند دوّم دبستان دارند، با نگارنده هم نظر باشند که فارسی دوّم دبستان را می‌شود یک کتاب سبز نام نهاد و به پدیدآورندگانش تبریک گفت.
یکی از روزهای آخرین ماه سال که داشتم به اروند دیکته می‌گفتم، رسیدم به این جمله: «پدرم گفت: بچه‌های عزیز، خدا کسی را که به حیوانات مهربانی و محبت کند، دوست دارد

جلد فارسی دوم دبستان

به اینجا که رسیدم، متوقف شدم … و با خود گفتم: یعنی درست خواندم؟!
کتاب فارسی سال دوّم دبستان دارای فصلی است به نام «طبیعت» (فصل هفتم) و در این فصل، نویسندگان کتاب کوشیده‌اند تا به زبانی ساده حرمت طبیعت و متعلقات آن را برای کودکان پاک‌نهاد امروز وطن – همان‌ها که فردا بر صندلی احمدی‌نژادها و قالیباف‌ها و فاطمه جوادی‌ها و محمد‌رضا اسکندری‌ها و فرود شریفی‌ها و … خواهند نشست – توصیف کنند. همواره براین باور بوده و بارها در همین سطور مجازی تأکید کرده‌ام که اگر قرار است اتفاقی مهم و اثربخش در محیط زیست وطن بیافتد؛ اگر قرار است وزن ملاحظات محیط زیستی در سبد اولویت‌های راهبردی کشور به جایگاه واقعی‌اش بازگردد و اگر قرار است دیگر کسی رویشگاه یک درخت را، اتاق انتظار توسعه ننامد؛ باید از کودکستان‌ها و دبستان‌ها شروع کرد و باید به فرزندان خویش بیاموزیم و عملاً نشان دهیم که درخت، سبزینه، آب، جنگل، بیابان، تالاب، پرنده، چرنده و خاک همان قدر ارزشمند و مفید هستند که عشق، دوستی، محبت، دانش، صداقت، درستکاری و امانت‌داری دارای ارزش هستند.

صفحه 133 کتاب فارسی دوم دبستان

از همین روست که درود خود را نثار پدیدآورندگان این کتاب کرده و امیدوارم این رویه در تمامی سال‌های مقاطع کودکستان، دبستان، راهنمایی و دبیرستان امتداد و تکامل یابد.
پس در این نخستین روزهای فرودین 1388 بیاییم با هم یک دست مریزاد صمیمانه به نویسندگان فرزانه‌ی این کتاب بگوییم و بهترین درودهای خویش را بدرقه‌ی راه سبزشان کنیم؛ نویسندگان اغلب مهجور و بی‌ادعا امّا توانمندی چون: زهرا ارجمند رشید‌آباد، پریچهر جبلّی، دکتر حسن ذوالفقاری، دکتر محمّدرضا سنگری، فاطمه صغری علیزاده، غلامرضا عمرانی، گلزار فرهادی، دکتر حسین قاسم‌پور مقدّم و دیگر هموطنان فرزانه‌ای که سبب‌ساز آفرینش این کتاب ارزشمند شده‌اند.

8 فکر می‌کنند “در ستایش صفحه 133 کتاب فارسی دوم دبستان!

  1. علی

    این مطلب را هم درباره نقش عوامل انسانی در توفانهای شن دهه 30 آمریکای شمالی ببینید, مال همین امروزه

    http://dsc.discovery.com/news/2009/03/23/dust-bowl-human.html

    پاسخ:
    سپاسگزارم علی جان. مطلب ارزنده ای است. به ویژه از نظر تاریخی و بررسی و مطالعه آمارهای 80 ساله مربوط به آن در آمریکا.

  2. عباس محمدی

    مهندس درویش عزیز
    نوروز بر شما مبارک باد .
    مانند همیشه ، به نکته ی خوبی توجه کرده اید و تحلیل بسیار خوبی داشته اید .

    پاسخ:
    زنده باشید عباس محمدی عزیز. نوروزی پرخاطره برایتان آرزو دارم.

  3. مجتبي

    بسيار مشتاق ديدن روي اروند بودم
    بهانه قشنگي بود كه باباي نكته سنج ، جامع نگر و قدردانش فراهم آورد.
    به اندازه ديدن نگار‌ه‌ي اروندرودتم خوشحالم كرد!
    آوردن نام يكايك نويسندگان بر زيبايي كار افزوده است

  4. غلامرضا عمراني

    سلام
    بالاخره يك نفر هم يافتيم كه قدرشناسي دانست و آموخت.
    ما انجام وظيفه كرده‌ايم نه بيشتر اما شما همت كرديد كه وقتتان را صرف نوشتن اين مطلب كرديد.
    قلمتان آزاد و دلتان سرشار از مهر باد.
    غلامرضا عمراني

  5. محمد درویش نویسنده

    زنده باشید جناب غلامرضا عمرانی عزیز. این را نوشتم تا یادتان باشد که مهرتان هرگز بی پژواک نخواهد ماند.
    این کمترین کاری بود که می توانستم انجام دهم. درود بر شما و باز هم ممنون به دلیل درج این پیام سبز برای کودکان وطن.

  6. مسعود

    آخ كه ناگهاني به اين پست پرت شدم و از ديدن اروند كوچك كه الان براي خودش رقيب پدر است ، دلم ضعف رفت !

  7. پونه

    درود بر شما آقای درویش

    بله. خیلی زیباست که در صفحۀ سفید ذهن کودکان، نوشتن را با ستایش طبیعت، نیک اندیشی و عشق شروع کنیم.
    هرچند این صفات 20 سال بعد بالغ خواهند شد، اگر تا آن زمان طبیعت تاب بیاورد..!

    راستی یادم آمد:
    کودکانی که در کتابهایشان خواندند:”بابا آب و نان داد” اغلب مادران و زنانی شدند که همواره چشم به آب و نان پدر و شوهر ماندند..

    یادم آمد:
    روزگاری که در کتاب فارسی خواندیم: “بابا جان داد”
    چرا؟ چون برای کودک 6 ساله بی پدری امری عادی تلقی شود!
    چرا؟ چون دلشان استبداد میخواست و روحشان قدرت نمایی

    امروز جوانهایی داریم که باباهایشان جان دادند اما نه کشورشان قدرتمند شد و نه مستبد در جهان!
    امیدوارم فردا طبیعت جانی داشته باشد تا وقتی اروندِ جوان برای دوستانش از آن نامی ببرد، افسانه تلقی نگردد..

    همچون افسانۀ انسانهای فداکاری که منقرض شدند: ریزعلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.