وقتي اين نشاني را مينويسي و بر رويش كليك ميكني، وارد فضايي مجازي ميشوي به نام «مركز صلح و محيط زيست»؛ تارنمايي كه حضورش را در دنياي پرتردد اينترنت فارسيزبان به فال نيك گرفتيم و اميدوار بوديم كه بتواند جاي يك وبسايت فعال و پويا را در اين حوزه پركند. با اين وجود، مدّتي است كه اين تارنما خاموش شده و تعجبآورتر آن كه هيچكس نيز گويا متوجه اين خاموشي نشده! يا به هر حال، اين موضوع را واجد اهميت چنداني نديده كه اشارهاي به آن بكند! چرا؟!
كسي ميداند چه بلايي سر اين مركز نوپا آمده است؟! مركزي كه قرار بود: «با هدف پيشبرد صلح پايدار و عادلانه و حفاظت از محيط زيست به عنوان سازماني غيردولتي به فعاليت خود ادامه داده و براي کاهش عوامل تنشزا و بهرهمندي از طبيعت به عنوان ابزار صلح و آشتي تلاش کند.»
يعني همهي اين اهداف بلند تحقق يافته يا …
پيوست
– گزارش الهه موسوي از روند شتابان تصويب ساخت پتروشيمي در منطقه «صوفي كم آققلا» استان گلستان را بخوانيد!
كسي ميداند چه بلايي سر اين مركز نوپا آمده است؟!
بله. تا آنجاییکه بنده اطلاع دارم متاسفانه این مرکز (عملا) وجود خارجی نداشت و قرار بود بنا به دلایلی به عنوان یکی از ابزارهای جانبی مرکز (گفتگوی ادیان و تمدنها) فعالیت کند. کمیته ها و برنامه هایش نیز در حد همان وبسایت باقی ماند.با قطع شدن بودجه ها و حقوقهای شگفت انگیزی که به حسابهای مراکز وابسته به دولتمردان سابق واریز می شد (سازمانهای اینترنتی) نیز یکی بعد از دیگری تعطیل شدند. به تعبیر مولوی: ناگهان بانگی بر آمد خواجه مرد – خواجه مرد و خواجه مرد و خواجه مرد!
جناب عبادی عزیز
ممنون از اطلاعات ارزشمندی که در اختیار نهادید. امیدوارم اگر خانم دکتر ابتکار پاسخی در این خصوص دارند و یا دیگر دوستان، اعلام فرمایند.
من فکر می کنم در دولت سابق حداقل توجهی به این مسائل میشد اما حالا چطور؟ تخریب روز به روز محیط زیست در ایران توسط دولتمردان.
تا جایی که من میدونم این مرکز برخلاف سایتش در زمینه فعالیت های همایشی و سمیناری محیط زیستی شدیدا فعاله. خیلی بیشتر از گروه های محیط زیستی دیگه تو این روزهای رکود فعالیت های مدنی
به نظر من همین که دارن کار میکنن خودش جای تقدیر داره. حالا هرچقدر هم باهاشون موافق باشیم یا نباشیم.
ممنون از توضیحتان. شما می دانید پس چرا با این وجود سایت مربوطه از اسفندماه سال گذشته خاموش است؟!!
اداره سایت که به مراتب مخارج کمتری و نیروی کمتری می خواهد، افزون بر اینکه ثمرات و برد نفوذ بیشتری هم دارد.
در ضمن اطلاعات ارایه شده توسط شما دقیقاَ در تضاد با اطلاعات جناب عبادی است!! کسی می تواند به من بگوید: اینجا چه خبر است؟! ما که در باره تاریخ سخن نمی گوییم که در آن ابهام باشد! داریم در مورد رخدادی متعلق به همین امروز صحبت می کنیم.
جناب درویش عزیز
ممنون از نظرتان.
از دو حال خارج نیست. یا آنگونه که بنده به عرض رسانده ام (مرکز صلح و محیط زیست) عملا مرکز هیچ تشکل واقعی زیست محیطی در ایران نبود و نیست و نمونه ای از سازمانها و گروهها و تشکلات و احزاب تبلیغاتی و موقتی است که در مواقعی خاص و بنا به دلایلی خاص و در مقطعی خاص و با بودجه ای خاص و در حمایت از جریانی خاص و زیر عنوانی خاص بوجود می ایند و چندی که گذشت و امور محوله شان که انجام شد اسم و رسم و شعارها و برنامه هایشان هم تنها مانند خاکستر بعد از کاروان بر جای می ماند ( و دلایلش را هم دارم). و یا این بر خلاف تصور بنده چنین مرکزی واقعا وجود خارجی دارد و اتفاقا بسیار هم فعال است و با داشتن دهها شاخه تشکیلاتی در سراسر کشور و با بسیج هزاران داوطلب زیست محیطی در ایران و با برگزاری سمینارها و همایشها و سخنرانی ها و جلسات علمی و توجیهی و آگاهی بخش مکرر در تهران و سایر مراکز استانهای کشور جزو موثرترین و کاراترین و خبرسازترین تشکلات اجتماعی و مدنی ایران است و در همه جا به عنوان یک ان.جی.او نمونه شناخته می شود و اخلاقا حق بزرگی بر گردن همه جریانها و تشکلات و مراکز دفاع از محیط زیست در ایران دارد و در همه حال نیز به عنوان فعالترین مرکز اطلاع رسانی محیط زیست و گسترش دهنده اندیشه صلح و دوستی در سرزمین ما عمل کرده و می کند.
درویش جان شما تصور می کنید من به عنوان یک ایرانی واقعا دلم نمی خواهد حالت دوم درست باشد؟
من یک توضیح کامل نوشتم ولی وقتی برای ارسالش کلیک کردم غیب شد! اگر دریافت شده است این کامنت را لطفا نادیده بگیرید و اگر نشده است احتیاطا عین همان توضیح را در وبلاگم هم نوشته ام.ممنونم.
جناب عبادي عزيز
ممنون از پاسخ تكميليتان. شما يك بحث محتوايي يا شايد آرماني منتها با منطقي سياه يا سفيد؛ همه يا هيچ را طرح كردهايد كه البته مي تواند در جاي خود موضوع تامل برانگيزي براي انديشيدن و چالشگري باشد. اما بايد اعتراف كنم كه من دقيقاً متوجه نشدم كه به هر حال مطابق اطلاعات مستندي كه داريد، آن مركز وجود خارجي داشته و فعال است يا خير؟ اينكه درجه فعاليتش چقدر است و آيا در همه حوزه هاي متاثر از محيط زيست شاخه فعال دارد يا نه، موضوع ديگري است كه به رغم اهميت فراوان نياز اطلاعاتي اكنون مرا پوشش نمي دهد.
از اين گذشته، به نظر مي رسد بر بنياد آموزه هاي مبتني بر منطق فازي، مي توان و سزاوار است تا طيفي از خاكستري را نيز در بين ديدگاه “همه يا هيچ” جاي داد.
يادمان باشد كه آرمانگرايي افراطي، خطرش كمتر از پوچ گرايي نيست و در طول تاريخ معاصر خويش از محل اين نوع نگاه، فرصت سوزيهاي فراواني رخ داده است.
در پايان، همان طور كه براي خانم زواران حسيني هم نوشتم: كماكان نمي دانم چرا وب سايت اين مركز بيش از 4 ماه است كه خاموش است؛ آن هم بدون درج كوچكترين توضيحي؟!!
پايدار باشيد[خداحافظ]
جناب درویش عزیز
قبل از هر چیزی قاعدتا از بنده باید انتظار داشت که باسخگوی نظرات خودم باشم و نه تکذیب دیگران! بنابراین اگر شخص محترمی خبری یا نظری مغایر با بنده را داشت خود ایشان باید در نفی یا اثباتش شواهدی ارائه کنند و نه اینجانب.
بنده براین باور هستم که ( مرکز صلح و محیط زیست ) سازمانی بود که صرفا روی کاغذ وجود داشت و علیرغم اینکه در وبسایت ازکارافتاده اش نوشته شده این مرکز خیالی نه جمع فعالی داشتند – نه هیچ یک از کمیته های پنج گانه اش وجود خارجی دارد – نه پروژه ای را در دست مطالعه دارد و نه کاری برای گسترش صلح و دوستی و برقراری آرامش در جامعه ایران کرده است. این مرکز خیالی دارای یک عدد صندوق پستی و یک عدد ایمیل و نیز یک وبسایت تعطیل شده است. این مرکز اینترنتی که هیچ وقت هم معلوم نشد که موئسسش و دبیرش و عضوش کیست و محلش و آدرسش کجاست قرار بود جهت خالی نبودن عریضه به عنوان ابزاری تبلیغی در خدمت بخشی از نیروهای سیاسی مملکت و زیر مجموعه غیر رسمی ( مرکز گفتگوی ادیان و تمدنها) فعالیت اینترنتی کند. خودشان هم صراحتا نوشته اند :
..مرکز همچنين موضوع گفتگوي تمدن ها، فرهنگ ها و اديان را به عنوان راهبردي در جهت تحقق صلح پايدار و جلوگيري از بحران و تنش در سطح منطقه و جهان دانسته و بر آن تاکيد دارد..
با ورشکسته شدن جناح سیاسی فوق الذکر و قطع شدن بودجه های میلیونی – کسی که مسئول تایپ خبرهای زیست محیطی ایسنا در وبسایت مرکز اینترنتی صلح و محیط زیست بود هم بلند شد و کتش را پوشید و رفت! وبسایت مذکور هم تا زمانی که مدت اشتراکش تمام نشده باشد از طرف هاستینگش برای ما قابل دسترسی است و عملا مانند یک کشتی بدون سرنشین در دریایی آرام از این سو به آنسو می رود.
البته ممکن است هنوز باشند فرد یا افرادی که هر از گاهی اینجا و آنجا تحت عنوان مرکز صلح و محیط زیست حرفی زده و یا واقعا کاری انجام داده باشند _ کما اینکه برخی از رفقایشان گاهی تحت عنوان جبهه خیالی (دموکراسی و حقوق بشر) مطلبی را عنوان می کنند و ما را به یاد آقای معین و وعده های انتخاباتی اش می اندازند اما بهرحال عملشان آنچنان نمودی نداشته است که به چشم کسی آمده باشد. بنده دلم می خواست بجای آن هموطن عزیزی که مرکز مذکور را “شدیدا فعال“ و “برگزار کننده همایشها و سمینارها“ی مختلف می دانند خانم ابتکار جوابم را می داد تا از فرصت استفاده کنم و عملکرد هولناک سازمان محیط زیست در زمان مسئولیت ایشان و فساد سرطان گونه ای که وجود این سازمان را در برگرفته بود ( واست) را شرح دهم و نیز نقش ویرانگر و خائنانه آن تشکیلات شوم در همدستی با مافیای سد سازی و مافیای صنایع شیمیایی و نابودی محیط زیست ایران عزیزم را دانه به دانه و مو به مو عیان کنم تا ببینم چه جوابی می توانند داشته باشند؟
بهرحال ترجیح می دهم بیش از این وارد جزئیات نشوم و به تعبیر حضرت علی ( خاشاک در چشم و استخوان در گلو) بر نابودی وطنم از سینه آه برکشم.همین.
آقای عبادی گرامی
ممنون از توضیحات تکمیلی تان. امیدوارم مسئولین مرکز یا دیگر خوانندگان عزیزی که در این خصوص پاسخی دارند، اعلام فرمایند.
با اجازه آقای درویش
برای آقای عبادی عزیز
به نظر من درست است که در زمان مدیریت خانم ابتکار نقصهایی در عملکرد سازمان محیط زیست وجود داشت ولی فکر نمی کنم به اندازه ای بود که اکنون هست. به قول آقای کرمی عزیز فقط شما به فجایع زیست محیطی که در یک ماه اخیر در کشور رخ داده توجه کنید. مسئولین فعلی محیط زیست کشور بیشتر به فکر صنایع و اقتصاد کشورند تا چیزی به نام محیط زیست که در خیلی وقتها برای آنها به یک مانع اساسی تبدیل شده است. نمونه اش پتروشیمی گلستان. اگر سازمان محیط زیست قدرت داشت جلوی آن را می گرفت نه اینکه به چنین صنعت آلاینده و خطرناکی در آن منطقه خاص مجوز بدهد.
!. فکر می کنم چون ما هیچ کدوممون در اصا جریان ها نیستیم و اطلاعات نمداریم بهتره حکم قطعی صادر نکنیم.
!!. راستش نمیدونم دلیل خاموش بودن سایت در این 4 ماه پیشه. همین چند وقت پیش به خانم ابتکار در وبلاگشان پیشنهاد دادم که همایش هایشان را در سایتشان اطلاع رسانی کنند که گفتند پیشنهاد خوبی است و پیگیری خواهند کرد. به این شکل شاید سایت دوباره جان بگیرد.
!!!. آقای عبادی یک خورده آب خنک بخورید تا آرام شوید. یک بار دیگر هم به شما گفتم. به نظر من (دارم نظر خودم را می گویم. دقت دارید که؟) آدم هایی که همه چیز را مطلق سفید یا مطلق سیاه می بینند آنچنان قابل اعتماد نیست نظراتشان و باعث می شوند آدم حتی رغبت نگند حرف های خوبشان را هم بخواند چون آدم را نخوانده سیر می کنند.
Good blog=) Going to want some time to entertain the points.