امروز در یکی از صفحات داخلی تارنمای روزنامه لس آنجلس تایمز چشمم به این عکس افتاد که نشان از همراهی خانوادهای از اهالی زمین با فراخوان روز ساعت زمین داشت … عکس را که دیدم یاد ناصر کرمی عزیز افتادم که چشمش به پنجرههای ساختمان بلندمرتبه و گرانقیمت اسکان در میرداماد تهران خشک شده بود، اما نتوانسته بود حتا یک چراغ خاموش در ساعت 20:30 روز 8 فروردین 1388 پیدا کند؛ آن هم در بین آن بخش از ایرانیانی که – علیالقاعده – دغدغهی فقر ندارند و در دهک نخست قرار گرفتهاند!
چه میشود کرد؟ فقط میتوان این امید را برای خود محفوظ داشت که همراهی ایرانیان با گرایههایی که به پایداری زمین کمک میکند، هر روز با شتابی معنادار افزایش یابد.
در همین باره:
– ساعت زمين ؛ فرصتي براي يگانگي ساكنان زمين – فارغ از مرزهاي سياسي و مذهبي و نژادي
سلام
به نظر من تنها راه برای متوجّه کردن افراد به محیط زیست، پرداختن کاربردی به آن در مدارس است. اوّلین جرقه ی علاقه ی من به فعّالیّت های سبز در سال اوّل دبیرستان زده شد، زمانی که دبیر عزیز و دانای شیمی، کتاب درسی را سعی کرد جوری به ما بیاموزد که به جمع معلومات ما بپیوندد، نه محفوظات. اگر فعّالیّت های تعریف شده در کتاب جری باشد که مشارکت والدین و دیگر اعضای خانواده را هم بطلبد، آموزش غیر مستقیم هم انجام می شود.( به این ترتیب دانش آموزی که کلّی مطلب در مدرسه یاد گرفته در خانه با افرادی رو به رو نیست که هیچ چیز از اهمبیّت پرداختن به محیط زیست نمی دانند و دل سرد نخواهد شد.)
با آرزوی همراهی تک تک مردمان سرزمینمان با تمام همسفرانشان روی زمین
نفیسه
ببخشید تصحیح می کنم:
“تنها راه” نمی شود گفت، یکی از راه هایی که می توان به آن امیدوار بود.
و “…فعّالیّت های تعریف شده در کتاب جری باشد که…” هم درست نیست… “…فعّالیّت های تعریف شده در کتاب جوری باشد که..” صحیح است.
موافقم. بايد نه تنها از مدارس كه از كودكستان ها شروع كرد … بايد عشق به طبيعت و زيستمندان موجود در آن را همپاي ارزش هايي چون محبت، علم، صداقت و انسانيت در نزد كودكان نهادينه كرد و ارتقا بخشيد. با آرزوي زيبايت همراه هستم نفيسه عزيز.