پیشتر هم گفتهام که خرداد، یکی از سبزترین ماههای سال از منظر مناسبتهای محیط زیستی است؛ ماهی که با روز جهانی تنوع زیستی شروع و با روز جهانی مقابله با بیابانزایی به پایان میرسد و البته این وسطها هم کلی مناسبت شیرین سبز – چه در مقیاس ملّی و چه جهانی – وجود دارد که سرآمد آن بی شک پنج ژوئن یا روز جهانی محیط زیست است.
خرداد البته ماه تولد پدر آبخوانداری ایران و یکی از شریفترین فرزندان این آب و خاک – آهنگ کوثر – هم هست که حضورش و تلاش خستگی ناپذیرش به بسیاری از جوانان نیکاندیش وطن امید بخشیده و میبخشد و البته جراحتها و کملطفیهایی را هم که تحمّل کرده و میکند، کم از روزگار غمزدهی طبیعت وطن ندارد.
گفتم روزگار غمزده، یاد انتخابات ریاست جمهوری دهم افتادم که همچون چند خرداد پیش از خود، همچنان بیتفاوت از کنار این فرصت تاریخی، یعنی به اشتراک نهادن گرایههای محیط زیستی در شعارهای انتخاباتی و برنامههای ارایه شدهی داوطلبین ورود به ساختمان پاستور میگذرد!
حرف البته بسیار است، امّا اغلب آنها تف سربالاست که مستقیم بر سرخودمان فرود میآید! پس بهتر است فعلاً آنها را درز گیریم …
امّا دو شعاری که قصد داشتم به معرفیشان بپردازم، یکی شعار روز جهانی محیط زیست است که همچنان از من و تو میخواهد به کمک یگانهی کرهی مسکون شتافته و او را در مواجهه و مقابله با خطر تغییرات آب و هوایی و جهان گرمایی یاری رسانیم.
شعاری که میتوانست در برنامههای 4 کاندیدای ریاست جمهوری امسال هم نمودی عینیتر یافته و به عنوان یکی از محورهای تحرک بخشیدن به تشکلهای مردمنهاد محیط زیستی پررنگتر دیده شود. امّا انگار نه انگار که جهانگرمایی و تغییر اقلیم هم میتواند برای ایران خطرآفرین باشد! همان ایرانی که ضریب تغییرات حجم آبهای سطحی آن در دو سال متوالی میتواند تا 50 درصد تغییر کرده و بسیاری از لولههایش این چند ساله در زمین سبز کردهاند (کنایه از نشست زمین و بیرون ماندن سرلولههای چاههای عمیق که کشاورزان از آن با عنوان سبزکردن لوله نام میبرند)!
دست کم کاندیداها میتوانستند این پرسش جدی را طرح کنند که چرا هنوز در ایران پژوهشی مستدل برای بررسی نشانزدهای جهانگرمایی بر وضعیت منابع طبیعی، کشاورزی، تنوع زیستی و اندوختههای آبی و تالابهای ارزشمند آن صورت نگرفته است؟ آیا باید علاوه بر بختگان و طشک و کم جان و گندمان و ارژن و پریشان و هامون و گاوخونی، دریاچه ارومیه را هم از دست بدهیم تا دریابیم که خطر جدی است؟
اما شعار دوم برمیگردد به مناسبت روز جهانی مقابله با بیابانزایی و کاهش اثرات خشکسالی که آیینهای بزرگداشت آن همه ساله در 17 ژوئن برابر با 27 خرداد ماه در بیش از 170 کشور جهان – از جمله ایران – برگزار میشود.
شعار امسال بر این واقعیت تأکید دارد که نجات آیندهی مشترک ما در گرو حفظ آب و خاک است. همان آب و خاکی که ما بیرحمانه آن را هدر میدهیم و حواسمان هم نیست که هر کشور و دولتی هر چیزی را شاید بتواند به ضرب پول وارد کند، جز همان آب و خاک را!
امیدوارم در روزهای باقیمانده تا 22 خرداد شاهد آن باشیم که کاندیداهای ریاست جمهوری هم افتخار داده و اندکی از وقت خود را به بیان دیدگاههاشان در مورد مواجهه با چالشهای فرا راه محیط زیست ایران اختصاص دهند و دست کم بگویند بر اساس چه معیار و توانمندیهایی میخواهند رؤسای آیندهی دو نهاد متولّی محیط زیست و منابع طبیعی کشور را تعیین کنند.
سلام
از وبلاگ خوبتون و این پست خیلی قشنگتون تشکر می کنم.
یه پیشنهادی هم براتون دارم. این طور به نظر میاد که وبلاگ شما pagerank Google بالایی داره. به نظر من اگه شما پیج رنکتون رو در وبلاگتون قرار بدین به وبلاگتون اعتبار بیشتری میده و در ضمن وبلاگ های دیگر هم بیشتر با شما تبادل لینک می کنن. سایت های زیادی این امکان رو به شما میدن. درآدرس زیر کدی رو که لازمه تو وبلاگتون قرار بیدن تا pagerank وبلاگتون رو نشون بده از یکی از معروفترین سایت های جهان گذاشته. فقط کافیه کدی رو که در کادر هست در قالب وبلاگتون کپی کنید.
http://narmafzarsara.mihanblog.com/post/734
درود بر جناب درویش عزیز…
واقعا از ماست که بر ماست….
در حالیکه اروپایی ها و آمریکایی و الان هم آفریقایی به اهمیت خاک خود پی بردند و اطلس خاکهای خود را تهیه کرده اند و به فکر حفاظت از خاک و مدیریت کربن هستند کشور ما هنوز درگیر اولیه ترین خواسته هاست….
حتی میر حسین موسوی نیز نمی تواند برای محیط زیست کشور کاری کند…به نظرم گزینه ی بهتری از ایشون داریم که حداقل به عمل آید حرفش گهگاهی!
روز خوش
سلام جناب درویش عزیز
دو روز پيش به ستاد ميرحسين پيشنهاد دادم يك برنامه زيست محيطي مثل نهالكاري يا پاكسازي يك محيط تفريحي انجام دهيم و با يك تير دو نشان بزنيم اما دریغ….
هرچند كوتاهي شايد از خودم بود كه دير به ذهنم رسيد!
علت این ناهمراهی! را یادداشت کرده ام
پاینده باشید
جالب بود ؛دید شما از آینده مشترک همه مان را می گویم ؛از صمیم قلب آرزو می کنم این دل مشغولی فقط یک آرزو برای دوستداران ایران و آب و خاکش نماند و هدف و انگیزه ای شود برای اعتلای ایران و فرزندانش.