نميدانم تاكنون اين مجال را يافتهايد تا با يك آدم عاشق طبيعت كه در كسوت محيط باني يا جنگلباني روزگار ميگذراند، از نزديك آشنا و دمخور شويد؟
ميدانم، ممكن است بسياري از ما “محيط بان” را ديده باشيم؛ اما محيط بان را نديده باشيم!
ديروز، روز آنها بود … آن انسانهاي سبزانديشي كه ميدانند چرا محيط بان مينامندشان و از اين ناميدن به خود ميبالند و گرم احساس ميشوند؛ آنقدر كه سرماي جامعهي سيمانزده و بوقاندود بيرون را تاب ميآورند.
به بهانهي اين روز دو يادداشت در دو روزنامهي صبح پايتخت منتشر كردم:
1- توان محیط بانان نامتناسب با نیاز طبیعت ایران – روزنامه سرمايه
2- به داد محيط زيست و محيط بان هايش برسيد – روزنامه اعتماد
باشد كه هم ما و اينها و هم البته آنها قدر اين عنوان و اين تنپوش مقدس سبزرنگ را بدانيم و بدانيد و بدانند.
در همين باره:
همیشه موفق باشید و سبز .
آنان که گویند برای نان است
این همه رنج و عذاب
ناسپاسی می کنند در حق دوستداران
سبزه و آب
….
م.ت
….
درود بر محسن خان تيزهوش …
امیدوارم خداوند همیشه و در همه حال حافظ این حافظان بی ادعای طبیعت سرزمینمان باشد
من هم امیدوارم حامد عزیز و سختکوش.