آن 12 هزار شتری که در قرن 19 میلادی توسط کاشفان انگلیسی و با سلام و صلوات وارد قارهی جدا افتاده از جهان شد تا به مدد آنها انقلابی در رتق و فتق امور مستعمره پهناور بریتانیای کبیر صورت بگیرد؛ حالا به بزرگترین دشمن این کشور بدل شده است!
آن فرشتگان خستگیناپذیر و پریپیکر، حالا به دیوسیرتانی پریدار بدل گشتهاند! میدانید چرا؟!
بر بنیاد گزارشی که نشنال جیوگرافیک در 26 اکتبر 2009 منتشر ساخته است؛ شترهای عربتبار، بعد از اختراع اتومبیل، از کارایی افتادند و به صورت وحشی در بزرگترین جزیره کره زمین رها شدند؛ غافل از این که هر سرزمینی و با هر وسعت و ظرفیتی، سرانجام یک روز کفگیرش به ته دیگ اصابت خواهد کرد (فیلم کوتاه موجود در این گزارش را حتماً ببینید)!
حالا همه در استرالیا از متخصصین تا وزیر محیط زیست میکوشند تا به نحوی بتواند روند شتابناک افزایش شمار شتران عربتبار استرالیایی را مهار کنند؛ به نحوی که اقدام به قتل آنها در تعداد 25 هزار نفر در سال و با کمک هلیکوپتر کردهاند. اما همچنان برآوردها حکایت از آن دارد که لشکر یک میلیوننفری شترها سالی 14 میلیون دلار استرالیا به زیرساختهای این کشور خسارت زده و با نابودی پوشش گیاهی و افزایش برهنگی سرزمین، سببساز افزایش فرسایش خاک و ناپایداری بیشتر قاره را فراهم ساخته است.
درسی که شترها به انگلیسیتبارهای استرالیایی و مغرور دادند، بار دیگر زنهارمان میدهد که باید بر توان بومشناختی سرزمین به عنوان یک اصل خدشهناپذیر تأکید کرده و چیدمان توسعه و نرخ زاد و ولد خود را مبتنی بر این محدودیت طبیعی، از نو تعریف کنیم.
تصورش را بکنید: وقتی مفیدترین جاندار صحرا میتواند اینگونه اهریمن شود؛ انسان و متعلقات وی تا چه اندازه میتوانند هولناک باشند!
مؤخره:
نمی دانم چرا یه هو یاد ناصر خان کرمی افتادم؟
در همین باره:
– پایه گذاران حمل و نقل در استرالیا، افغانی بودند: دکتر محمود دهقانی
به همراه شتر ها اولین مهاجران اسیایی هم وارد استرالیا شدند. اگر گفتید کی بودند؟
افغانها!
بله پس از ورود شترها به گمانم از هند بریتانیایی ها چندین ساربان افغانی را هم اوردند که هنوز سنگ قبر های انها وجود دارد که اسامی انها را نوشته است.اسب ها و خرها نیز در استرالیا وحشی شده و مسبب تخریب مراتع مناطق خشک آنجا می باشند در چند سال گذشته استرالیا به امارات شتر صادر نمود!
اتفاقا منم یاد ایشان افتادم!!!
این نشون می ده که ایشان با عالم بالا هم سر و سری دارد! ندارد؟
سلام
مطلب جالبي بود – چه جمعيت زيادي دارند اين شترها در استراليا!!
نمي توانند گوشت آنها را صادر كنند؟ پشم شتر هم يكي از گرانقيمت ترين پشم هاست كه بخصوص در ايران و استان بوشهر و عربستان و شهر طائف جهت صنايع دستي استفاده مي شود ، عجيبه كه كشوري مثل استراليا از اين منبع عظيم استفاده نكند!!
بدرود .
ابوحنانه عزيز: اين كار را مي كنند. آن هم با شليك مستقيم و از طريق هليكوپتر! اما بيشتر از سالي 25 هزار نفر را نمي توانند سلاخي كنند! در حالي كه شترهاي محترم دارند با سرعت 50 هزار نفر در سال تكثير مي يابند!
مي گي نه؟ برو از ناصر خان بپرس!!
راستي! انگار وبلاگت را هك كرده اند! درسته؟!
اگر بايد در استراليا شتر مي بود،يقينآ آفريده شده بود
هميشه بحث ها علمي است و دانشمندان و نخبگان را به ميدان ميطلبد، امروز از زبان کسي مي نويسم که نه ميداند نخبه کيست و نه مي خواهد بداند چگونه مي شود نخبه شد.
مادرم مي گفت قربون دست و پاي بلوريت و پدرم مي گفت بابا، بايد براي هر کاري اول فکر کني.
مادرم مي گفت هوا سرده خودت رو بپوشون و پدرم مي گفت براي زمستون بايد فکر سوخت بود.
مادرم مي گفت اول غذاتو بخور بعد به درسات برس و پدرم مي گفت رياضيات رو خوب ياد گرفتي؟
پدرم نه بابام هميشه منو تشويق مي کرد که حساب کار دستم باشه،هميشه مي گفت: بايد سنجيد وسنجيد و بعد عمل کرد.بابام نخبه نبود ولي درس زندگي؛درس درست زندگي کردن رو درست يادم داد.
يادم داد: فکر،تلاش،عمل
راستي بابام يادم نداد حرفام رو کي بزم،مي گفت ميشه يه گوشه نشست و در تنهايي حرف زد.
مامانم وقتي براي عيد آب دندون(نون برنجي)مي پخت پيمونه داشت،ترازو ميکرد.
حالا در عصر ترازوي ديجيتال،کامپيوتر نه راستي رايانه،ماهواره و دورسنجي به کجا چنين شتابان
نمي دونم چرا جنگ تو دنيا زياد شده با دستان خودمون ويرانه مي سازيم و بر سرش فاتحه مي خونيم.
فهميدم عمل مي کنيم و بعدش بسيار فکر که چرا درست از کار در نيومد.تازه بعد تلاش مي کنيم مقصر رو پيدا کنيم!!!
تا حالا شده بدون اينکه به مشکل آفرين فکر کرده باشيد مشکلي رو حل کنيد؟
اون عزيزان نخبه اي که شترها رو به مهاجرت بردند لابد فکر کردند اشتقاق قاره ها رخ داده و شترها جا موندن يا فکر کرده بودن بيابان هاي استراليا سلطان نداره؟
عيبي نداره؛مي شه مشکل رو با مهاجرت گرسنگان کشورهاي قحطي زده به استراليا حل کرد!
با آوردن اونها هم جمعيت شترها کم مي شه و هم گرسنه ها سير مي شن که دعاي خير هم به همراه داره.
به بعدش هم فکر نکنيد تا شترها تموم بشن و گرسنه ها گرسنه ساليان طول ميکشه و باز نخبه اي پيدا ميشه که اين مشکل رو حل کنه!!!!!!!!!
راستي يادم رفت اين راه حل بسيار عاقلانه بايد در کتاب ابتکارات حتمآ ثبت بشه اونم نه به نام کسي بلکه به نام نامي بشريت
چرا فکر مي کنيم يه هوا مي فهميم؟
خانم کالیراد عزیز: اگر ما بتوانیم بین مهر بابا و خرد پدر تعادلی برقرار سازیم و هر دو را با هم حرمت نهیم که خیلی از این مشکلات امروز نبود! بود؟
و مهم تر این که اگر قرار بود که کشورهای ثروتمند فقط 5 درصد از درآمد خود را برای ارتقای مردم جنوب هزینه کنند‘ باز هم دنیا امروز اینی نبود که هست. بنابراین اگر شده شترها را زنده به گور کنند (همانگونه که گندم ها را در اقیانوس ریختند و به مردم گرسنه ندادند تا قیمتش نشکند)‘ می کنند، اما گرسنگان را به موطن شان راه نخواهند داد!
درود بر شما و افکار نازک خیال انگیزتان.
آقای درویش
در این نوبت فقط آمدم تا تشکر کنم از تلاش و پشتکار شما در درج این گونه حقایق زیست محیطی .
دو روز است که با وبلاگ شما آشنا شدم و واقعا از این قضیه خوشحالم
موفق باشید
پاسخ:
من هم از آشنايي با آقاي رگبار بسيار خوشحالم و اميدوارم تجربه 8 ساله را به 80 ساله بدل كني رفيق!
کاش این مقاله دکتر محمود دهقانی از دانشگاه تکنولوژی سیدنی استرالیا که در چند نشریه داخل ایران به چاپ رسیده است را خوانده بودید. باز هم به خواندنش می ارزد
درود بر شما و ممنون كه خبرم كرديد. به مطالب ارزنده ايشان لينك داده شد.
آقای درویش عزیز ضمن سلام وتشکر .
مثل همیشه نغز نوشتی . واقعیت این است که سالها پیش وقتی برای بقای پوشش هامون – که حالا باید به خاطرات آن دلخوش باشیم- از معضل شتر گفتیم کسی باورش نشد .بعضی هم با شک وتردید و فقیه اندر سفیه نگریستند. اما امروز صحبت از قرق دریاچه می شود. واقعیت این است که این زبان بسته اگر چه در مورد آب الگوی مصرف را رعایت می کند اما خوراک وکوبیدگی آن بلای بزرگی برای طبیعت رو به زوال ماست.مخصوصا که ساربانها نیز عمدتا افغانی اند!
درود بر حسين سرگزي عزيز: به نكته دقيقي اشاره كردي. هيچ چيز خوب مطلق يا بد مطلق نيست! حتا آب اگر از حد بگذرد آدم را غرق مي كند؛ شتر كه جاي خود دارد! ندارد؟
http://dehgani.persianblog.ir/post/110/
سلام
آره مثل اینه که وبلاگ اینگونه شده گاهی یک سایت می آد بالا و گاهی دیگر وبلاگ من!!!
راستی لینک بالا نوشته دکتر محمود دهقانی از دوستان من است که همانگونه که ذوالفنون هم گفته قبلاَ مقاله مفصلی در اینباره در نشریه نسیم جنوب بوشهر نوشته است که خواندش خالی از فایده نیست.
بدرود.
متاسفم كه اين اتفاق براي وبلاگت افتاده. فكر كنم آقاي شيرازي بتواند مشكل را حل كند.
درود.
اگه اون شترها توي ايران بودن يه چيزي حاليشون ميكرديم . توي استراليا گوشت كيلوئي…16هزار تومن نيست.!!!
درست مي گوييد جناب قربان پور! اگر شترها در ايران بودند، خيلي سريع مي شد از تهديد به فرصت بدل شوند!