روز گذشته، سازمان بهداشت جهانی در آخرین گزارش خود اعلام کرد که متأسفانه تعداد تلفات ناشی از آنفولانزای نوع A از مرز 6770 کشته در 206 کشور جهان گذشته است.
این گزارش که نگرانی شدید بسیاری از محافل بهداشتی را در سرتاسر جهان برانگیخته است؛ میافزاید که اینک در هر هفته بیش از 500 نفر در کرهی خاک جانشان را به سبب ابتلا به این بیماری ناشناخته از دست میدهند.
در حقیقت موجی که آنفولانزای خوکی در جهان به راه انداخته، چه در حوزهی اجتماعی، چه سیاسی و چه رسانهای، کمنظیر است؛ به نحوی که کمتر آدمی را امروز میتوان یافت که نداند آنفولانزای خوکی چیست و از کابوسش نهراسد!
در ایران هم بحث بسیار داغ شده و حتا به جلسات غیرعلنی در صحن بهارستان هم کشیده شده است. با این وجود، نگارنده همچنان در حیرت است که چرا خطر ناشی از رانندگی در جادههای ایران را که تلفات هفتگی آن در کشور به مراتب بیشتر از تلفات جهانی نظیر آن برای بیماری آنفولانزای خوکی است، کسی جدی نمیگیرد؟
اگر یکصد نفر در طول سال جاری از آنفولانزای خوکی در کشور مردهاند، در همین مدت، بیش از 10 هزار نفر در جادههای کشور کشته شدهاند!
راستی چرا آنفولانزای جادهای را – دستکم – به اندازهی آنفولانزای خوکی جدی نمیگیریم؟!
به خدا این ننگ بزرگی است که هیچ کشوری را در جهان نتوان یافت که حتا – با توجه به جمعیتش – به اندازهی ایران در جادههایش خون شهروندانش ریخته شود.
عکس دوم چقدر وحشتناک و رقت بر انگیزه .
نمی دونم اسم این بی توجهی رو چی می شه گذاشت؟عدم مدیریت ؟
مسلماَ تنها فقر مدیریتی و عدم دانایی محوری در مناسبات اجتماعی کشور می تواند چنین نکبتی به بار آورد.
وقتی در کشوری هستیم که مافیای در کار هست که به هر ترتیب و بدون در نظر گرفتن هیچ گونه معیاری چه زیست محیطی و چه انسانی وچه اقتصادی با پافشاری زیاد خود را خودرو ساز بزرگ منطقه قلمداد میکنه واجازه نمیده که حق گمرگ ماشین های وارداتی به حداقل برسه وبا خودرو های غیر استاندارد وبه تاریخ پیوسته را با هزار رنگ و لعاب به مردم میفروشند وهیچگونه حق انتخابی برای مردم جا نمیزارند ویا هنوز که هنوزه این کامیونهای که در تصویر هست هنوز تولید میشه با اون ارتفاع بیش از حد جلو و داره در سطح کشور تردد میکنه باید هم این همه جنایت در سطح جاده ها را شاهد باشیم
جانا سخن از دل ما می گویی …