سرانجام، استاندار سمنان پس از کش و قوسهای فراوان، دستور توقف عملیات جادهسازی (بخوان جنگلزدایی) را در جنگل ابر صادر کرد. دو هفته است که طرفداران محیط زیست هر چه فریاد دارند، هر چه توان دارند و هر چه استدلال دارند در مجامع گوناگون محلی و ملّی عرضه داشتهاند تا بلکه بتوانند از بزرگترین حماقت (بخوان جنایت) قرن در هیرکانی جلوگیری کرده و این سبزکشی بی مثال را به پایان برند. به ویژه باید از دو مدیر توانمند یکی در سازمان حفاظت محیط زیست (دکتر محمّدباقر صدوق) و دیگری در سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور (دکتر پیمان یوسفی آذر) قدردانی کنم که مرد و مردانه در برابر طبیعتستیزان قدرقدرت و دولتسالار ایستادند و پا پس نکشیدند.
امید که نسل امروز بتواند جنگل زیبا و بیمثال ابر را به آیندگان نیامده بر این آب و خاک مقدس تحویل دهند.
واقعا اگر اینگونه باشد باید گفت زنده باد!
جنگل ابر حالت اکوتون را دارد یعنی بینابین زیستبوم بیابانی و جنگلی کوهستانی قرار دارد جنل ابر زیستگاه تابستانه مرال می باشد که به احتمال زیاد جمعیت مرال دودانگه برای تابستان به این جا می آیند خرس و پلنگ و به احتمال زیاد شوکا هم در این ناحیه وجود دارند
ولی باید مراقب ایجاد آتش سوزی های عمدی در جنگل بود
بله باید مراقب دسیسه های طبیعت ستیزان بود اشکار عزیز.
استان سمنان یا به گمانم قومس یا کومس قدیم به قول محمد علی خان یک قاره کوچک است گور و یوز و آهو جبیر در بیابان و دشت قوچ و پازن در تپه ماهور و کوه و مرال و شوکا و خرس و سیاه گوش در جنگل در یک فاصله نزدیک!
حقا که این غنای طبیعی در آسیا بی مانند است
در اطراف معادن ذغال سنگ شاهرود در گودال های کنده شده که اکنون پر از اب شده اند هر سال پرندگان مهاجر به عنوان ایستگاه بین مسیر استفاده می کنند
…اما باز هم باید گوش بزنگ بود عملیات شبانه چیزی است که این منطقه را همواره تهدید می کند
این جنگل یک میراث طبیعی ملی باید محسوب شود ولی اکنون در لیست مناطق تحت مدیریت سازمان محیط زیست قرار ندارد وجود دو روستا مانع ثبت ان به عنوان اثر طبیعی و ملی می شود هرچند در اروپا بسیاری از یادمان های طبیعی هم دارای جمعیت مسکونی هستند که وابسته به زیستبوم انجا می باشند در حال حاظر به ظاهر متوجه شدند که میزان دبی چشمه های جنگل ابر آنقدر نیست که ارزش انتقال آب به سمنان را داشته باشد چون یکی از بهانه های جاده کشی انتقال آب به شهر رو به رشد سمنان بود
با عملی شدن طرح ابرسانی و اخلال در چشمه ها جمعیت حیات وحش به دلیل عدم آبشخور و امنیت بطرز بدی پراکنده می گردیدند
یکی دیگر از معضلات جنگل ابر به ظاهر کشت گونه های غیر بومی سوزنی برگ و گردشگران محلی در روز های تعطیل می باشد
باید مراقب بود طرح های انچنانی گردشگری بهانه ای برای کشیدن جاده و غصب اراضی مانند پارک ملی تندوره نگردد
در مناطق سرانی و گوگول گمان می کنم خراسان شمالی به دلیل جاده کشی برای ورود مردم به مناطق بگونه ای مراتع در حال نابودی است که سبب شکایت دامداران محلی شده ست
ممنون از توضیحات تکمیلی ات.
درویش خان!!!!!
دوره…….طلب ها برای شکار هر قلاده پلنگ در ایران 10000دلار از شکارچیان اسپانیایی می گرفتند!!
عجب دم خروسی
باز گلی به جمال دلاور!!
نکنه زبونم لال یهو الان مجوز شکار گورخر و یوز صادر کنند؟
واقعاَ زبونم لال!
خبر خوشی بود. یعنی لااقل اینکه تا اینجا خبر خوشی. اما آنهایی که با حقوق اداری و نیز امور اجرایی در ایران اشنا هستند می دانند که دستور “توقف ” عملیات اجرایی یک پروژه با “لغو” یک پروژه از زمین تا آسمان تفاوت دارد. در واقع چیزی شبیه به “توقف اجرای یک حم اعدام ” و به تعویق انداختن کشتن یک کحگوم است و نه دستور “عفو یک محکوم به اعدام و نجاتش از چوبهء دار “. حال و روز ما مملکت را می بینید؟ کارمان دیگر به جایی رسیده است که از متولیان امور مملکتمان التماس می کنیم که “محیط زیستمان را نابود نکنید ، آثار فرهنگی مان را ویران نکنید ، افتخارات باستانی مان را تخریب نکنید ، جنگلهایمان ، دشتهایمان و باغهایمان را آتش نزنید ..” و وقتی عجز و التماسهایمان اندکی در دلشان اثر می کند و دستور “توقف اجرای حکم اعدام آثار باستانی و فرهنگی و طبیعی میهنمان را صادر می کنند ، شاد می شویم. مثل مادری که حکم اعدام فرزندش را چند روزی به تعویق انداخته اند. باز هم البته خدا را شکر. به همینش هم قانع هستیم. می گویند از این ستون تا آن ستون فرج است
درود بر جناب عبادي عزيز. به نكته درستي اشاره كرده ايد. آنچنان عرصه را تنگ گرفته اند كه حالا به كمينه ها و حداقل ها راضي هستيم. اما يادمان باشد كه تا چندي پيش همين حداقل ها را هم تاب نمي آوردند و صراحتا منابع طبيعي را سد راه توسعه مي خواندند و آموزه هاي محيط زيستي را دسايس امپرياليستي خطاب مي كردند. اشكال از ما مردم و طرفداران محيط زيست هم هست. برخي از ما كه سنگ محيط زيست بر سر و سينه مي زنيم، هرگز حاضر نيستيم براي دعاي باران با خود چتر ببريم. اميد كه دوباره به وبلاگستان سبز بازگرديد.
سلام
لطفا درباره كارهايي كه انجام داده اند هم بنويسيد. بنويسيد يا آدرس دهيد كه بشه فهميد چه كارهايي انجام شده براي جلوگيري. شما از کش و قوسها، استدلال در مجامع گوناگون محلی و ملّی ، نوشته بوديد. اينها چه بودند؟
درود بر حميد عزيز. اگر اشاره نكردم براي اين بود كه اغلب دوستان در اين حوزه از آن آگاهي دارند. كافي است كلمه”جنگل ابر” را در موتور گوگل سرچ كنيد تا با حجم عظيمي از اطلاعات در اين خصوص مواجه شويد. اما گفتگوهاي فشرده معاون محيط طبيعي سازمان و رييس جنگل هاي خارج از شما با وزير جهاد كشاورزي و رييس سازمان حفاظت محيط زيست از يك سو، اطلاع رساني موثر روزنامه همشهري و تابناك و سبزپرس و برخي سايتهاي ديگر و سرانجام اعلام تجمع طرفداران محيط زيست در شاهرود از جمله مهمترين اهرم هاي فشاري بود كه فعلا نتيجه داده است.
درود و خسته نباشید به تمام کوششگران عرصه ی طبیعت و محیط زیست کشور خوبمون ایران. نمی دانم و نمی توانم استدلال کنم که هدف این دولت مردان و مدیران بی خرد چیست؟ وقتی این مطلب را خواندم به یاد ماجرای آسفالت کردن قلعه دماوند افتادم. آخر چرا و برای چه؟ چرا انقدر این ها از ایران و ایرانی متنفرند؟ نه به فرهنگ، نه به طبیعت و نه به مردم این کشور گوشه ای دلبستگی ندارند که هیچ سر عناد نیز دارد.
آرزو می کنم که تمام کوشندگان حفظ و حراست از طبیعت زیبای ایران همیشه سلامت و استوار مانند دماوند باشند.
درود بر سعید عزیز. مردان سیاست و دولت، بازخورد جامعه هستند. جامعه ای که برایش محیط زیست اولویت نخست باشد، معلوم است که مدیرانی متناسب با این گرایه هم انتخاب می کند.
درود بر دکتر محمّدباقر صدوق و دکتر پیمان یوسفی آذر که در این شرایط که بیشر مدیران مملکتی به دنبال سود خویش و یا خوشبینانه ترین حالت اینست که خود را از هر درگیری دور می کنند حتی اگر به ضرر مملکت و مردم باشد این مردان غیور ایران زمین نه تنها در مقابل چند ارگان بلکه در مقابل سیاست های احمقانه یک دولت بر آمده از کودتا ایستادگی کردند.
پاسخ:
اميدوارم حضور امثال دكتر صدوق ها در چنين سمتهايي دوام آورد.
خبر خوشی است درود بر شما
نکته این است که باید از بیش از پیش مراقب ابر بود و حتی لحظه ای از آن غافل نشد. در غیر این صورت همان می شود که با خجیر شد یک شبه صدها ماشین سنگین برای تخریت راهی آنجا میشوند تا کار از کار بگذرد!!
درسته بايد چهار چشمي حواسمان باشد كه دوباره رودست نخوريم.
سلام
خدا رو شکر که در این وانفسا یه خبر خوب هم شنیدم. به امید روزی که اخبار خوبمون بیشتر از اخبار بد باشه.
سبز و پاینده باشید.
اگر آن آرزو تحقق یابد، یعنی ما در بهشت هستیم! نیستیم؟
سلام،
خیلی خیلی خوشحالم و ایمان دارم اگر همه ما عشقمان را به پای این خاک عزیز بریزیم این متجاوزان و زمین خواران دندان های آهنینشان را از این خاک بیرون خواهند کشید.
من خیلی دوست دارم در زمینه جنگل ابر فعالیت کنم. متاسفانه موفق هم نشدم ستاد مردمی حمایت از جنگل ابر را پیدا کنم. ممنون می شوم اگر شما راهنمایی ام کنید.
برای هر فعالیت در راستای نجات آن آماد ام.
با سپاس