چشم‌اندازها و چالش‌های ایران برای رسیدن به پایداری سرزمین

    به دعوت گروه مهندسی نقشه‌برداری و ژئوماتیک دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران، روز چهارشنبه، 16 دی ماه 1388 به ارایه‌ی دیدگاه‌هایم در حوزه‌ی افق دستیابی ایران به پایداری سرزمین می‌پردازم.
    این برنامه که با نمایش فیلم علمی THE DYNAMIC EARTH همراه خواهد بود، رأس ساعت 10 صبح در تالار اجتماعات پردیس دانشکده های فنی دانشگاه تهران واقع در امیرآباد شمالی برگزار می شود.
    ورود علاقه‌مندان آزاد است.

14 فکر می‌کنند “چشم‌اندازها و چالش‌های ایران برای رسیدن به پایداری سرزمین

  1. شریفی

    موفقیت و موفقیت رو برای شما امید دارم.
    موفقیت در ارائه ی جالب و تاثیر گذار دیدگاه هاتون و موفقیت در ایجاد انگیزه برای افراد بی انگیزه در این زمینه

    پاسخ:
    زنده باشيد … ممنون از دعاي خيرتان.

  2. شقایق

    خدا قوت دوست عزیز…
    امیدوارم بخت و مدیر مربوطه با ما یار باشد
    و بشه که بیاییم!

  3. مرد خاکی

    درود بر جناب درویش عزیز

    امیدوارم خوب و سلامت باشید
    باید همایش جالبی باشه…
    دوستان به جای ما صفا….

    شب خوش

  4. Mohsen Tizhoosh

    با سلام
    بدينوسيله شما را به بازديد از نمايشگاه کوچک عكس آواي محيط زيست ايران دعوت مي كنم.
    منتظر حضور سبزتان هستم…

  5. کالیراد

    امروز زمين و زمان لرزيد
    زلزله اي چند ده ريشتري در دانشکده اي مهندسي ساز
    راستي چرا زمين مي لرزد،چرا يادمان مي رود کجا ايستاده ايم و لرزه پشت لرزه،آخر فکر نمي کنيد اين عامل لرزه تا کجا پتانسيل لرزاندن را دارد؟
    با تمام ارادتي که به همکار خوبم درويش گرامي دارم عرض مي کنم:
    سونامي درويش در دانشکده فني دانشگاه تهران اندميک ايران بود،کم نظير،شايد هم بي نظير.
    او براي چندمين بار متذکر شد که:
    خاک بي نظير ايران چقدر گرانقدر است،ايرانيان به هوش
    توان اين سرزمين چه بي نظير است،ايراني بر خيز
    و يادآورد که ما زنده ايم و شرط زيستن حرکت
    درود بر او و تلاش نابش

    خاک اين سرزمين را سرمه ي چشمان خواهم کرد،من ايرانيم
    سرزمينم را پايدار مي خواهم
    دست در دست کودکانم آينده را مي سازم
    گندم را محترم مي شمارم
    بر سدهاي ساخته مي گريم
    ريشه هايم را در ذره ذره ي وجود نياکانم مي تنم
    و آرزو ميکنم خاک حاصلخيزي براي سرزمين پاکان باشم
    من ايرانيم

    پاسخ:

    درود بر شما … خستگیم درآمد …

  6. شقایق

    چقدر دلم خواست اون جا بودم…

    پاسخ:
    سونامی که دیدن نداره! داره؟

  7. کالیراد

    پيامت را شنيدم
    آسمان آرام مي گريد،زمين آرام مي لرزد
    من از تنهايي کارون خبر دارم
    من از مرگ هزاران خاطره،صدها سخن دارم
    من از رانش،فرو بنشستن خاکم سخن دارم
    من از مرگ هزاران ماهي رود سپيدم،قصه ها دارم
    من از ياران بي پشت و پناه چين خبر دارم
    من از راهي ميان ابر مي گويم
    من از انسان نمي گويم
    من از مظوميت هاي هزاران ساکن اين خاک مي گويم
    من از شن هاي سرگردان
    مسير خشک کارون،پيکر بي جان رودي در سپاهان هم خبر دارم
    پيامت را شنيدم
    آسمان آرام مي گريد،زمين آرام مي لرزد
    ومادر قصه ها دارد براي کودک شيري
    ستاره منتظر در راه مي ماند
    زمين اما به زير پاي انسان،سخت مي ميرد
    تو ميداني زمين ديگر ندارد مثل و مانندي
    زمين آرام مي گريد
    تمام خشم خود را، از درون خويش مي راند
    صدايت مي کنم
    شايد بيابي راز هستي را
    من از فردا نمي گويم
    ز ديروزم نمي گويم
    من از احساس بودن، از همين امروز مي گويم
    زمين در انتظار گوشه ي چشمي پر از مهر است
    برو شايد بيابي راز هستي را

    پاسخ:

    چه خلاصه منظوم و آهنگینی از آنچه امروز در تالار ژئوماتیک بر زبان راندم … باز هم ممنون.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.