میخواهم از بدترین کاری که یک وبلاگنویس میتواند با خودش و وبلاگش انجام دهد، سخن بگویم!
مدتها بود که میخواستم به یک نکتهی عذابآور اشاره کنم؛ امّا هربار میکوشیدم تا با اجتناب از آن، سببساز کدورتی بیشتر را در جماعت سرد و خموش این روزهای وبلاگستان سبز موجب نشوم. به ویژه آن که میدیدم و میخواندم که این نکته تاکنون بارها و بارها از سوی بسیاری از وبلاگنویسان باتجربه یا حتا کمتجربه هم تذکر داده شده است.
با این وجود، متأسفانه اخیراً شاهدم که این رویه در حال شتاب گرفتن است و شوربختانهتر آن که ملاحظه میشود که برخی از صاحبان قدیمی وبلاگ نیز چنین میکنند که بسیار ناامیدکننده است!
آن نکتهی ساده این است که لطفاً برای وبلاگی که حوصلهی خواندن مطلبش را ندارید، کامنت نگذارید و با نوشتن یک موضوع پرت و یا دعوت ایشان به دیدن وبلاگ خودتان، کار را از اینی که هست، خرابتر نکنید.
این خیلی بهتر است که سکوت کنید تا این که برای طرف عکس گل و بلبل یا شکلکهای دیگر تقدیم دارید که یعنی من آمدم و به تو سر زدم؛ یا تو را لینک کردم! لطفاً شما هم بیایید و به من سر بزنید و وبلاگم را لینک کنید!! خودخواهی که شاخ و دم ندارد! دارد؟
این روش را، چیزی جز دریوزگی مجازی نمیتوان نام نهاد؛ روشی که به هیچ عنوان شایستهی نویسندگان و وبلاگنویسانی که ادعای عشق به طبیعت را دارند، نیست.
بنابراین، اگر میخواهید مطالبتان واقعاً خوانده شود، وقت بگذارید و مطالب دوستانتان را بخوانید و در مورد محتوای یادداشتهایشان نظر دهید. وگرنه بهتر است مثل خیلیها سکوت کنید که این سکوت ارزشش به مراتب بیشتر از گدایی جذب کامنت و بازدیدکننده است.
به نكته خوبي اشاره كرديد…
پاسخ:
درود …
می گم که :
وبلاگ قشنگی داری؛ به من سر بزن؛پشیمون نمی شی!
ِِِD:
دقیقا! این تعریف و دعوت کلیشه ای، خلاصه همه داستان تلخ دریوزگی مجازی است که پیش تر ها در وبلاگ های متفرقه زیاد به چشم می آمد و حالا دامن همه جور وبلاگی را ظاهراَ گرفته است! شاید به این دلیل که جماعت وبلاگخوان در طول چند ماه اخیر به شدت ریزش داشته است. دیگر نه دل و دماغ نوشتن مانده و نه خواندن!
درود …
دقیقا!
عجب نقطه ضعفی گیر آوردم
وبلاگ قشنگی داری؛ به من سر بزن؛پشیمون نمی شی!!!!
منتظر حواشی سخنرانی امروز شما در دانشگاه تهران هستم امیدوارم مثل همیشه پربار و جذاب باشد
پاسخ:
اتفاقاً سر زدم دکتر جان و لذت بردم ! زنده باشید. حواشی را هم می توانید از خانم کالیراد بپرسید که آنجا بودند.
پسر عمو جان نکته جالب و برای من تازه کار آموزنده بود ممنون
پاسخ:
بهترین موقع گیرش این زنهار دقیقاً در همین زمانی است که تو تجربه می کنی. درود …
من هم مشتاقانه منتظر گزارش سخنرانی هستم
پاسخ:
شرمنده … گزارشی در کار نیست! چون متن مکتوبی ندارم. شاید بتوانید از برگزارکنندگان سخنرانی موضوع را طلب کنید.
[ سکوت!!] + چشمک
پاسخ:
چشمک + لبخند!
با سلام
مطلب به جای بود
متشکرم
زنده باشی جناب گلپایگانی سخت کوش و سبز اندیش.
درويش جان اميدي اگر مانده به همين است كه يكي پيدا شود كه با علاقه وبلاگمان را بخواند! انگار اگر نظردهنده نداشته باشيم محيط زيست مجازيمان را از دست داده ايم. مدعيان عتيقه اي مثل من كه بعد از هزاران اميد و آرزو و پس از هزاران فكر و خيال وارد دنياي مجازي شده اند و انتظار دارند ظرف يكي دو روز بالاي 1000 تا بيننده داشته باشند راهي ندارند جز اينكار. خاله زنك بازي در دنياي مجازي همينه، يك نوعش همينه! نيست؟. مشكل ما اينه كه باور نمي كنيم بابا مردم كاراي ديگر هم دارند. مردم حق دارند آنچه را دوست دارند بخوانند. ولي اين را ما باور نداريم. چرا؟ براي اينكه مردم اين فلات وسيع در خاور ميانه اينگونه دوست ندارند. همه چيز را در خود خلاصه مي بينند. آري درويش جان. من از بيگانگان هرگز نالم.
ارادتمند
امیرجان اتفاقاً برعکس تو من امیدوارم که هیچگاه هیچ فردی پیدا نشود که بدون علاقه وبلاگ کسی را بخواند و نظری پرت برایش بگذارد! من امیدوارم که بیماری خودخواهی و خوددیدن روزی در این دیار درمان شود. خوشحالم که از بیگانگان هرگز نمی نالی رفیق!
درويش عزيز به در گفتم ديوار بشنود!
مخلص
ما بیشتر!
مطلبت را لینک کردم ولی نه می گویم بیا نه می گویم نظر بده فقط منظورم همدردیست با بوجود آمدن اسپمر های سرویس دهندگان وبلاگ (ارسال نظر اتوماتیک به وبلاگ ها)دیگر وبلاگ وبلاگ نویسی,دوستی وبلاگی ,تبادل نظر وعقاید ویا همین حمایت از محیط زیست در وبلاگ دارد رنگ می بازد وفقط محلی برای تبلیغ یک سری افراد میشود وشاید همان دریوزگی البته نه برای جذب بازدید ویا معرفی وبلاگ که شاید در حد متعارف بد نباشد بلکه برای یک کلیک بیشتر برروی تبلیغ برای 80
تومان بیشتر ودیگر هیچ ایکاش خود را معرفی می کردن یامطالب عرضه شده شان را که به یکی از موارد بالا ختم شودواین درد وبلاگستان است نه فقط محیط زیست بلکه همه ی وبلاگستان.
درود بر امیر عزیز و ممنون از همدردی سزاوارانه ات.