آنها که دوست دارند پاسخ این پرسش را بدانند، میتوانند سری به صفحهی محیط زیست درگاه مجازی دویچهوله زده و در آنجا گفتگوی نگارنده را با فریبا والیات بخوانند و یا بشنوند.
منتها همانقدر میگویم که هرگز در سال 1378 گمان نمیکردم که به فاصلهی 10 سال باید شاهد مرگ پریشان، بختگان، کمجان، طشک، گاوخونی، مهارلو و هامون باشم و هرگز باور نمیکردم ممکن است روزی سخن از خشک شدن کامل دریاچه ارومیه، فقط یک کابوس ترساننده نباشد، بلکه تلخترین حقیقتی باشد که ممکن است در سال 1390 همهی ما آن را درک کنیم!حقیقتی که لمس ریزگردها در آسمان تنکابن و رامسر و نوشهر آن را از همیشه رعب آورتر و نزدیک تر ساخته است!
اگر به خیر نمی گذشت خواب هایی که برخی مجلسیان برای این طبیعت دیده بودند؛ بعید نبود نیمه جان بدر برده از سال 88 در 89 از دست برود.
زنده باشی رفیق که در آخرین دقایق سال هم اینچنین نورافشانی می کنی …
اولین و آخرین ندارد … باید بکوشیم آن هم تخته گاز …
درود …