دیروز در جریان همایش ناگفتههای سدسازی، دکتر محمّدرضا چمنی، استاد گروه عمران دانشگاه صنعتی اصفهان سخنان کوتاهی بر زبان آورد که اثرات بلندی بر حضار گذاشت. وی اعتراف کرد که به عنوان یک متخصص در حوزه سدسازی باید اعلام کند که وقتی به عملکرد این بخش و همکارانش نگاه میکند، به رغم آن که هیچ ماست فروشی نمیگوید: ماست من ترش است، امّا من باید اعلام کنم که ماست من ترش بوده است! (تشویق شدید حضار) وی ادامه داد که مهندسان عمران و سدسازی و آب نباید از تعطیلی بخش سدسازی نگران باشند؛ زیرا کارهای فراوان دیگر و شرافتمندانهتری هنوز وجود دارد که میتوانیم انجام دهیم. ایشان به فاجعهی سد آسوان در مصر اشاره کردند که پیشتر نگارنده هم به آن پرداخته بود … وی گفت: این سد عظیم که 140 برابر سد زاینده رود گنجایش دارد، به بزرگترین معضل مصر بدل شده و اینک همه در صدد هستند که چگونه با کمترین هزینه ممکن میشود از شر آن خلاص شد و آن را تخریب کرد؟
او در انتها از رییس جمهور هم تشکر کرد که به رغم اغلب سفرهای استانیاش که در آن چند پروژه جدید سدسازی را به عنوان پیشکش به مردم مظلوم آن استانها تقدیم میکند، در آخرین سفرش به اصفهان چنین هدیهای برای اصفهانیها نداشت! و تازه عدم موافقت خود را با پروژه 10 هزار میلیارد تومانی بهشتآباد هم اعلام کرد!
گفتن ندارد که دیروز بعد از دکتر آهنگ کوثر، هیچ یک از سخنرانان به اندازه دکتر محمّدرضا چمنی تشویق نشد! (بی خود نیز که بعضی ها دوست دارند سر به تن چمنی ها نباشد! آنها هرگز حقیقت را در پای مصلحت ذبح نکرده و نمی کنند)
گزارشها از این همایش کمنظیر و جالب و داغ و پرتنش همچنان در مهار بیابانزایی ادامه خواهد داشت.
در ضمن، هشتمین بخش از مقاله ارزشمند استاد بهرام سلطانی را در یادداشت بعدی انتشار خواهم داد.
سلام
من وبلاگ شما را دنبال میکنم و مطالب جالب آن برایم جذاب هستند. بخصوص اینکه دارم روی مدیریت خشکسالی(از نظر آبرسانی شهری و مدیریت منابع آب) کار میکنم و بسیاری از بحث های شما به نوعی به زمینه کاری من مرتبط هست.
فکر میکنم لینکی که گذاشته اید(تحت عنوان بعضی ها دوست ندارند سر به تن چمنی ها باشه!) مربوط به نظر یک دانشجو نسبت به احتمالا منش استادی ایشان هست و به نظرم هیچ ارتباطی با مبحث سدسازی نداره! در واقع من خودم شاگرد دکتر چمنی بودم و یاد ندارم هیچ وقت سر کلاس بحث سدسازی(خوب یا ید) داشته بود.
من هم قبول دارم که سدسازی به تفع مخیط زیست نیست اما من فکر میکنم اما نمی توانیم کارکردهای مثبت سدسازی را هم منکر شویم. مشکل ما منطقی و سیستماتیک نگاه نکردن در حوزه منابع آب هست و تا این حل نشود مشکل باقی خواهد بود.
غیر از سدسازی خیلی کارهای دیگر نظیر انتقال بین حوزه ای و ساخت آب شیرین کن سازی و … هم برای محیط زیست مضر هست.
محمد جان اگر امکان دارد نتیجه ارزیابی تطبیقی خودت را در مورد یکی از آن 500 سد ساخته شده در ایران ارایه کن که در آن مشخص شده در مجموع فواید سد بیشتر از ضررهایش بوده؟
برای مزید اطلاع شما عرض کنم که چنین کاری در جهان و بر روی 10 هزار سد انجام گرفته و حتا یک مورد، تاکید می کنم که یک مورد سد یافت نشده که در مجموع نمره قبولی گرفته باشد.
سدها هم اکنون به بزرگترین جرثومه های مرگ و نیستی در طبیعت تبدیل شده اند. و این واقعیتی است که هر چه زودتر آن را بپذیریم, کمتر باید هزینه و عقوبتش را بپردازیم.
درود …
محمد جان، درود
خيلي حال كردم كه تو را در همايش ديدم. بيا يك فكر اساسي بكنيم(ابته نه آن قدر اساسي كه سرمان بر باد رود، چون من جگري دارم اندازه ي دل مرغ!)
يك سد را پيشنهاد بده كه برويم و ارزيابي تحليلي روي آن انجام دهيم. فكر مي كنم كه بتوانيم بودجه ي اندكي هم براي آن فراهم كنيم.
درود بر عباس محمدی عزیز …
این پیشنهاد تو یک اشکال بزرگ دارد رفیق من!
که نمی شود آنجا آن را انعکاس داد!
می بینمت به زودی …
این نشانه ی خیلی خوبی است !
اعتراف ِ یک نفر انسان مسئول می تواند فتح بابی باشد برای ریز تر دیدن مساله.
در ضمن مشتاقانه پیگیر ادامه ی گزارش این همایش هستم.
بله این می تواند نشانه خوبی باشد …
ادامه گزارش البته جذاب تر هم خواهد بود!!
این چمنی بودنش را خیلی خوب اومدی …
چه اعتراف ِ صادقانه ی شیرین ِ تلخی!
به نظر من خود مهندیسین و در واقع مدیران شرکتهای عمرانی که بعنوان پیمانکار و مقاطعه کار مشغول سد سازی هستند بهتر از هر کسی می دانند که دارند چه می کنند . در نتیجه تصور می کنم نباید به آنها گفت که از مافیای سدسازی بیرون بیایند و کارهای شرافتمندانه تری را در پیش بگیرند . وقتی طراحان و مدیران و پیمانکاران و ناظرین چنین پروژه هایی دقیقا” می دانند که برای بدست آوردن مشتی ریال و دلار دارند با محیط زیست این مملکت چه می کنند ، بهتر است به آنها پیشهاد کنیم که دنبال کار ” شرافتمندانه” ای باشند و نه کاری شرافتمندانه تر .
نکته ظریف و غمناکی بود لطیف جان …
سد سازي اگر براي مملكت آب نداشته براي بعضي ها نان و خيلي چيزهاي ديگر داشته و خواهد داشت.
با دنيايي از تاسف به اطلاع برسانم كه در كنار گوش طرح آبخوانداي گربايگان – كه در حال حاضر از سوي يونسكو در قالب طرح SUMAMAD به عنوان يك الگوي برتر در مديريت منابع آب در حال معرفي شدن به جهان است- مطالعات ساخت يك سد در حال اتمام و اجراي آن قريب الوقوع است.
جايي كه نادزست بودن گزينه سد مانند سفيد بودن ماست دليل نمي خواهد.
بودجه اي كه براي بهره برداري بهينه از آب سيلاب مازاددر اين منطقه به طريقه پخش سيلاب مورد نياز است چيزي حدود يك صدم هزينه احداث سد پيشنهادي است.
چيز ديگري هم بايد بگويم!!
در ضمن مشتاق ديدن مطالب ديگر اين همايش به ويژه از نظر نتيجه و تصميمات انتهايي آن هستم
سربلند و بالنده باشي
عجب خبر غم انگیز و ناراحت کننده ای …
وای بر ما …
چه می توان کرد آقا مجتبای عزیز؟!
سلام وخسته نباشید
بنده در همایش حضور داشتم,کاش ماجرای اعتراض یکی از اساتید دانشکده معدن هم ذکر می کردید
درود بر شما …
لطفاً آن ماجرا را همين جا شرح دهيد.
ممنون.
من با ايشون درس مكانيك سيالات داشتم
ايشون بهترين استادي هستند كه من تا به حال ديده ام
گاهي ميشد سركلاس بجاي گوش دادن به درس فقط و فقط به نحوه ي تدريس و منش اين استاد در برخورد با دانشجويان دفت ميكردم اگه 10 استاد مثل ايشون داشتيم اوضاع دانشگاههاي ما خيلي بهتر از اين بود .