دیروز در هنگام بازدید از تالاب انزلی به همراه آقای مهندس ابراهیم افخمی، رییس اداره محیط زیست شهرستان انزلی به یک صیاد متخلف برخورد کردیم که در فصلی که صید ممنوع است، مشغول توراذداختن در تالاب و صید ماهی بود.
وقتی به وی متذکر شدیم که چرا این کار را می کند؟ گفت: شکم زن و بچهام خالی است و چارهای ندارم!
گفتیم: مگر نمیدانی که اگر در این زمان صید کنید، دیگر چیزی از نسل ماهی نخواهد ماند و همهی صیادان هم بیکار خواهند شد و خسارتی بزرگتر به 600 خانواری که از محل صیادی در تالاب انزلی روزگار میگذرانند، وارد خواهد شد؟
و باز او به تلخی گفت: بله میدانم … اما چه کنم؟ امروز را چه کنم؟
بعدازظهر آن روز، در مراسمی که در تالار اجتماعات اداره کل محیط زیست استان برپا شده بود، به همین نکته اشاره کردم و این که چرا باید، فقر در نگین سبز وطن اینگونه بی داد کند؟
روبرت صافاریان – یکی از منتقدان و مستندسازان مشهور و باسابقه کشور – هم پس از نمایش فیلم سعید نبی – تالاب انزلی – به همین نکته اشاره کرد که کاش صدای مردم در این فیلم بیشتر شنیده میشد و به اصطلاح مانیفستی چندصدایی بود.
خوشبختانه جناب کامران زلفینژاد – مدیرکل اداره کل محیط زیست استان گیلان – در پاسخ خبر خوشی را اعلام کردند و گفتند: سرانجام تالاب انزلی از امروز و با موافقت استاندار گیلان، صاحب یک ردیف اختصاصی بودجه به مبلغ قابل توجه 7 میلیارد تومان شد تا برای بهسازی و خودترمیمی آن هزینه شود.
زلفینژاد این را هم اضافه کرد که فیلم سعید نبی تأثیر بسیار سازندهای در بین مردم و مدیران استان برجای نهاده است.
امید که بخشی از این بودجه برای ساماندهی آن 600 صیاد و خانوادههای محرومشان اختصاص یابد تا ایشان خود بیش از همه پاسدار موجودیت تالاب انزلی باشند. همچنین شایسته است تا کارهای هنری و مؤثری مانند مجموعه تتیس بیش از پیش مورد حمایت قرار گرفته و نظیر چنین مستندهای ارزشمندی با شمارگان بیشتر و تنوع فکری گستردهتری از رسانه ملی پخش شود.
فکرش را بکنید، امروز ما دریاچه پریشان، تالاب بختگان، تالاب گاوخونی و … را از دست دادهایم، بدون آنکه حتا یک مجموع مستند 30 دقیقهای نظیر تتیس در مورد آنها ثبت و ضبط کرده باشیم!
كسي را كه خواب است را ميتوان بيدار كرد ولي كسي كه خود را به خواب زده، هرگز…
اگر چنين پيش رود ديري نمي پايد كه تالاب زيبا و حيات بخش انزلي به مردابي بي جان بدل ميگردد و ديگر ماهيان تالاب زير نور طلايي خورشيد نمي رقصند، گياهان تالابي در آن نمي رويند و ديگر قوها، چنگرها و اردكان، پرواز بر فراز آسمان انزلي را براي هميشه به فراموشي ميسپارند
سلام خسته نباشيد بالاخره بعد از مدتي نشريه ما با اسم چيتا چاپ شد البته هنوز مطالبش رو رو وبلاگ نزاشتم ولي خوشحال مي شم از وبلاگ ديدن كنيدو نظرتون رو بگيد من شما رو لينك كردم خوشحال مي شم شما هم ما رو لينك كنيد
موفق و مويد باشيد
يا حق
گزارش خوبی بود درود بررفیق عزیز
بدون توانمندسازی خانوارهای وابسته به عرصه های طبیعی، هیچ امیدی به نجات طبیعت وطن نیست. تغییر شیوه های معیشتی و رهاسازی منابع و ایجاد فرصت های احیایی …
آقای درویش عزیز… میدانم که فقر, ریشه ی بیشترین نابسامانی های جامعه است, ولی به نظر من, با توزیع پول و یا روشهای دیگر برای ساماندهی آن ششصد خانوار, چیزی حل نمیشود, چون پس از گرفتن پول و بعد از مدت کوتاهی, باز هم به کار غیر قانونی شان ادامه خواهند داد. با گماردن ماَمور و اخذ جریمه هم چیزی حل نمیشود, چون عملا” ثابت شده است که باز هم تلاش بیشتری میکنند تا پول جریمه ها را در بیاوردند. بنابراین به نظر میرسد که نظر هومان عزیز میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
همانطور که خودتان فرموده اید, به نظر من هم, بهترین راهش اینست که فرهنگ سازی شود و به ماهیگیران, آموزش لازم داده شود. اگر هنگام صدور و یا تمدید پروانه ی ماهیگیری, آنها را مکلف به دیدن یک دوره ی آموزشی کنند, ممکن است تاَثیر بسزایی در پیشگیری از انقراض نسل ماهیها داشته باشد.
فیلم سعید نبی و تنیس را ندیده ام, ولی اگر اینطور که آقای رلقی نژاد فرموده اند, روی شهروندان آن سامان تاَثیر مثبت داشته است, از همین راه هم میشود فرهنگ سازی شایسته ای انجام داد.
پاسخ:
از آقای نبی خواهم خواست تا یک نسخه از فیلم را برایتان ارسال دارد.
درود …
آقای درویش عزیز،
جستار زیبایی بود با پیوندهای بجا با مسائل جانبی.
غالبا زمانیکه از مشکلی صحبت میکنند به جوانب آن نپرداخته و بدنبال علل بوجود آمدن نمیروند زیرا پرداختن به آنها و اصولا شناخت علل مشکل است. معلول را مد نظر قرار میدهند.
این جستار، هرچند هم کوتاه، از ایندست نبود.
منهم در آخرین نوشتار تارنمای خود نیز به ماجرایی شبیه به این اما با ابعادی بزرگتر (هرچند که مختصر) اشاره کردم.
موفق و پیروز باشید
پاسخ:
بسیار ممنون. خواهم خواند.
اين جمله “غم نان داشتن” عذر بدتر از گناهه. پس كشاورزهايي كه براي هركيلو برنج 1000تومن خرج ميكنن وكيلويي 1400
تومن ميفروشنش بايد بيفتن جنگل نابود كنن و پرنده شكار كنن و تمام قراردادهاي اجتماعي رو زيرپا بذارن?
آقاي درويش فروردين امسال برخلاف همه سالها صيادها تا 30 فروردين ماهي صيد كردن طوريكه صداي مردم عادي هم دراومد. اگر همه قشرهاي كارگر-كه حقوقشون با نرخ تورم تغير نميكنه برخلاف صيادها كه ماهي رو به هر قيمتي ميفروشن- بدون فكر زندگي كنن سنگ روي سنگ بند نميشه, كه البته تا حدودي بند نميشه! بقول شما ميشه?
پاسخ:
نه … نمی شه!
درود …
بله باید نابود کنن
همه چیز باید نابود بشه
مردم گرسنه هستند فرهنگ کیلویی چنده
گرسنگی نکشیدید نمفهمید
میگویید مردم گرسنه بمیرن
ننگ بر افکار منفعت طلبانه و محافظانه کاره ی شما
زنده باد انقلاب گرسنگان
یکی از همسایه هام که یه خانومه سوئدی هستش (فعلا ساکن سوئد هستم) بهم گفتش که داداشش میره ماهیگیری و ماهیهائی که از یه حد خاص کوچکتر هستند رو طبق قانون دوباره میندازه تو آب…
اولین سوالی که واسه منه ایرانی پیش اومد این بود که : مگه کسی اونجا هست که ببینه اون ماهی رو میندازه تو آب یا نه؟
جواب اون بعد از کمی مکث : اووووووووم، نمیدونم! تا حالا به این موضوع فکر نکرده بودم!!!
فکر میکنم از همین سوالو جواب تا حدی تفاوت فکری و فرهنگی ما با سوئدیا مشخص بشه :)
پاسخ:
بله رامین خان.
کاملاً این تفاوت ها بارز و مشخص است.
فقر فرهنگی عمده ترین مشکل ما در این خصوص است درست که اگر بهرهبرداران ما از عرصه های منابع تمکن خوبی داشته باشند یا معیشت آنها در حد مطلوبی باشد به طبیعت کمتر فشار وارد خواهد شد اما بیشتر مشکل ما مربوط به عدم آموزش به بهره برداران و نیز مدیران است.ما اگردر مدینه فاضله هم باشیم باز برخی افراد که کم هم نیستند با اهداف تفریح وخوش گذرانی واز این دست به طبیعت لطمه خواهند زد.ببینید آمار برداشت از معادن ما چقدر است وچه تخریبی در محدوده های معدنی که سرشار از درآمد است بوجود آمده بدون اینکه یک ریال خرج اصلاح معدن گردد.اما وزیر این صنعت به عنوان دوستدار محیط زیست معرفی میشودhttp://www.aftab.ir/news/2010/jun/09/c4c1276088080_social_enviroment_masoumeh_ebtekar.php
این اعتبارات خیلی خوب است اما به نحوی که درست هزینه شود اگر بین افراد توزیع گردد که میشود همین داستان یارانه ها که به عقیده بنده نتیجه ای جز فشار بیشتر به عرصه ها نخواهد داشت.پاسخی که به همان خبرنگار سبز پرس داده شد که بازخورد توزیع یارانه بر منابع طبیعی را سوال کرد.به عبارتی وضع جنگلها،مراتع وعرصه های چهار گانه وجمعیت حیات وحش وافزایش فاضلابهای تصفیه نشده وآلودگی ها بیش از پیش وبدتر از حال خواهد شد. بی خیال این بحث ها،از کوهنوردی با امیر خان خسته نباشی رفیق عزیز
پاسخ:
شکی ندارم که آزادسازی قیمت سوخت سبب تخریب جبران ناپذیر منابع چوبی کشور خواهد شد.
سال 1376 در بازار ماهی فروشان انزلی قدم می زدم . مردی حدود 50 ساله روی زمین نشسته بود و یک ماهی سی سانتی متری را جلویش گذاشته بود و منتظر مشتری بود . گفتم این آخرین ماهی هست که برای فروش مانده است؟ گفت نه این تنها ماهی هست که برای فروش آورده ام . ماهی را برانداز کردم و متوجه شدم حدود ده ساعت بیرون از آب مانده بود و ضمنا” مرده هم صیده شده بود. اصرار کرد آنرا بخرم . گفتم من در مسافرخانه هستم و امکان طبخش را ندارم . گفت همینجا برایت سرخپوستی! کبابش می کنم . دلم بحالش سوخت . پیدا بود که قوت لایموت روزانه اش پول همین ماهی باید باشد .
موضوعی که آنروز به آن فکر کردم این بود که با یک چنین فقری که در شهر انزلی بود امیدی به حفظ محیط زیستش نمی توان داشت . شب که میشد هزاران جوان بیکار ، مایوس و سرخورده در ساحل تفریحی اش جمع میشدند و با حسرت به دخترهای تهرانی که برای گشت و گذار آمده بودند و با خانواده هایشان بساط شام و چایی پهن می کردند زل می زدند . بندرگاه انزلی هم در مقایسه با بنادر جنوب ، سوت و کور ، پوسیده و بی رونق بود و تنها یک کشتی زنگ زدهء روسی در حال بارگیری بود و یک کشتی مسافرتی ( با نام میرزا کوچک خان ) به آذربایجان می رفت . شهر بسیار فقیری بود . وقتی در چنین شهری فقط یک تالاب و یک جنگل و یک ساحل منبع درآمد مردمش باشد ، به تدریج از آن جنگل و آن تالاب و آن ساحل چیزی باقی نمی ماند .
پاسخ:
نه تنها بندر انزلی که استان گیلان یکی از محروم ترین استان های کشور است.
درود بر لطیف عزیز.
سبز بود هر که دانا بود V
درود بر پیام عزیز …
با سلام و عرض ادب.لوگوی شما را در وبلاگ قرار دادم.
پاسخ:
ممنون … شرمنده کردید.
آقای درویش عزیز… اینکه فرموده اید آقای نبی یک نسخه از فیلم تالاب انزلی را ارسال دارند, خواهش میکنم این کار را نکنید. آنرا نزد خودتان نگه دارید تا هر وقت به ایران آمدم, بتوانم در خدمت شما و همراه با توضیحات جنابعالی از دیدن آن لذت ببرم.
در ضمن, ایشان میتوانند قسمتهای مهم آن فیلم را بر روی یوتیوب قرار دهند, و یا آنرا به قطعات کوچکتر تقسیم نموده و آپلود نمایند تا افراد بیشتری بتوانند از دیدن آن لذت ببرند.
برای شما و ایشان, نهایت موفقیت در برنامه هایتان را آرزو دارم.
پاسخ:
از آنجا که فیلم متعلق به شبکه یک سیما است، نمی توان آن را بر روی یوتیوپ قرار داد.
بنابراین منتظر می مانم تا با هم این فیلم را ببینیم!
درود …
جناب درویش یکی از عوامل تخریب محیط زیست فقر می باشد و گاهی نیز طمع زیادی آدمها می تواند باعث تخریب محیط زیست شود و تشخیص این دو کمی مشکل است.
بله حسین جان: فقر، نادانی و آزمندی سه مؤلفه اصلی در تخریب محیط زیست ایران هستند.
عبداللطیف عبادی نوشت
…….موضوعی که آنروز به آن فکر کردم این بود که با یک چنین فقری که در شهر انزلی بود امیدی به حفظ محیط زیستش نمی توان داشت . شب که میشد هزاران جوان بیکار ، مایوس و سرخورده در ساحل تفریحی اش جمع میشدند و با حسرت به دخترهای تهرانی که برای گشت و گذار آمده بودند و با خانواده هایشان بساط شام و چایی پهن می کردند زل می زدند ……….
شاید فقر اقتصادی دلیلی برای خیلی از کج رفتاری ها باشد ٫ ولی خصوصیات قبیله ای فکر کردن و غریبه کشی که ریشه در بد آموزیهای فرهنگی دارد و در میان بعضی از اقوام از جمله مردم گیلان دیده می شود ٫ هم از دلایل مهم پرخاشگری مردم انزلی است. جهان بینی و فرهنگ این مردم هم باید تغییر کند. بسیاری از مناطق مختلف کشورمان فقیر و محروم تر از مردم گیلان هستند اما هنوز انسانیت خود را از دست نداده اند.
اجازه دهید با نظرتان مخالفت کنم.
آمارها حکایت از آن دارد که بعد از تهران و مشهد، هیچ شهری به اندازه مرکز گیلان، خواستار خرید کالای فرهنگی نیست.
اصولاً بد و خوب در همه جا یافت می شوند و بهتر است آدم ها را فارغ از رگ و ریشه و قومیت شان تحلیل کنیم.
موفق باشید.
آقاي درويش دلم ميخواد كه شما فروردين ماه سري به بازارهاي ماهي گيلان ميزدين و خودتون ميشنيدين كه مردم به درستي و به تلخي نقل ميكردن كه صيادها به ديدار نماينده ولي فقيه درگيلان رفتن و ايشون دستور دادن كه 15 روز ديگه -تا 30 فروردين- به صيد ماهيها ادامه بدن. كاري كه از 15فروردين براي حفظ نسل ماهي هاي ارزنده خزر بايد ممنوع ميشده. در سالهاي نه چندان دور صيادها خودشون در زمان مناسب با روشهاي سنتي براي بقاي نسل ماهيها و افزايش تعدادشون براي سال بعد اونها رو به سمت تالابهاي انزلي و اميركلايه هدايت ميكردن. و نميتونيم بگيم كه اين قوم درگذشته مشكلات مالي نداشتن بلكه شايد عليرغم بيسوادي محض آينده نگر و باشرافت و با وجدان بودن, و به اصطلاح امروز “فكر معاش” داشتن.
زنده ياد دكترشريعتي در سخنراني هاي حسينيه ارشادشون جمله اي دارن به اين مضمون:” بي شعوري و بي شرافتي باهم معجوني ميسازن كه از انساني كه اين دوصفت رو حمل ميكنه بايد به خدا پناه برد…”
وچه زيباست كه به فقر هيچ اشاره اي نشده. بزرگترين تخريبهاي محيط زيست به آمريت
و هدايت زعمايي انجام ميشه كه فقير نيستن اما فقدان اين دو فاكتور رو همگي در شخصيتشان شاهديم.
به نکته ظریفی اشاره کرده اید که مرا به فکر فرو برد و این پرسش را در برابرم قرار داد که چگونه ممکن است “بی شعوری و بی شرافتی” بر آدمی غلبه کند؟ و راه گریز از آن در یک جامعه چیست؟
درود …
به محمد
ولی من مردم گیلان را انسانهایی شریف و در مجموع درستکار دیدم . جالب ایت که وقتی از مازندران – و روستا به روستا! – به گیلان می رفتم به من می گفتند مواظب گیلانی ها باش که آدمهای خوبی نیستند! و وقتی هم که همان مسیر را از گیلان به مازندران بر می گشتم آنها هم متقابلا” به من می گفتند مواظب مازندرانی ها باش که آدمهای خوبی نیستند!
این دعواهای منطقه ای در همه جای دنیا وجود دارد . کازرونی ها از جهرمی ها خوششان نمی آید ، فمی ها از کاشانی ها ، رشتی ها از انزلی یایی ها! و در همنین جایی که من هستم ، ایرلندی ها از انگلیسی ها ، انگلیسی ها از فرانسوی ها ، فرانسوی ها از آلمانی ها و الی آخر ..
ممنون از لطیف عزیز … البته به این سیاهه می توان مشکلات تاریخی مردمان شهرهای مراغه و بناب، خرم آباد با بروجرد، دلیجان با نراق و … را هم اضافه کرد …
سلام بر شما. در مورد صیادان فیلم جالب دیگری هست که فکر نمی کنم دیده باشید. مالا. در باره اش در گیله وا به آدرس زیر نوشته ام …
http://www.gilava.ir/1389/02/_samirabozorgigmailcom.html
در مورد این غریبه کشی که محمد نوشته است باید بگویم گیلانیان به قدری غریبه پرست هستند که سالیان سال با اقوام و مذاهب مختلف در کنار هم زندگی کرده اند. غریبه کش؟!
آقای محمد درویش گرامی
نوشته بالا کمی فلفلش زیاد شده بود ؟! نشده بود ؟
در نوشته بالای من هیچ چیزی نیست که نشانگر این موضوع باشد که رگ و ریشه و قومیت کسی را نشانه گرفته باشم. ولی متأسفانه بد آموزیهای فرهنگی و تصورات غلط از یک مسئله رفتار و جهانبینی بعضی از افراد را به بیراهه برده و شکل بدی به آن داده و افراد را از ملت خود دور و بیگانه کرده.
به آقای عبداللطیف عبادی
من یک تهرانی هستم و به جهان بینی خود افتخار می کنم. در برخورد با یک فرد هرگز به خود اجازه نمی دهم که حق کسی را زیر پا بگذارم و این بدون در نظر گرفتن این است که کس که در مقابل من قرار گرفته از کجای میهن آمده. از طرف دیگر خوشبختانه و یا متاسفانه سرم را زیر برف نمببرم و با انکار مشکلات عقب افتادگی های فرهنگی نقاط مختلف میهن را نادیده نمی گیرم . اعتماد افراد یک کشور به یکدیگر سرمایه اجتماعی* بحساب می آید٫ باید سعی کنیم این اعتماد بین اقوام و افراد زیادتر شود و کشوری با فرهنگ و سالم داشته باشیم. اشاره به مشکلات قدم اول شناسایی و حل مشکلات است و به قول خارجی ها با همیشه صحیح جبهه گیری ** کردن مشکلات ناپدید نمی شوند. امروز اروپایی ها از جنایت های اسراییل صحبت نمی کنند که نکنه یک نفر آنها را ضد یهودی و نژادپرست بنامد. رفتار غلط غلط است چه در انزلی باشد چه در تهران چه در جای دیگر.
*Social capital
**Political correctness
بسیاری از مناطق مختلف کشورمان فقیر و محروم تر از مردم گیلان هستند اما هنوز انسانیت خود را از دست نداده اند.
به آقای محمد که با افتخار در مورد جهان بینی خود صحبت می کنند این جملات که را نشانه گرفته است؟!
ممنون که دوستان به صورت جدی در این بحث شرکت می کنند. همچنین سپاس از معرفی آن فیلم مستند و نقد روشنگرانه شما خانم سمیرا.
درود.
دلم عجیب لرزید…
فقر همان است که از یک در که می آید ایمان ، از پنجره بیرون می رود ؛
راستش نمی توانم تصور کنم که من می توانم همین آدم منطقی مثبت باشم اگر کودکم جلویم گرسنه باشد،
من به این صیاد حق می دهم!
اما من به ماهي ها به تالاب به آينده كودكان اين سرزمين حق مي دهم!
درست می گویید…
اما کودک ِ مرده ، آینده ای ندارد!
و چه خواهیم کرد اگر فردا دیگر ماهی نباشد. بهتر است امروز کمی روزه داری کنیم تا غذایی برای کودکان فردایمان باشد. نه اینکه فقط به کودک خود فکر کنیم. اگر کودکمان گرسنه است و فکر میکنیم چاره ای جز سیر کردن شکم آن نداریم چه خواهیم کرد که فردا غذا تمام میشود آنوفت هم خودمان هم کودکمان هم همسایه امان از گرسنه گی خواهند مرد. من به صیاد این حق را نمیدهم که فقط به امروز خود بیاندیشد. در دیگر کشورهای دیگر جهان چه میکنند در ژاپن، مطمئنا ماهیگیرانی فقیرتر از ما وجود دارند ولی این آیا دلیل میشود که منابع را تخلیه کنند؟!!
باید فرهنگ سازی کرد و بس اما با چه پشتوانه ای؟ چه کسی حمایت میکند؟
الان برنامه سازمان ملل برای کشورهای فقیر دیگر تنها فرستان غذا و آذوقه و کمک مالی نیست بلکه تمرکز اصلی برروی آموزش بخصوص روی زنان است. چرا که آنها نقش اصلی تربیت فرزندان و آینده آنها را بعهده دارند. در بنگلادش این برنامه اثرات بسیار مثبت داشته است. ما نیز باید بر روی آموزش تمرکز کنیم.
حضور تالاب 20 هزار هكتاري و منحصر به فرد انزلي، خود يك مزيت نسبي بسيار ارزشمند براي مردم گيلان است. حرفم اين است كه چرا مديريت حاكم بر سرزمين بايد به نحوي عمل كند كه مردم همجوار با تالاب هم اينگونه فقير و محتاج صيد يك ماهي مفلوك و مريض باشند؟!
چرا نتوانستيم اين مزيت ها را بالفعل كرده و از محل آن كسب و كار مردم را رونق بخشيم؟
درود …
دقیقن همین است که می گویید ؛
چرا باید فقر در حدی وجود داشته باشد که مجبور شوی بین بد و بدتر گزینه ای را انتخاب کنی !؟
واقعا پست جالبی شده من و سروی هم تو کامنتدونیش درباره ی این پست صحبت کردیم.
استادی برای درس اقتصاد داشتم که میگفتن؛ تو کشور انگلستان یک فقیر در درجه ی اول خودش مقصره که فقیره. ماهم هفته ها با ایشون بحث میکردیم و حرفشون رو قبول نمیکردیم چون فکر میکردیم این موضوع -مقصر بودن فقیر برای فقرش- در کشور ما صدق نمیکنه.
اما من حدود 7سال تو یکی از شعبه های بانک… تو شهر انزلی کار میکردم، با مردم اونجا و فرهنگشون آشنا هستم… صیادها کلا تو فصل صید، گردش مالی خوب یا بسیار خوبی دارن اما سبک زندگی خاصی دارن که تو فصل وفور نعمت به نوای خیام زندگی میکنن و… چون عاقبت کار جهان نیستی است/ انگار که نیستی چو هستی خوش باش… خوش هستن، خوب این مسلمه که ما هم اگر حقوق یک سالمون رو تو 6 ماه بگیریم و خرج کنیم 6 ماه بعد گرسنه خواهیم بود و محتاج همون ماهی بو گندو… و کیه که نتونه درآمد 6 ماهش رو تو یک سال خرج کنه؟
من همه ی مشکلات صیاد هارو قبول دارم نوروز امسال تو شهر محل کارم 3 جوان صیاد به آب زدن و هیچوقت برنگشتن و خانواده ها و بچه هاشون بی سرپرست و بدون هیچ بیمه ای که حمایتشون کنه دارن زندگی میکنن.ولی نمیتونم بپذیرم که انسان، انسانی که در قرن بیست ویکم زندگی میکنه اندکی مآل اندیش نباشه و فکر دو روز آینده ش رو هم نکنه. این کم دردی نیست!
ازین جهت فکر میکنم روشی که خانم خداکرمی فرمودن “روش مبتنی بر آموزش” درکشور ما هم بسیار مفید فایده خواهد بود.
تصحیح میکنم:
کیه که نتونه درآمده یکسالش رو تو 6 ماه خرج کنه؟
پاسخ:
ممنون که اینگونه مؤثر و مسئولیت شناسانه در بحث مشارکت می کنید. مجموعه مباحث را برای همکارانم در اداره کل محیط زیست استان گیلان ارسال خواهم کرد.
درود.
به فلورای عزیز:
الیته اینو درآخر کامنتم میخواستم به ماهیگیران بگویم “اونوقت که جیک جیک مستونت بود یاد زمستونت نبود”. اما نمیدونم چرا نتونستم. حالا که شما سندی دال بر موقعیت مالی آنها دارید این ضرب المثل مصداق میکند.
حال چنانچه ارگانی باشد که ما را حمایت کند من شخصا حاضرم برای آموزش در طول تابستان به ایران آمده و حداقل کاری را که میتوان بکنم انجام دهم. اما خودسرانه، زیر بار سوالات زیادی خواهیم رفت. این روزا برای آب خوردن هم باید مجوز گرفت!!!
محمد(تهرانی)عزیز فرهنگ و شعور و انسانیت رو کلا باید از شما یاد بگیریم!!!!!!!!!
محمد(تهرانی)عزیز، مردم دنیا، فرهنگ و شعور و انسانیت رو کلا باید از شما یاد بگیرند!!!!!!!!!
ممنونم از نگرانی هاتون راجع به محیط زیست، اما گله از اینه که چرا اندوه و واکنشی که به حق نسبت به حیات ماهیها دارید نسبت به حرمت آدمها و هموطناتون ندارید و کامنتدونی تون رو تبدیل به مکان چرند بافی های روانی هایی مثل محمد(تهرانی) و … کردید و در پاسخ به کسانی که به مردم من لقب بی فرهنگ و بی شعور و بی شرف و فاقد انسانیت و…می دن تنها جهت رفع مسوولیت لطف می کنید ومثلا اظهار مخالفت می کنید!
در پاسخ به اون یارویی که از کپتال سوسایتی اسم می بره و نمی فهمه خود بی فرهنگش و اون جهان بینی پوسیدش عامل نابودی اون تراست یا اعتماد هست فقط می گم بی فرهنگ و بی شرف شماهایی هستید که مثل لاشخور بجونه زمینها و طبیعت ما افتادید ولازم نیست توی شترسوار بیابونی به کسانی که ایران رو با اروپا آشنا کردن فرهنگ یادبدی!
پاسخ:
من متأسفم اگر خواندن برخی از کامنتها روحیه شما را مکدر کرده است. توهین به شخصیت هیچ جامعه و قوم و ملتی را به بهانه یک رفتار ناپسند درست و خردمندانه نمی دانم و امیدوارم همه در روایت و تحلیل دغدغه های خویش، حرمتها را رعایت کنیم و بحث را به کوچه های بن بست نکشانیم.
درود …
من متولد انزلی هستم و محل زندگی من کنار یکی از رودخانه های منتهی به تالاب بوده و همسایه ها و یکی از بستگانم حتی صیاد هستند و تا حدی به سبک زندگی آنها آشنایی دارم. یه نکته ای که باید بهش اشاره کنم اینه که صیاد ها در 6 ماه اول سال شکار و در 6 ماه دوم صیادی می کنند پس جریان مالی کاملا قطع نمیشه.
در ضمن به غیر از روش صید انفرادی، صیدهای پره هم بودند که شرکت هایی به صورت تعاونی در حوزه صید ماهی استخوانی و کیلکا) فعالیت می کردند.
امیدوارم بخشی از بودجه اختصاص پیدا کند به اینکه چرا این شرکت های تعاونی عموما ناموفق بودند…چرا همیشه بین سهامداران درگیری بوده…
در زمانی که صید صنعتی کیلکا در اوج بود، برخی از لنج های صیادی چنان بی اندازه صید می کردند که شناورهای اونها در معرض غرق شدن قرار می گرفت (این اتفاق واقعا افتاده) و به علت عرضه بیش از حد ماهی به بازار، قیمت ها چنان بود که برای کنترل قیمت، ماهی ها را دفن می کردند(این اتفاق هم افتاده و قابل تحقیق است). شما اسم این رو چی می گذارید؟ به غیر از کفران نعمت میشه اسم دیگه ای روش گذاشت…. و نتیجه کفران نعمت هم معلوم هستش…الان کافی هستش برید روی یکی از دو پل اصلی انزلی تا لنج های زنگ زده و یا دکل لنج های به زیرآب رفته رو ببینید!!! این اتفاق در یک بازه 10 تا 15 ساله رخ داده…. یادش بخیر… می گفتند نسل این ماهی(کیلکا) به گونه ای ازدیاد می یابد که هیچ گاه کم نمیشود و خدا خوب می دونه که چطور جواب کفران نعمت رو بده.
نکته بعدی اینکه، کلا صیادها دید کوتاه مدت دارند، یعنی از زمانی که من اونها رو شناختم، همیشه همینطوری بودند. اینکه آیا آموزش تاثیری بر سبک زندگی آنها دارد واقعا برای من جای سوال است.
صیادی دریادیده رو می شناسم که در رودخانه منتهی به مرداب ( مسیر تخم ریزی) ماهیان چنان دام گذاری انجام می ده که دو سر دام در خشکی هستش و این دام در 3 لایه گذاشته می شه حالا اینکه ماهی چطور می خواهد برای تخم ریزی به تالاب(مرداب انزلی) برسه با کرام الکاتبین است…
بگذریم از مشکلات مرداب، کنارگذر….اگر خواستید چند تا عکس از زباله هایی که به واسطه کنارگذار به راحتی به کناره های تالاب منتقل شده اند براتون بذارم تا ابعاد فاجعه رو بهتر بتونید درک کنید…
از پدر و مادرم و بسیاری از قدیمی های انزلی بارها شنیدم که زمانی تالاب چنان آب زلالی داشت که شما می تونستید کف رودخانه و تالاب رو ببیبید………. البته چنین چیزی رو نسل من باید در خواب ببینه….یا شاید تو کشورهایی مثل سوئد و ژاپن ببینه
حل مشکل تالاب انزلی، در گروه بهبود سبک زندگی و مشکلات اجتماعی-اقتصادی مردم انزلی هستش.
درود بر هموطن انزلی چی و عزیز …
ممنون از درج اطلاعات ارزشمندتان در مهار بیابان زایی. به نکته درستی اشاره کرده اید، چوب طبیعت صدا ندارد و همواره جواب آزمندان و نابخردان را می دهد. خوشحال می شوم تا عکسهای مورد نظر را ببینم.
زنده باشید.
با مواجهه شدن با انتقاد در فرد نادان و ضعیف سرو صدا و فحاشی بوجود می آید.
انتقاد در فردی که کمی از تمدن بو برده فکر وسکوت ایجاد می کند.خوشبختانه درصد خوانندگانی که سکوت کرده اند بیشتر از پرخاشگران است. بنابر این به تغییر و رشد باید امیدوار بود.
با این امید که فرهنگ تهرانی که از دیدگاه کوته بینانه همدردی برای هم قومی و هم طایفه ای عبور کرده و فرمی ملی و ایران شمول تر پیدا کرده به تمام شهرستانها گسترش پیدا کند. با گسترش قانون و قانونمداری همدردیهایی که بر پایه و اساس و طرز فکر قبیله مداری و غریبه کشی است تضعیف خواهد شد. به امید دیدن آن روز که احترام برای قانون و عدالت اجتماعی فراگیر تر و با ارزشتر از احترام برای قوانین محلی ٫طایفه و قبیله مداری که خارج از تهران هنوز گسترش دارد شود. به امید دیدن آن روز که همه ما بتوانیم خود را از زنجیر قبیله مداری آزاد کنیم و یک فرد از انزلی هم توانایی آن را پیدا کند که برای بیابانهای کاشان ٫ هوای آلوده تهران و نابودی دریاچه ارومیه نگران باشد!
چه بسیارند
آنان که زندگی ها پشت سر نهاده اند
بی آن که بدانند
چه می دانند و چه می خواهند
.
از آنان مباش.
.
.
ریچارد باخ
هم وطن بسیار فرهیخته! اینقدر تند نرو کمی آهسته تر!
در حالیکه شما غرق در تصوراتتون و راضی از فرهیختگی تون در کامنت دونی ها به فحاشی به هم وطناتون مشغولید و pله های فرهنگ و دموکراسی رو در اینجا فتح می کنید و به ما درس انسانیت می دید من یکی از اون دانشجوهای ستاره داری هستم که بخاطر وطنم بخاطر تهرانی و فارس و کرد و گیلک و…زندان رفتم و با معدل 19 حق ادامه تحصیل ندارم
یه کم آهسته تر…
نگاه قبیله مداری و طایفه ای در کنار عوامل دیگر یکی از دلایل مهم عقب افتادگی اقتصاد کشور ما است.
———————————————————————————————-
کلمات کلیدی بحث بالا :
دید طایفه ای =همدردی برای طایفه و قبیله = غریبه کشی = تضعیف هویت ملی = اقتصاد ضعیف =عقب افتادگی همه جانبه
—————————
گسترش عدالت =نگاهی ملی و ایران شمول = قانونمداری = رشد و توسعه همه جانبه
=تقویت هویت ملی
آقای درویش لطفا ایمیل تون رو بدین تا عکس ها رو براتون بفرستم
درود بر شما
[email protected]
با سلام حضور استاد محترم
از دوستداران دل نگران تالاب انزلی و نویسنده وبلاگhttp://nejatemordab.persianblog.ir/ هستم.
از مطالب وبلاگ سایت وزین حضرتعالی لذت بردم.در صورت امکان از وبلاگ بنده که احتمالا تنها وبلاگی هست که بطور مشخص به تالاب انزلی تعلق داره حمایت بفرمائید.
با کمال تشکر و امتنان
ُسلام
من امیر هستم از رشت کارشناسی ارشد کامپیوتر
خیلی ببخشیدا من از مجموع حرفهای شما به جز یه بحث الکی و بی نتیجه بیشتر دستگیرم نشد این همه گب زدین آخرسر به چه نتیجه ای رسیدن مثلا؟؟؟
البته بازم ببخشید انقدر رک میگم فقط اینو میدونم سرسبزی و زیبایی گیلان پرده ای شده برای پوشش فقر مردم این استان شما تمام ایران و شاید دنیارو بگردین یه همچین منطقه ای با این همه انواع گونه های زیستی و جانوری نمیتونین پیدا کنین گیلانی های عزیز میدونن من چی میگم آقایون و خانم های عزیز فرهنگ گیلان از شرق تا غرب از شمال تا جنوب زبان زد خاص و عام بوده و هست درجواب دوستمون که فرمودند آمارها نشون میده که گیلان بیشترین خرید کالاهای فرهنگی رو داره برادر من خود گیلان متولیه عرضه فرهنگ در کشوره برای همین بحث تفکیک از مبدأ تنها استانی که مردمش یکساله تونستن زباله هاشونو از مبدأ تفکیک کنن مردم رشت و گیلان بود این درحالیه که در استانی مثل قم 3 سال تو کشید تا این فرهنگ جا بیوفته یا موضوع جهان بینی مطرح شد با حفظ احترام حالم ازاون آدمای تازه به دوران رسیده که چهارتا کتاب اساطیری میخونن و دستشون تو جیب باباست و نفسشون از جای گرم بلند میشه بهم میخوره آقای جهان بین از کتاب و تئوریت بیا بیرون چشمات و باز کن بیا یه هفته تو دورترین روستاهای گیلان زندگی کن صبح 4 پاشو نمازتو بخون گاو و بدوش مرغ و خروس و اردک بیار بیرون دونه بده 4 کیلومتر تا بجارت بدو بعد تا زانو زیر گل که تمام زالو چسبیده و داره خونتو میمکه برنجتو بکار تازه اگه موقع برداشت بارون نیاد و برنج و درآمد یکسالتو نسوزونه شما برو روستاهای اطراف ماسال و شاندرمن که بالای کوه هستم یا ماسوله و قلعه رودخان بازم میگم گیلانی ها میدونن من چی میگم اونوقت جهان بینی و تازه درک میکنی هیچی جای واقعیت رو نمیگیره واقع بین باش
در نهایت دو صد گفته چون نیم کردار نیست
یاعلی