پیشتر در بحث کارکردهای درختان کهنسال ایران، اشاره کرده بودم که وجود این درختها میتواند بیشترین کمک را به بررسی دقیقتر شرایط زیستن در ایران باستان انجام دهد.
اینک به گزارش sciencedaily، پژوهشگران انگلیسی شاغل در دانشگاه آکسفورد هم چنین کردهاند؛ منتها نه در ایران که در مصر! آنها در تحقیقات خود نشان دادند که با تجزیه رادیوکربنی بقایای گیاهان محافظت شده در موزهها میتوان تاریخ زندگی فراعنه مصر باستان را با دقت بیشتری شرح داد.
کار آنها چنان دقیق است که توانستهاند فاصلهی زمانی کمتر از 30 سال را در بیش از 4 هزار سال پیش تعیین کنند و مثلاً اعلام کردهاند که “دیوسر”، فرعون مصر باستان که نخستین هرم را ساخت به جای این که بین سالهای 2667 تا 2592 قبل از میلاد حکومت کرده باشد، بین 2691 تا 2625 قبل از میلاد حکومت کرده است.
نتیجه گیری اخلاقی:
فقط تصورش را بکنید که بشر این مجال را داشت تا در طول یکصد سال اخیر به جای مشغول شدن در کارخانههای جنگافزارسازی، در پی کشف رمز و رازهای تاریخی خویش با استفاده از گیاهان برمیآمد … فکر میکنید الآن همین جایی ایستاده بودیم که ایستادهایم؟!
این مطلب برایم بسیار جالب بود.
سپاس از انتشار آن.
خوشحالم كه مفيد بوده. اميد كه انتشار چنين گزارش هايي سبب سازي افزايش حرمت مواهب طبيعي مان شود.
همین امسال تو یه سایت خوندم که بودجه ای که برای پژوهش درباره ی جراحی های زیبایی در دنیا صرف میشه 250 برابر بودجه ای هستش که برای بیماری آلزایمر یا ام.اس صرف میشه. و در آینده با انسانهای زیبایی مواجه خواهیم بود که حافظه شون یاری نمیده که از زیبایی شون لذت ببرن!
گاهی با خودم فکر میکنم با این اوصاف و با این کم خردی که در بشر دیده میشه خداوند حرفش رو پس نمیگیره؛ که زمانی به فرشته ها گفته بود من در انسان چیزی میبینم که شما نمیبینید!؟!
شما در مجموع در تاریخ بشریت امر تحسین برانگیزی میبینید؟
اگر هم متوجه کم خردی بشر باشیم نمیتونیم از زندگی لذت ببریم.
اعتراف میکنم از ینکه شما علیرغم وقوف به این زشتیها روحیه زیبایی دارین بهتون حسادت میکنم.
شادي در عين دانايي هنر است؛ وگرنه كه ديوانه ها همواره مي خندند و كودكان به اندك زماني فراموش مي كنند! نمي كنند؟
پاستور مي گويد: كمي علم آدم را از خدا دور مي كند و زيادي علم او را دوباره به خدا نزديك مي سازد.
من مايلم كه شاد باشم، به رغم مشاهده پلشتي ها و نابخردي ها و كينه ورزي هاي پيرامونم.
و البته بايد اعتراف كنم: هنوز با آنچه كه شما از درويش توصيف كرده ايد، فرسنگ ها فاصله دارم.
درود …