زاگرس، قلب تپندهی فلات ایران است؛ زاگرس اگر سرحال باشد، یعنی حال همهی ایرانیان خوب است؛ زاگرس، یعنی بزرگترین اندوختهگاه آب شیرین ایران؛ زاگرس یعنی ریهی باختری وطن؛ زاگرس یعنی سکونتگاه بیش از نیمی از ایرانیان؛ زاگرس، یعنی مهمترین عامل بالانس حرارتی و رطوبتی کشور؛ زاگرس یعنی بانک گونهگونی زیستی ایرانزمین؛ زاگرس یعنی بزرگترین عامل مهارکنندهی فرسایش آبی و بادی در کشوری که در کمربند خشک زمین استقرار یافته است و زاگرس یعنی، یکی از زیباترین نواحی نه فقط ایران، نه فقط خاورمیانه که آسیا و جهان. این را دوست و دشمن شهادت داده و میدهند! نمیدهند؟
با این وجود، زاگرسی که از آن صحبت میکنیم و به وجود بلوطهایش فخر میفروشیم، دستکم نیم قرن است که دچار فروافت شده و پیوسته از شادابی و توان زیستپالاییاش کاسته گردیده است؛ روند نگرانکنندهای که شوربختانه باید اعتراف کنیم در طول دو دههی گذشته شتابی به مراتب سریعتر گرفته، به نحوی که برخی از صاحبنظران بر این باورند که آنچه را که اینک در محدودهی 5 میلیونهکتار از خاک باختری وطن، رویشگاه طبیعی زاگرس و بلوط ایرانی مینامیم، با آنچه که 50 سال پیش در این منطقه مستقر بوده، 90 درصد کاهش توان یافته است!
این در حالی است که بزرگترین محدودیت توسعه در ایران، با توجه به شتاب رشد جمعیت ایرانیان را «آب» اعلام کردهاند و ما با این وجود، اینگونه سهلانگارانه در برابر مرگ خاموش مهمترین عامل ذخیرهی آب ایرانیان سکوت کردهایم! چرا؟
چنین است که امروز داستان زاگرس را به پانزدهمین برنامه از گفتگوی داغ سبز کشاندهایم تا با حضور برخی از آگاهان و فعالان این حوزه از مهمترین دلایل این اضمحلال سخن گفته و به ویژه به چرایی تداوم رخداد آتشسوزیهای بیسابقه در زاگرس طی یک سال گذشته بپردازیم.
یادمان باشد:
مطابق قانون، مهمترین وظیفهی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور عبارت است از:
حفظ و حمايت، احياء، توسعه و بهرهبرداري اصولي از جنگلها، مراتع، اراضي جنگلي، بيشههاي طبيعي، اراضي مستحدثه ساحلي، حفاظت و حمايت از آب و خاك كشور از طريق مديريت علمي بر حوزههاي آبخيز و رعايت اصول توسعه پايدار.
یعنی، اولویت نخست باید حفظ اندوختهها و منابع طبیعی کشور باشد. پرسش این است که از بودجهی 250 میلیارد تومانی ملّی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، چه مقدار به «حفظ» میرسد؟ (شنیده ها حکایت از آن دارد که فقط 1.5 میلیارد تومان به این بخش اختصاص دارد؛ در حالی که 170 میلیارد تومان به بخش آبخیزداری تعلق گرفته است!) و از آن مقدار، چه سهمی به مهار آتشسوزیها اختصاص دارد؟ این در حالی است که میدانیم، افزون بر اعتبارات ملّی، رقم اعتبارات استانی حتا بیشتر از 250 میلیارد تومان است.
پس با ما در تارنمای ایرانی از حدود ساعت 15 امروز همراه باشید با همان دو شماره تلفنی که خدمتتان اعلام کردهایم.
برنامهای که به صورت زنده از ساعت 13 الی 16 بر روی صفحه نخست درگاه مجازی رادیو اینترنتی ایران صدا قابل دریافت است.
گفتنی آن که در برنامهی امروز، جناب حیدر ابراهیمیفر، معاون یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور مهمان حضوری برنامه هستند و محمد سوزنچی عزیز، مدیر پایگاه مؤسسه حیات سبز سرزمین و دیدهبان جنگلهای زاگرس را نیز به صورت تلفنی روی آنتن خواهیم آورد تا برایمان از آخرین خبرهای مربوط به آتشسوزیها در جنگلهای زاگرس بگویند.
برای تماشای زنده برنامه می توانید به این نشانی مراجعه فرمایید
همچنین فایل شنیداری برنامه هم در این نشانی قابل دریافت است.
در همین باره:
درویش من
مگر خبر درج شده در ایران را نخواندید که مدیران منابع طبیعی آن استان فرمودند : … NGOها غلو کرده اند ، اصلا جایی نسوخته فقط یکم جنگل کز خورده!!!
ببینید درویش خان
اصلا جنگل چیز بدی است ..تاریک است …آدم توش گم میشه
…. راسسسسسسسسسسسسسسسسستی اینجا همونجایی نبود که افتاده بودند بجان اسب هایش!!
حالا درویش خان زد و پس از حریق ، پوشش مرتعی و بوتهزار انبوه جای درختستان بلوط را گرفت ، اینطوری که بدتر می شود و آدم بدبدا راحت تر با همدیگر قایم موشک بازی می کنند ، یا بقول مهندس درویش نمی کنند !!!
اتفاقاً در مورد همین تناقض های آماری می خواهیم صحبت کنیم اشکار خان!
درود …
دفعه پیش که صحبت از کویر و چاه زنان و ناموس !!! به میان آمد در اخرین دقایق دکتر صدوق حب جیم را بالا انداختند ، امروز که کسی پیدایش نمی شود .
یک بهانه هم پیدا کرده اند بنام خسکسالی .
فقط نمی دانم چرا جنگل های ایلام و کرمانشاهان عنوز آتش نگرفته است ؟
از دکتر پر همت چه خبر ؟
به یک نفر که بسیار لاغر بود گفتند ف نامت چیست :
گفت : هیبت الله !
گفتند : راستی راستی هیبت اللهی یا می خواهی مارا بترسانی؟!
حالا این اقای دکتر پرهمت که حکم حاکم شرع را برای قطع دست متجاوزان به باغ نوشهر را صادر فرموده بود ، برای آتش افروزان ان نقطه چه فتوایی صادر نموده است ؟
برگر کردن ، ذغالی کردن و یا آبپز با سس خردل ؟
در داستان میتی کامون ، داداش کایکو عندالزوم دستمال قدرتش را می بست و کاری می کرد کارستان ، اینبار اگر از دکتر پرهمت دعوت می نمائید مراقب دکور و صحنه باشید یک زمانی همت علی بیک ما جو گیر نشود کاسه کوزه را به هم بزند .
آن از دکتر صدوق و ناموس کزایی که بر باد رفت ، پس وای بر بقیه
خوب است اسم محیط زیست و منابع طبیعی را بگذاریم بر باد رفته!!
امروز هم قرار است معاون یگان حفاظت سازمان در برنامه حاضر باشند و من امیدوارم که مشکلی پیش نیاید و بیایند!
.
در ضمن، “برباد رفته ” آدم را یاد کلارک گیبل و ویویان لی می اندازد! در صورتی که منابع طبیعی و محیط زیست امروز ما، بیشتر بیننده را یاد گوژپشت نتردام می اندازد! نمی اندازد؟
وای !
حالا دیگه عکس خدا رو پاره کردید ؟
ببینید درویش خان در زندان و بند لباس زیر خیلی مهمه ، هوا سرد شده لباس گرم و حرما و کشمش خیلی لازمه.
استامینوفون و آدالت کلد و آموکسی سیلین هم یادتون نره با مسواک و حمیر دندونپهرچند اهل دود نیستید اما برای ایجاد مراودات دوستانه با بقیه حضرات چند باکس سیگار هم شما رو بیمه می کنه !!!
هردفعه فقط ده دقیقه وقت ملاقات دارید و تنها در صورتی می توانیر از مرخصی استفاده کنید که وکیل شاکی شما رضایت بده
در مورد انواع بیماری های پوستی و طاعون قرن بیستم یعنی ایدز هم دیگه خدا باید یار و یاور باشه و از دست هومان خان و شاغلام هم کاری ساخته نیست .
ببینم از دهه شصت خالکوبی بر بدن ندارید و یا خط چاقو ، چون اینها حیلی پرستیز اجتمائی داره در بند.
اگر ته صدایی هم داشته باشید می توانید آهنگ هایی در وزن بیات تهران و غزل کوچه باقی مانند افیر زندان مرا دائم نصیحت می کند را بخوانید .
به آم میهمان گرامی هم سلام یرسانید و بگویید ….
هیچی بابا هیچی نگویید
می بینم که اطلاعات دقیقی از قوانین حاکم بر زندان دارید!
آیا این اطلاعات برخواسته از تجربه ای عملی است و یا نشأت گرفته از دیدن سریال لینکلن بارُز و سارا تانک ردی؟!
تا هنگامي كه به منابع طبيعي در ايران بعنوان كالايي رايگان نگريسته ميشود و حتي از آن به عنوان مانع توسعه ياد ميشود ، مبرم است كه اين آتش خودافروخته عالم گير خواهد شد. وقتي ببينند براي توسعه انتقال گاز به اروپا با زاگرس مواجه و درگير شده اند، اين فجايع تاريخي را فرصت ميدانند. وگرنه دانش بومي ايران در مهار اتش سوزي و كنترل ان ميتواند بسيار كارساز باشد.
چندي قبل ايران براي مهار آتش سوزي جنگل هاي روسيه اعلام آمادگي كرد. اين ميتواند نشانه چه باشد ؟
بخدا خليج فارس شرم ازين دارد كه نام هميشه فارس به او اطلاق شود.زندگي كردن و همجواري با يك سرزمين سرد و بي روح چه نشاطي دارد.
آتش به آشيانه مرغي نميزنند…
والا چی بگم
یک پسر خوشتیپی در قزوین دانشجو بود ، حالا کاری می کنه و به زندان می افته .
از ترس اون چیزهایی که از دیار عبید و عارف قزوینی شنیده به اون هم سلولی که یک وری روی تخت لمیده و به اون با لبحند زل زده بود میگه :… من منو که میبینی یه نفرو کشتم …قاتلم !
طرف میگه : … ببم جان فدات بشم ، تومنم کشتی !!
آقای جواد
حضرات منابع طبیعی را اصلا کالایی رایگان نمی دانند !
از آرتمیای ارومیه و چوب های شمال و سنگ های معادن بگیرید تا هوبره و بالابان همه و همه را برادرانه بین خودشان قسمت کرده اند .
درست می فرمایید جواد خان:
عدم ارزشگذاری اقتصادی کارکردهای غیرقابل تبادل منابع طبیعی می تواند یکی از مهم ترین دلایل قربانی شدن ملاحظات مبتنی بر منابع طبیعی و محیط زیست در پای دیگر ملاحظات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور باشد.
می گما…. می گما…. در یکی از مناطق جنگلی غرب مازندران چند سال پیش گفتند بیایین مبارزه با قاچاقچیان چوب را بدست …. بدهیم .آن وقت عوامل چوبحواران جهانی و جنگلبانان طاغوتی ، آن مرفهین بی درد ساکن باغ طاغوتی اکولوژی نوشهر شایع کردند که وانت داران و کامیون داران با چوب های قطع شده از عقب حرکت کرده و برادران ….. عزیر و زحمت کش سوار بر خودرو از جلو حرکت کنان به عنوان گرفتن متخلف ، این قاچاقچیان چوب را از جلوی گلوگاه های کنترلی رد کرده و به کارگاه های چوب بری سالم می رسانند .
البته در پاسخ به این یاوه گویان باید گفت :
جنگلبان طاغوتی اعدام باید گردد .!!
درویش خان
پس ازاتمام برنامه یواشکی به جناب سرهنگ یفرمایید :
ای من به فدای ان پاگونت !!
برای مبارزه با قاچاق چوب باید به سراغ کارگاه ها و کارخانه های چوب بری و نئوپان سازی رفت .
که البته همگی پاسخ به این پرسش را از پیش می دانیم.
چشم … حتمن می پرسم!
واقعا که درد اور است. ولی من فکر میکنم،این امار 90 درصد کاملا اغراق امیز است.اگر نیست و یک امار حقیقی است، پس ان مملکت چگونه هنوز نفس میکشد. بخاطر 1 درصد ویرانی باید بسیج شد باید اعتراض کرد. چه برسد به رغم به این بزرگی. اما اگر این رقم درست باشد، من یکی دیگر امید ندارم که ایران ما سرفراز از این ازمایش طنز تاریخ بیرون اید.
بیاییم همه دعا کنیم که دکتر برهان ریاضی آن آمار را درست محاسبه نکرده باشد! و یا آنکه خبرنگار یک صفر را زیاد و کم نموده باشد!
با این وجود، حقیقت این است که جنگل های زاگرس ما اینک چنان ضعیف و حساس و آسیب پذیر شده اند که یک سوسک چوبخوار هم می تواند دخلش را بیاورد میری جان!
.
در اینجا، خودم را کاملا حقیر و زبون میبینم که در مقابل یک چنین جنایت بزرگی علیه محیط زیست ایران و در حقیقت جهان،کاری ندارم بکنم،جز ریختن چند قطره اشک. و باور کنید این احساس . احساس خوبی نیست.سراسر درد است و درد.خدا به داد دل شما طرفداران محیط زیست در ایران برسد ،که از نزدیک این فجایع را میبینید و در بطن حادثه درد قرار دارید .خدا صبر تان دهد.
اما یک نکته ی امیدبخش هم این وسط برای من نوعی وجود دارد میری جان!
آن نکته این است که چند سال پیش اگر این حرف ها را می زدم و این هشدارها را می دادم، شاید یک نفر مثل تو پیدا نمی شد که از کیلومترها آن سوتر اینگونه همدلانه با دردهای بی درمان طبیعت وطن بگرید …
اما حالا طبیعت و طبیعت دوستان، اگر هیچ چیز هم نداشته باشند، شمار رو به تزایدی غمخوار و هم درد دارند! ندارند؟
درود …
در اینجا ، د ر بلاد کفر. در غربت که معنی زیستن در ان و رنج ان را فقط یک غربتنشیش متواند درک کند.من هر صبح که بیدار میشوم و صدای پرنده ها را میشنوم،و نگاهی به درختان پیر متجاوز از صد ساله بیرون از پنجره اتاقم می اندازم و لبخند انها را میبینم، و میدانم در اینجا از کودک خرد سال گرفته تا پیرزن 90 ساله به این پرنده ، درخت و محیط زیست احترام میگذارند.درد غربتم تسکین میابد. ولی شمایان طرفداران طبیعت در وطن خود از من در اینجا غریبترید. امیدوارم بذر نهالی را که شما برادرم اقای درویش کاشتید،روزی گل پسرت درو کندخدا پشت و پناهت
برنامه را گوش کردم استاد .
آدم ناراحت می شه که انگار هیچ کس متولی واقعی طبیعت نیست ؛ پشت هر اخلال کار توجیهی هست که متاسفانه برای خودشان قابل ادعا و محکمه پسند است . مانند دلیل ِ نداشتن هواپیماهای اطفای حریق برای سازمانی که سالیانه چندین و چند مورد مصیبت آتش سوزی دارد
توضیحات آقای سوزنچی ؛ نیشتر به جان آدم می زد ، بیچاره مام وطن.
در ضمن ؛
برنامه در چند دقیقه ی آخر قطع شد و پیغام داد که زمان برنامه ی درخواستی شما به پایان رسیده و
اس ام اس ها به برنامه نمی رسید .
مهرماهی که گذشت سپاه بهبهان در پارک ساحلی مارون “مانور دفاع مقدس” برگزار کرد…. قبل از آن دوهکتار از بیشه های ساحل مارون را به منظور احداث پارکینگ تخریب کرد!!!!
متاسفم برای اداره کل محیط زیست و منابع طبیعی استان خوزستان که اجازه چنین تخریب نابخردانه ای را برای انجام یک رزمایش صادر کرده و یا خاموش مانده اند.
به مسعود:
درود بر خواننده پیگیر و وفادار مهار بیابان زایی … متاسفانه در همان لحظه ای که این برنامه پخش می شد، پارک ملی گلستان داشت در آتش می سوخت … آتشی که هنوز هم ادامه دارد …
به میری:
کاش صبرمان ندهد! کاش وادارمان کند که فریاد بکشیم؛ که اعتراض کنیم؛ که گردهمایی تشکیل داده و در اعتراض به بی سابقه ترین موج طبیعت ستیزی در کشور، دست به تجمعی بزرگ در برابر سازمان حفاظت محیط زیست و مجلس شورای اسلامی بزنیم …
صدای من رو از خاک پاک بیروت می شنوید. اولین چیزی که توی این شهر توجه همه رو جلب می کنه ، درختاشن. فضای سبز طبیعی و غیر طبیعی ، بالکن های سبز و گاهی چمنکاری شده ، باتریهای خورشیدی پراکنده روی سقف خونه ها که از توی تله کابین دیده می شن ، ساحل تمیز و آب زلالش…. و آرامش درویش جان.
همه ی اینا اونقدر خوب هست که زباله های فراوون کنار جاده های دیگه ی کشور لبنان رو فراموش کنیم عجالتا.
سلام
جناب اقای درویش و دوستان گرامی
لطفا اگر نقدی به صحبت های من در برنامه گفتگوی داغ سبز وجود دارد اعلام کنید خوشحال میشودم و باید عرض کنمطبق اخرین اخبار 637 مورد نیز دیشب طعمه حریق شد.
باز هم بگویند آتش سوزی تحت کنترل است.
فکر کنیم اینان نمیدانند معنی کلمه کنترل چیست.
به سهم خود از حضورت در برنامه دیروز و ارایه آمارهای دقیقت قدردانی می کنم.
سرفراز باشی رفیق سبزاندیش.
به احمد پازوکی:
جایت دیروز خالی بود رفیق … امیدوارم سفر خوب و پرخاطره ای را تجربه کنی و با دستی پر و مملو از عکسهای محیط زیستی برگردی. به خصوص از زباله ها عکس بگیر.
ممنون و چشم. جای تو هم اینجا خالی است باور کن بعضی جاها می گویم کاش محمد درویش اینجا بود.
پاینده باشی
دوستان به جاي ما …
چشمت هم بي بلا باد …
درود.
سلام آقاي درويش وقتي به قول دكتر مجيد مخدوم در پارك ملي جاده 4 بانده و زيرگذر مي زنند بايد شاهد چنين حوادثي باشيم جالب اينكه مدير كل محيط زيست استان گلستان به دستور آقاي قناعت استاندار گلستان ممنوع المصاحبه شده است و خبرهاي زيست محيطي را هم بايد از آقاي حسام مدير بحران استان بشنويم
واقعا برای چنین تصمیم هایی متاسفم.