زیباترین پارک ملّی ایران از چهارشنبه شب در حال سوختن است. پارکی که بیش از یک سوم از اندوخته گیاهی و جانوری کشور را در مجموع در خود جا داده است. افسانه احسانی دیروز خبرم کرد که به چشم خود شاهد سوختن درختان کهنسال پارک ملّی است و حسین آبسالان، معاون محیط طبیعی اداره کل محیط زیست خراسان شمالی که در همسایگی پارک ملّی گلستان قرار دارد، ساعتی پیش تأیید کرد که آتش همچنان در پارک زبانه میکشد!
البته گویا این بار یک فروند چرخبال را هم پس از 24 ساعت به منطقه فرستادهاند! چه کنیم با این همه همت در سال همت مضاعف؟!
در این باره بیشتر خواهم نوشت …
آخرین خبر (ساعت 21):
بنابر تازه ترین خبری که حسین آبسالان عزیز در اختیارم قرار داده است، دامنه آتش سوزی در پارک ملی گلستان همچنان رو به گسترش بوده و عرصه ای به وسعت 5 در 10 کیلومتر همچنان در حال سوختن است (از محل آبشار تا بعد از تونل).
براستی چرا نباید در کشوری که فقط 7 درصد از خاکش را پوشش درختی به خود اختصاص داده، یک سامانه مجهز هوایی برای اطفاء حریق وجود داشته باشد؟ وقتی می گوییم: سهم هر ایرانی از فضای سبز یک چهارم میانگین جهانی آن است، یعنی مراقبت ما از فضای سبز باید 4 برابر میانگین جهانی باشد! نباید باشد؟
امسال چه شده است که تلخ ترین اخبار را در خود دیده .
در آینده نزدیک که براساس میزان حفاظت یا تخریب محیط زیست بعنوان شاخصی از توسعهءکشورهای دنیا طبقه بندی میشوند جایگاه ایران کجا خواهد بود؟
نیروی ویران کننده ای که امروز در محیط زیست ایران جولان یافته ء داره عالم گیر میشه. شاید بعضی ها ازین اتش سوزی ها و تخریب هاخوشحال بشن. چون میتونن بدون هیچ مانعی برن کلنگ خط لوله و مترو و قطار و قبرستون و اکتشاف و هرچیزدیگرو به زمین بزنند.
دیگه به من ثابت شده که تنها چیزی که در ایران ضد ارزش شده همین منابع طبیعی و الهیست. اگه آتیش خوبهء خوب باید از اتش سوزی جنگل های سیبری حمایت کرد نه اینکه برن اعلام امادگی برای مهار بکنن.
بخدا من راضی ام تمام مراتع ایران را بفروشند به استرلیاء جنگل هایش را هم بدهند محیط زیست سازمان مللء بیابانش را هم بدهند چین. من راضی ام برای اینکه فقط حفظ بشن.برای اینکه پرندگانش اواره نشن. برای اینکه پرندگان مهاجر با خاطرخوش تالاب ها را ترک کنند و سال دیگه باخاطرجمع بیاین. راضی ام برای اینکه دیگه طاقت ندارم این همه جفا و این همه بی تفاوتی و این همه بی مسوولیتی.
بخدا راضی ام که حفظ و صیانت از منابع طبیعی و محیط زیست ایران از دست ایران خارج بشه. اینها که متعلق به یک کشور نیس.مال همه مردم دنیاست. مال آینده زمینه.
میسوزم و میسازم و فریادرسی نیست- آن تازه هوایی که برآرم نفسی نیست- در دست دوا چاره هر درد نهان است-
دردی که دوا باعث آن است دوا چیست
چه بی سر و صدا
چه انتظاری دارید ؟ چرخبال گران است ،
اعتبار هم بیش از “حفظ” به “بهره برداری” تخصیص
می یابد ، تازه ! یادمان هم رفته که ماجرا می افتد در سیکل معیوب و همه ی اعتبار به یک باره بلعیده می شود !
از شنیدن این خبر خیلی متاسفم. در سال همت مضاعف همه جا خبر از زیانهای زیست محیطی است!!!
اینهم مصیبتی دیگر: خطرانقراض لاکپشت فراتی http://dt24.blogfa.com/post-119.aspx
خوب خدارا شکر بالاخره این چرخ بال ها حرکتی انجام دادند. بازم بد نیست ولی مطلب آتش سوزی در پارک ملی واقعا خجالت آور است.
من فکر کنم که این مناطق اتش میگیرند که ما توی منطقه مریوان زیاد ناراحت نشیم و به خودمون بگیم بهترین نقاط با بیشترین امکانات هم میسوزند زیاد حرص نخوریم
کاش اینطور بود محمد جان! اما حقیقت این است که باید حرص بخوریم!! زیرا همچنان مهم ترین وسیله مهار آتش، همان دبه های 20 لیتری مشهور است!!!
به مریم خداکرمی:
متآسفانه ظاهراً همت مضاعفی برای تخریب طبیعت در سال 1389 نمود یافته است که البته عمدی نیست! هست؟
به مسعود:
بله خوب شد یادآوری کردید که چرخبال گران است و حفظ درختان ارزش خرید چرخبال را ندارند!
به صبا:
زیاد هم بی سر و صدا نیست! به هر حال مملکت سه روزه که تعطیله!!
به جواد:
همدردی ها و همراهی ها و غمخواری هایت را با مصیبت های وارد آمده بر طبیعت ارزشمند وطن قدر می دانم …
درود
دلم به مانند پارک ملی گلستان آتش گرفت چه مصیبتی است
خدای من گیاهان و پرندگان و حیوانات چه کنند؟…
میدونم فرصت مناسبی نیست اما می ترسم که اگر نگویم دیر شود
خبر جدیدی از جاده ای که قرار بود از میان تالاب میانکاله بگذرد دارید؟
خبر های بدی شنیده ام نمیدانم درست است یا نه؟
منتظر خبر دقیق تان می باشم
نه خبر جدیدی ندارم … اما در این وانفسای تلاش مضاعف!! هر خبری می تواند واقعیت داشته باشد! نمی تواند؟
دوستان مستقر در آنجا می گویند که به گفته ی شما این تلاش مضاعف بلاخره در حال وقوع می باشد…
خیلی نگرانم کرده است شاید به ماننددریاچه ی ارومیه ای دیگر
باید از حر منصوری بپرسم. او دیده بان میانکاله است و بهتر و دقیق تر از واقعیت ها خبر دارد …
ممنون که حساسیت به خرج می دهید.
آقای منصوری در وبلاگشان در این مورد مطلبی نگذاشته اند
اگر خبر درست نباشد مایه ی خرسندی ام می شود
پس لطفا اگر جویا شدید بی خبر نگذارید امیدوارم اشتباه باشد.
چشم …
خب حالا گیرم بودجه و امکانات برای اطفائ حریق در زاگرس و پارک گلستان نداریم.در ضمن ان اقا پلنگه بالای دکل برق وحالا هم این لاک پشتها مسئله ما امت حزب الله نیست.موضوع پارک کویر وباغ نوشهر راهم فراموش کنید. خوب نیست ادم کینه ای باشد.مژده،مژده، در عوض تا دلتان بخواهد برای نیروگاه اتمی،سفرهای خارجی و داخلی اقای رییس جمهور که جانم به فدایش،برای مامور مبارزه با بدحجابی و ….بودجه داریم.بابا عجب امت نمک نشناسی هستید شماها.محیط زیست چی چیه ،اینها ژستهای فرنگیهای کافر است.
به ميري:
بله متاسفانه هميشه توجه به ملاحظات محيط زيستي در پاي ديگر ملاحظات اساسي تر مملكت و دولت! ذبح شده است …
افسوس.
عکسهای اتش سوزی در حال سوختن از پارک بین المللی گلستان
http://www.parkgolestan.blogfa.com
show me
نه والا کی گفته عمدی است….. کار خداست!!!:)
شاید هم خدا دارد محک مان می زند درجه خموشی و سکوت مان را!