همان طور که میدانید پارک ملّی گلستان از چهارشنبه شب گذشته در حال سوختن است؛ پارکی که همچنان صاحب ارزشمندترین گونهگونی زیستی در بین مناطق چهارگانه تحت حفاظت سازمان محیط زیست کشور بوده و به قول ناصر کرمی، او را میتوان با اواگاردنر مقایسه کرد! نمیتوان؟
با این وجود، سرنوشت اواگاردنرِ محیط زیست ایران – همان گونه که ابوطالب ندری عزیز در تازهترین تصاویرش از رخداد آتشسوزی اخیر نشان میدهد – اینک در دستان لرزان و پلاستیکی مخازن آشنا و سفیدرنگی است که فقط 20 لیتر آب را در خود نگه میدارند! و این یعنی تکرار تلخ تاریخ!!
همان چیزی که از آن بیم داشتم و در یادداشت پیشین به آن اشاره شد، اما تصاویر انتشار یافته در درگاه مجازی خبرگزاری مهر نشان میدهد که آسمان همچنان همان رنگ است!
امیدوارم تماشای چندبارهی این تصاویر غمانگیز و ابزار مضحک به کار رفته برای اطفای حریق، سرانجام خزانهدار محترم را وادارد تا اندکی سرکیسه را برای خرید ناوگان هوایی اختصاصی به منظور اطفاء حریق شل کند! البته اگر مسئولین محیط زیست و منابع طبیعی مملکت به صرافت احقاق مطالبات خویش در این حوزه بیافتند و با نخستین تشر، عرصه را خالی نکنند!
من نمی توانم باور کنم که این سهل انگاری ها به عمد نباشد. یک چیزی مثل تهمیداتی برای تعجیل و تسهیل ظهور.
منظورم تمهیدات بود!
باید فرهنگستان واژه ای فراتر از “حماقت” ، ابداع کند برای این گونه سهل انگاری ها
موافقم مسعود جان! هر چند که فکر نکنم باز هم مشکل حل شود! نه؟
به RS232 (آرش)
به نظرم شما هم دچار بیماری مسری و خطرناک توهم توطئه شده اید برادر من! نشده اید برادر من؟
متاسفانه خیر، عکسی از تخریب جدید نداریم اما خبر را هفته پیش یکی از دوستان از رییس اداره م زیست بهبهان شنیده بود…اگر عکسی تهیه شد حتما ارسال می کنیم
این مارونی که در خبرهای اخیر روستای گاودانه،خروشان نوشته اند، تا به ما برسد از جوش و خروش افتاده و تا به شادگان برسد از رمق! چه بسا مارون به دشت بهبهان می آید تا خستگی کوهنوردی در کوهستان های زاگرس را از جان بدر کند ودر بستر پهن و فراخ دشت بیاساید و بیارامد، مامن ماهیان و مرغان ودرختان انبوه بیشه ها شود، اما… اما همین دشت همین سد همین توسعه ی انسانی ناپایدار و ویرانگر بلای جانش می شود!
راستش از زمانی دچار بیماری توهم توطئه شدم که پی به رابطه مفسده و نزول بلایای طبیعی بردم. گفتم حالا که این به آن ربط دارد پس شاید به چیزهای دیگر هم چندان نامربوط نباشد!
دیگه حرفی ندارم
ولی در فکر تمهیداتی برای یک اتفاق بزرگتر هستم
فکر میکردم با رسانه ای شدن موضوع آتش سوزی های مریوان مسئولین فکری بکنند و کاری انجام دهند که به نظر میرسد راهکاری اراائه آمار غلط را پیش رو گرفته اند حالا که اینطوریه پس ما هم رو میکنیم.
جناب مهندس آماده شنیدن خبرهای در این مورد باشید.
اگر این 20 لیتری را نبود چه می کردند؟
جسارتا احتمالا به خط می شدند ادرار می کردند به آتش.
سپاس. فکر می کنم اکنون آموزش مثلاَ همین آگاهی رسانی تحلیلی شما بهترین راه حل مسائل باشد. اما آیا جز بلند کردن دست به سوی آسمان و دعا کار دیگری از دست کوتاه ما بر می آید؟
مرا دردی ست اندر دل اگر گویم زبان سوزد
وگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد…
افسوس
به کرام الدینی
سلام
در مورد دیدگاهتون در وبلاگ آقای درویش باید عرض کنم
آری راه دیگری نیز به غیر از دعا وجود دارد
غالبا آنهایی دعا میکنند که دیگر راهی برای حل مشکلشان وجود ندارد. مطمئن باشید که اتفاقات جدیدی در حال افتادن است فقط اگر مسئولین به خودشان بیایند این اتفاق به نفعشان خواهد بود وگرنه برعکسش اتفاق میافتد.
ولی اگر همچنان این موضوع آتش سوزی ها در رسانه ها باشد و جریان خود را از دست ندهد برای سال اینده تضمین های به وجود خواهد آمد
درست مي گويي رفيق … مردم بايد نشان دهند كه موضوع تخريب و سهل انگاري نسبت به پاسداري از مواهب طبيعي سرزمين شان هرگز فراموش نشده و عادي نخواهد گرديد.
درود …
به استاد محمد كرام الديني عزيز:
درود بر شما و ممنون از لطفتان. خوشبختانه خداوند آه درختان مظلوم پارك ملي گلستان را بدون دعاي ما شنيد و باراني فروفرستاد تا جبران چرخ بال ها را بكند! اميدوارم بتوانند آتش را كاملاً مهار كنند.
به تنها:
سؤال خوبيه!!
به آرش:
آهان! از اون نظر …
به سعادتي:
سپاسگزارم و منتظر ارسال عكسهاي احتمالي مي مانم.
به بيداد:
به نظرم سوختن زبان بهتر است! نيست؟
درود…
لودر و بولدزر کم بود خالا آتش هم شده قوز بالا قوز!!
درخت کهن سال دهستان خبر هم گرفتار آتش جهل انسانها شد.
به روزم
رسول جان:
متاسفانه بايد بپذيريم كه آتش جهل، زبانه هايش از هر آتش ديگري سوزان تر است! نيست؟
از زبان درخت های شمال میهن :
این 30 ظرف آب همان 30 نفر انسانی هستند که در همه لحظات سخت ،ما را یاری کرده اند .
74,782,736 نفر باقیمانده ،
خوب به این 30 انسان نگاه کنید امیدواریم این 30 انسان همیشه محافظ ما باشند . . .
خودآ این 30 انسان را برای میهن نگاه دار باشد .
آمين …
آقای درویش پرسنل محیط زیست استان گلستان هنوز فوق العاده ماموریت فصل تابستان خود را دریافت نکرده اند شما مشغول فکر درباره ناوگان هوایی اطفاء حریق هستید؟!!!!
خیلی از مرحله دوری آقا
به نظر من بايد اين اخبار در سطح جهان پخش و مخابره بشه تا تمام دنيا ببينند اين حماقت هاي زيست محيطي را. اصلا يه شبكه ماهواره اي راه اندازي بشه مختص انعكاس اين فجايع. صلاح كشور در اينه كه نهادهاي زيست محيطي جهان بياين دخالت كنند. من اگه قدرت داشتم ميرفتم از ايران شكايت ميكردم. ايران بايد به جهان غرامت بده جريمه بده .
سلام.نه مثل اینکه این دفعه بهتر و مجهزتر به اطفائ حریق برخاسته اند.فقط جای سوال دارد که بپرسم این دویست هکتار جنگلی که درعرض سه روز از بین رفته .چند سال باید طول بکشد ، تا به صورت همانی در اید که قبل از اتش سوزی بوده. حالا سخن از تلفات جانوری و الودگیهای زیستی هم به میان نمیاورم. ولی من همینقدر هم احتمال مساعدت نمیدادم.خیلی ممنون از سازمان محیط زیست. اینهم سایت ایسنا برای مشاهده عملکرد
http://www.iranpressnews.com/source/087152.htm
آقای درویش عزیز،
خب اینهم یک راه است در این دنیای وانفسا.
شما از خشکاندن تالابهای لرستان بمنظور مصارف کشاورزی چیزی میدانید؟
موفق و پیروز باشید.
درود بر فرهاد عزيز:
بله متاسفانه اين رويه نه تنها در لرستان كه در كرمانشاه و فارس و … هم مسبوق به سابقه است.
به ميري:
لينكي كه گذاشته ايد مربوط به ايسنا نيست و فيلتر هم هست!
جواد جان:
شبكه ماهواره اي تلويزيوني پيش كش! ما حتا يك صفحه ثابت محيط زيستي هنوز در هيچ روزنامه اي نداريم برادر جان!
به مهدي:
حرف من هم همين است. چرا بايد فقر در محيط زيست اينگونه فرياد بزند و در سازمان دولتي ديگري ندانند كه پاداش هاي ميليوني را چگونه تقسيم كنند؟!!
بگذارید بسوزد همچون دل ما که دارد میسوزد و هیچ چرخ بالی نیست تا این سوزش عضیم دلمان را که ناشی از ازدست دادن سرمایه هامان است خاموش کند.
آقای درویش کدام سر کیسه؟ سر کیسه ای نمانده تا در اینراه شل شود. آنقدر سنم هست که یاسنم در آن گم است. ناوگان هوا کارهای ویژه دیگر دارند که به آن رسیدگی کند. جنگل پارک ملی گلستان که نان آور نیست تا از آن حمایت شود!!! بگذار آن هواپیماهای جت خصوصی کسانی را از این شهر به آن شهر با هزینه های میلیاردی جابجا کنند که نگران هیچ چیز بجر جیب خود و خاندان خود نیستند و بگذار بسوزد این غم جانگداز همچون جنگل گلستان!
نه! خیال تان راحت که مانده! چون اگر نمانده بود چگونه می توانند برای بخش سدسازی بیش از 61 هزار میلیارد تومان در برنامه 5 ساله پنجم کنار بگذارند؟!
بببخشید از غلطهای متعدد تایپی کامنت اخیرم.
آنقدر آشفته بودم که مرور نکردم و پست کردم.
عضیم=عظیم
سنم=صنم
متوجه منظورتان نشدم اگر کامنت بالایی اتان در جواب به کامنت من بود.
بله در جواب به كامنت شما بود.
فرموده بوديد كه “سر كيسه اي نمانده تا در اين را شل شود …”
من هم پاسخ دادم:
نه! خيال تان راحت كه مانده! نمانده؟
درود …
آتش قلبمان را چه طور مهار کنیم؟
این که اینجا از دستم کاری برنمیآید واقعا آزار دهنده است
بله … ناتوانی، گاه دردش بیشتر از نادانی و بیخبری است …
درود.
والا چه میدانم. اما فکر میکنم که همه ثروت ملی تاراج شده… چه مانده برای ایران عزیز….این سرکیسه ها برای خودشان شل است نه برای آبادانی…
همه ی خبرها هم بد نیست خانم خداکرمی. مثلا نمایندگان مجلس اخیراً کولاک کرده اند یا رییس سازمان جنگلها دیروز سخنان امیدبخشی ایراد کرده که به آنها خواهم پرداخت.
فکر کنم چاره ای نداریم جز آن که امیدوار باشیم و بمانیم! نه؟
درود …
سلام.
می شه اطلاعات تازه ای در مورد اتش سوزی ها بدین. مخصوصا جنگل ابر. منتظرم
درود بر شما …
تا اینجا که می دانم. آتش سوزی در جنگل ابر مهار شده است و فقط جنگلهای مینودشت هنوز در آتش می سوزد.